عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۱۹۱۶۳
تاریخ انتشار : ۱۶ دی ۱۳۹۲ - ۱۱:۴۹
در کلام امام حسن مجتبی(ع)؛
بی تردید یکی از موثرترین عوامل در پرورش و رشد شخصیت انسان مسئله رفاقت و دوست یابی می باشد، به نحوی که ائمه اطهار (ع) و به ویژه امام حسن مجتبی (ع) بر این امر بسیار تاکید داشته و سفارش های فراوانی در این باب فرموده اند.

عقیق: اساساً افرادی که علاقه ای به انتخاب دوست و گزینش رفیق صالح ندارند، انسان هایی تنها و منزوی محسوب می گردند و بعکس، افرادی که دوستان فراوانی دارند، افرادی با شخصیت متعادل و توان ارتباطی بالا می باشند، از این رو ائمه (ع) برگزینش دوستان صالح سفارشی فراوانی نموده اند به نحوی که محمدنیا و دکتر فیض الله اکبری درباره ی سفارش ها و نصایح امام حسن مجتبی(ع) در باب آداب معاشرت و نحوه ی دوستیابی و گزینش دوستان بیان می دارند؛ دوست خوب به نشاط و سلامت روح انسان کمک کرده و رفیق بد روح انسان را به متزلزل ترین حالت ممکن می رساند. قرآن کریم، شیطان را بدترین دوست انسان معرفی نموده، او را (سَاء قِرِیناً) (نساء: 38)؛ یعنی بدترین دشمن همنشین معرفی می نماید. بنابراین، دوستان به دو دسته «دوستان الهی» که انسان را در رسیدن به کمال کمک می کنند و «دوستان شیطانی» که انسان را به ورطه نابودی و ضلالت از صراط مستقیم می کشانند تقسیم می شوند.

امام حسن مجتبی(ع) در بیانی شیوا، ویژگی های همنشین شایسته را چنین برمی شمرند: «اگر خواستی با کسی رفاقت کنی، و احتیاج به مونس تو را به رفاقت واداشت، با کسی دوستی کن که رفاقت او زینت و آرایش برای شخصیت تو بوده و پاسدار خدمات تو باشد. هرگاه از او یاری طلبیدی، یاری ات کند. هرگاه سخنی گفتی، تو را تصدیق نماید. اگر به او نزدیک شدی، تو را محترم شمرده و مقامت را گرامی دارد. اگر دست نیاز به سویش دراز کردی، دستت را رد نکند. اگر مشکلی داشتی و گِرهی در کارت افتاد، آن را بگشاید. اگر از تو نیکی و خوبی ببیند، آن را فراموش نکند، اگر خواسته ای داشتی، آن را برآورد. هرگاه خاموشی گزیدی، او با تو آغاز به سخن کند. اگر گرفتاری برای تو پیش آمد، با تو همدردی نماید. از جانب وی به تو رنج و گزندی نرسد. هنگام سختی ها تو را بی یاور نگذارد و اگر در حال تقسیم با هم به اختلاف برخیزید، تو را بر خود مقدم بدارد.» (مستدرک الوسائل، ج،8صفحه 211)

امام دوم شیعیان در کلامی زیبا و خطاب به فرزند خود، آیین دوست یابی را چنین مطرح می فرمایند: «فرزندم! با هیچ کس دوستی مکن، مگر اینکه از رفت و آمد(ویژگی های روحی و اخلاقی و رفتاری) او آگاه گردی. هنگامی که دقیقاً بررسی و تحقیق نمودی و معاشرت و دوستی با او را برگزیدی، آن گاه با او بر اساس گذشت و چشم پوشی از لغزش ها و یاری کردن در سختی ها، همراه باش.» (تحف العقول:404)
بدین ترتیب، انسان نباید با افراد فاسق فاخر دوست شود، اما وقتی با کسی براساس معیارهای اسلامی دوست گردید و سپس از او گناه مشاهده نمود، نباید رشته رفاقت را قطع کند، بلکه در چنین موقعیتی باید با ارشاد و نصیحت، او را به راه راست فراخواند و اسباب دوری او از انحراف را فراهم آورد.

امام حسن(ع) پیروان خود را در یافتن و نگهداری از دوستان خوب و مفید تشویق نموده و از دوستی با افراد سفیه و نادان برحذر می دارند؛ چرا که انسان های سفیه و نادان به سبب نداشتن درک صحیح نمی توانند تصمیمات ارزشمند بگیرند و موقعیت شناس و رازدار نیستند و به خاطر نداشتن فهم کافی، گاه تمام زندگی خود را به تباهی می کشانند و سبب خروج از راه حق می شوند. امام مجتبی(ع) دوستی با انسان های سفیه و نادان را به شدت نکوهش کرده، می فرمایند: «سفاهت و فرومایگی عبارت است از پیروی افراد پست و حقیر و همنشینی با گمراهان.» (بحارالانوار، ج78: 115)، و همچنین امام حسن (ع) در جایی دیگر، دوست صالح و شایسته خویش را چنین توصیف نموده اند: «او در چشم من از همه مردم بزرگ تر بود. بالاترین صفتی که او را چنین بزرگ کرده بود این بود که دنیا در نزدش کوچک و از استبداد و سلطه جهالت به دور بود. او هرگز دست به سوی فردی دراز نمی کرد، مگر نزد کسی که مورد اعتماد بود و نفعی در آن نهفته بود. او شکوه و ناله نمی کرد و خشمگین نمی شد و از پا درنمی آمد. بیشتر اوقات خاموش بود و چون سخن می گفت سرآمد گویندگان بود. در رفتار عادی اش، از غایت تواضع و فروتنی جلوه ای ناتوان داشت و چون نوبت به کار می رسید، همانند شیر پرقدرت کار را سریع انجام می داد و در محفل علما و دانشمندان به شنیدن علاقمندتر بود تا گفتن. اگر کسی در سخن گفتن بر او غالب می شد در سکوت بر وی چیره نمی گشت. کاری را که انجام نمی داد، نمی گفت و کارهایی را که نگفته بود، انجام می داد. چون دو کار پیش می آمد که نمی دانست کدام یک نزدیک تر به رضای خداست، آن را که به هوای نفس نزدیک تر بود، رها می نمود و بر کارهایی که سزاوار نبود و از وی سر می زد، احدی را ملامت و سرزنش نمی کرد.» (تحف العقول:404)
در این حدیث شریف، امام(ع) زبان به ستایش همنشین خود می گشایند و از بزرگ منشی و ادب برخورد او سخن به میان می آورند. در این کلام گهربار، رفتار و منش به دور از افراط و تفریط به نمایش نگاه ژرف انسان گذاشته شده است؛ توصیف همنشینی شده است که وقتی باید ساکت باشد سکوت اختیار می کند (نه اینکه همواره سکوت کند) و زمانی که باید زبان بگشاید به زیبایی سخن می گوید(نه اینکه همواره بگوید و بگوید) و این همان مصاحبت نیکو است که انسان از خداوند خواستار هدایت در آن است. انسانی که بداند در هر زمانی چه بگوید و چه کاری انجام دهد به طور قطع، از رفتارهای ناهنجار اجتماعی که او را از این راه راست دور می نماید پرهیز می کند.

در حدیثی دیگر آمده است: مردی از امام حسن(ع) خواست که دوست و همنشین وی باشد. امام(ع) سه شرط را برایش مطرح نمود:
.1
از من ستایش و تعریف نکنی؛ زیرا من نسبت به خودم از تو آگاه ترم.
.2
مرا دروغگو ندانی؛ زیرا دروغگو رأی و عقیده درستی ندارد.
.3
مبادا در برابر من از کسی غیبت کنی.
چون آن مرد شرایط دوستی با آن حضرت را دشوار دید گفت: می خواهم از درخواست خود منصرف شوم! امام (ع) فرمود: هر کار که مایلی انجام دِه. (تحف العقول: (404
بنابراین، امام مجتبی(ع) افزون بر ویژگی های دوستان شایسته، ویژگی های ناپسند دوستان ناشایست را نیز برشمرده است تا پیروانش در انتخاب دوست آزادانه و آگانه عمل کنند تا ضمن مصون ماندن از خطرات و آفات دوستان بد، از منابع سرشار پیوند با نیکان بهره مند گردند. برای مثال، شرط اول امام(ع) ستایش و تعریف نکردن است؛ چون ستایش دیگران از انسان گاه باعث به هم ریختن تعادل روح انسان می شود و انسان متکبر و مغرور شده و خودباوری کاذب به او دست می دهد. نه اینکه امام(ع) این گونه باشند، بلکه ایشان می خواهند به ما بیاموزند که مراقب نفس خود باشیم؛ چرا که ما انسان ها زود دچار عجب و حیرت از خود می گردیم. و شرط دوم، همان بحث اعتماد متقابل است که به حسن معاشرت منجر می شود و شرط سوم، رعایت حق و حقوق «سوم شخص غایب» است که حفظ آبروی او باعث حفظ آبروی دو دست، و توجه به آن باعث بهتر شدن در رابطه اجتماعی دوطرفه می باشد.


منبع:قدس


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین