عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۱۸۷۸۷
تاریخ انتشار : ۱۱ دی ۱۳۹۲ - ۱۰:۰۳
«جعده» دختر اشعث بن قیس(۱) که به همسری امام حسن(علیه السلام) در آمد، همان کسی است که فرزند بزرگ حضرت فاطمه(سلام الله علیه) را با زهر قوی به شهادت رساند.

عقیق: جعده که نفاق را از پدرش به ارث برده بود، در آرزوی همسری یزید دست به عمل شومی زد که ریشه‌دار بودن نفاق در این خاندان را پیش‌ از پیش نمایان ساخت، باید گفت که از تاریخ‌ ولادت‌ و وفات‌ او اطلاعی‌ در منابع‌ نیامده‌ است.


اما در جریان ازدواج امام حسن(ع) با جعده در روایات آمده است که امام علی(ع) ابتدا دختر برادر اشعث(سعید بن قیس) را برای امام حسن(ع) خواستگاری کرد، اما وقتی اشعث از این جریان با خبر شد، نزد برادرش رفت و او را از این کار منصرف کرد تا دختر سعید را به عقد پسر خود درآورد!

بعد از آن نزد امام علی(ع) آمد و اعلام کرد که دختری را که برای حسن خواستگاری کرده‌اید، زن پسر من است و در آن جا بود که با اصرار دختر خود را به عقد امام حسن(ع) درآورد (۲) که از این ازدواج فرزندی حاصل نشد.

با این حال بعد از مدتی معاویه‌ با وعده مال بسیار و ازدواج‌ با یزید، جعده‌ را تطمیع‌ کرد تا شوهرش‌، امام‌ حسن مجتبی(ع) را که در آن زمان خانه‌نشین شده بود، زهر دهد و او نیز به طمع ثروت زیاد و عروس خلیفه وقت شدن چنین‌ کرد.((3

تا اینکه روزی امام حسن(ع) روزه بود، جعده زهر را در شیر ریخت و در هنگام افطار به امام(ع) داد، امام مقداری از آن نوشید و بلافاصله زهر را احساس کرد و فرمود: «انا لله وانا الیه راجعون»، جعده‌ پس‌ از زهر دادن‌ به‌ امام‌ حسن(ع)، مورد نفرین حضرت‌ قرار گرفت.(4)

از آن پس، پیوسته لخته‌های خون بالا می‌آورد و این وضع ۴۰ روز ادامه داشت تا سرانجام در روز ۲۸ صفر سال ۵۰ هجری پس از وصیت به برادرش، امام حسین(ع)، دار فانی را وداع گفت.
پس‌ از کارگر شدن زهر، معاویه‌ به‌ وعده مالی‌ که‌ به‌ جعده‌ داده‌ بود وفا کرد، ولی‌ به‌ ازدواج‌ او با یزید رضایت‌ نداد(5) و به‌ او گفت:‌ می‌ترسد فرزندش‌ را نیز مانند حسن ‌بن‌ علی‌ به‌ قتل‌ برساند.((6
با نگاهی کوتاه به شرایط و اوضاع سیاسی اجتماعی آن روز متوجه می‌شویم که جعده فریب وعده‌های معاویه را خوردند، نه اینکه جعده عاشق یزید باشد، بلکه چون خلیفه آن وقت معاویه بود و می‌خواست زن پسر خلیفه آن روز و خلیفه آینده شود، دست به چنین کاری زد و امام در این قضیه فدای توطئه معاویه و یزید شد.

در مورد سرنوشت جعده و زندگی او پس از امام حسن(ع) هم در تاریخ این طور آمده است:
جعده‌ پس‌ از امام‌ حسن‌ مجتبی(ع)، دو بار ازدواج‌ کرد، نخست‌ با »یعقوب ‌بن‌ طلحه بن‌ عبیدالله» (7) که‌ برای‌ او سه‌ پسر به‌ نام‌های‌ اسماعیل‌، اسحاق‌ و ابوبکر به ‌دنیا آورد؛ اسماعیل‌ و اسحاق‌ به‌ هنگام‌ حیات‌ پدر از دنیا رفتند.(8) دومین‌ بار پس‌ از کشته‌ شدن‌ یعقوب ‌بن‌ طلحه‌ (متوفی‌ ۶۳) در واقعه حره‌ (9) با عباس ‌بن‌ عبدالله ‌بن‌ عباس‌(فرزند ارشد ابن‌عباس‌) ازدواج‌ کرد و برای‌ او پسری‌ به‌ نام‌ محمد و دختری‌ به‌ نام‌ قریبه به‌ دنیا آورد که‌ از این‌ دو نیز نسلی‌ باقی‌ نماند.(10)
در گزارش‌ها آمده‌ که‌ قریشیان‌ به‌ هنگام‌ مشاجره‌ با فرزندان‌ جعده‌ آنان‌ را «بنی‌ مسمة الازْواج‌» -فرزندان‌ زنی‌ که‌ همسرانش‌ را مسموم‌ می‌کند- خطاب‌ می‌کردند.(11)


پی‌نوشت‌ها:
1. «اَشْعَث‌ِ بْن‌ِ قَیس‌ِ کِنْدی»‌، از مردان‌ مشهور در تاریخ‌ نیمه نخست‌ سده اول هجری است، وی‌ بزرگ‌ قبیله پر نفوذ کنده‌، از آغاز مسلمانى‌ تا هنگام‌ مرگ‌ در بسیاری‌ حوادث‌ نقش‌ عمده‌ داشت‌ و مى‌توان‌ گفت‌ که‌ حضور او در پاره‌ای‌ مواقع‌ خود حادثه‌ ساز بود. ملک‌داری‌ و فرمانروایى‌ در خاندان‌ او سابقه‌ای‌ دراز داشت‌ و به‌ همین‌ سبب‌ توجه‌ به‌ وضع‌ و موقعیت‌ قبیله کنده‌ در شبه‌ جزیره عربستان‌، برای‌ شناخت‌ بسیاری‌ از رفتارها و مواضع‌ سیاسى‌ اشعث‌ مهم‌ است.
اشعث‌ به‌ عنوان‌ مهم‌ترین‌ بازمانده ملوک‌ کنده‌، در هر حادثه‌ای‌ به‌ دنبال‌ به‌ دست‌ آوردن‌ موقعیت‌ پیشین‌ نیاکان‌ خویش‌ بود، نکته‌ای‌ مهم است که باید از آغاز مطالعه زندگى‌ سیاسى‌ او تا به‌ هنگام‌ مرگش‌ همواره‌ به آن‌ توجه‌ کرد،

وی‌ هنگام‌ هجرت‌ پیامبر(ص‌) حدود ۲۵ سال‌ داشته‌ است‌، از اخبار اشعث‌ تا پیش‌ از مسلمانى‌ او، این‌ اندازه‌ مى‌دانیم‌ که‌ وی‌ به‌ خونخواهى‌ پدرش‌، قیس‌ اشج‌، با بنى‌ مراد به‌ جنگ‌ برخاست‌، اما شکست‌ خورد و به‌ اسارت‌ درآمد و فدیه هنگفتى‌ که‌ آن‌ را ۳ هزار شتر گفته‌اند، داد و آزاد شد. اشعث‌ بن‌ قیس‌ نیز همراه‌ تنى‌ چند از بزرگان‌ کنده‌ به‌ مدینه‌ درآمد و اسلام‌ آورد،  به‌ هر حال «اسلام‌» اشعث‌ و کندیان‌ دیری‌ نپایید و تیره‌هایى‌ از کنده‌ که‌ از پیش‌ از وفات‌ حضرت‌ رسول‌(ص‌) سرکشى‌ را آغاز کرده‌ بودند، در زمره مرتدان‌ در آمدند، اشعث‌ نیز خود در پاسخ‌ زید بن‌ لبید که‌ خبر وفات‌ حضرت‌ رسول‌(ص‌) و خلیفه شدن ابوبکر را به‌ او داد و خواستار بیعت‌ او بود، روی‌ خوشى‌ نشان‌ نداد امتناع‌ اشعث‌ از پاسخ‌ صریح‌ و روشن‌، نشان‌ از زیرکى‌ او دارد، گویا اشعث‌ منتظر سرکوب‌ این‌ تیره‌ها بود تا ریاست‌ خود را تثبیت‌ کند.
به‌ همین‌ سبب‌ وقتى‌ بازماندگان‌ دیگر تیره‌ها پس‌ از نبرد با زیاد به‌ سوی‌ اشعث‌ آمدند، او همراهى‌ و یاری‌ ایشان‌ را مشروط به‌ این‌ دانست‌ که‌ وی‌ را «ملک‌» خویش‌ گردانند و آنان‌ نیز او را «ملک‌» خواندند و تاج» بر سرش‌ نهادند.
نخستین‌ درگیری‌ کندیان‌ به‌ سرکردگى‌ اشعث‌ با سپاهیان‌ زیاد به‌ شکست ‌زیاد انجامید، اما سپس‌ اشعث‌ و کندیان ‌شکست‌ خوردند و به‌ قلعه‌ای‌ پناه‌ بردند، اشعث‌ که‌ به‌ دشواری‌ افتاده‌ بود، در برابر تسلیم‌ قلعه‌، برای‌ خود و خانواده‌اش‌ از زیاد امان‌ خواست‌ و زیاد پذیرفت‌، همچنین آمده است اشعث‌ در گرفتن امان‌ برای‌ خود و خانواده‌اش‌، با نیرنگى‌ کندیان‌ را استثنا کرد و به‌ همین‌ سبب‌ مورد لعن‌ و نفرین‌ ایشان‌ قرار گرفت‌ و حتى‌ به‌ او لقب‌ «عرف‌ النار» به‌ معنى‌ پیمان‌ شکن‌ داده‌ شد، اشعث‌ را با دیگر اسیران‌ به‌ مدینه‌ آوردند، اما ابوبکر آزادش ‌کرد و خواهر خود را به ‌ازدواج او ‌درآورد.

آخرین نکته‌ در زندگى‌ اشعث‌، مسأله ارتباط او با ابن‌ ملجم‌ و نقش‌ او در توطئه شهادت‌ امیرالمؤمنین‌ على(ع) است‌ که‌ از لابه‌لای‌ گزارش‌های‌ مغشوش‌ منابع‌ نمى‌توان‌ به‌ نتیجه قانع‌ کننده‌ای‌ دست‌ یافت‌، البته‌ امیرالمؤمنین(ع) به‌ اشعث‌ اعتمادی‌ نداشت‌؛ حتى‌ یک‌ بار امام‌ على(ع) بر منبر کوفه‌، با اشعث‌ به‌ تندی‌ سخن‌ گفت.(نهج‌البلاغه، خطبه ۱۹)،

۲-ابی‌الفرج عبدالرحمن بن جوزی،صفحه ۲۷
۳-برای‌ نمونه‌ رجوع کنید به مفید، جلد‌ ۲، صفحه‌ ۱۶؛ ابن‌شهر آشوب‌، جلد‌ ۳، صفحه‌ ۲۰۲؛ اربلی‌، جلد‌ ۲، صفحه ۱۳۸ـ۱۳۹
۴-قطب‌ راوندی‌، جلد‌ ۱، صفحه‌ ۲۴۲
۵- ابوالفرج‌ اصفهانی‌، صفحه‌ ۴۸
۶- مسعودی‌، جلد‌ ۳، صفحه ۱۸۲
۷–بلاذری، جلد‌۲، صفحه۳۶۹
۸-ابن‌سعد، جلد ‌۵، صفحه‌۱۲۳
۹- همان‌، جلد ‌۳، قسم‌۱، صفحه‌ ۱۵۲
۱۰- همان‌، جلد‌۵، صفحه‌۲۳۱
۱۱-رجوع کنید به ابوالفرج ‌اصفهانی، صفحه ۳۱ به بعد


منبع:شیعه نیوز

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین