^{*امام در مسجد اموی به سخنرانی پرداخت گفت: خدا ما را با شما بوسیله پنج صفت متمایز کرده است، علم، حلم، شجاعت، فصاحت و محبت ما را در قلب مومنین قرار داده است. و فرمود: ومنهم صدیق..قربان این مظلومین بشوم که گفت صدیق ازماست چون اگر می گفت علی(ع) دوباره هله هله می کردند و بعد ادامه داد و منا اسدالله و اسدالرسول یعنی ای مردم حمزه از ماست، وقتی حضرت زهرا را مورد جسارت قراردادند حضرت پیاده میرفتند کنار مزار شهدای احد یک روز فرمودند: ای عمو اگر شما بودی بر ما اینطور ظلم  نمی شد، من نمیدانم عموها چه جایگاهی دارند که برادرزاده ها توقع دارند در پناه عمو قرار بگیرند، و ادامه داد گفت: جعفر طیار از ماست و سبطا هذه الأمة از ماست منظور حسن و حسین بودند، و منا مهدی هذه الأمة.}

^{*حضرت امام حسین شروع کردند 12 تا از فضایل پیامبر و 100 فضیلت از امیرالمومنین را قرائت کردند، حضرت فرمود هر کس مرا نمی شناسد بشناسد، من فرزند مکه و منی هستم، من فرزند زمزم و صفا هستم، من فرزند نبی مصطفی هستم و من  فرزند علی مرتضی هستم.}

^{*یک یهودی گفت: اشهد ان لا اله الا الله، به او گفتند: تو پیامبر را دیدی ایمان نیاوردی چطور شد یک لحظه از آیین خود دست کشیدی؟ گفت من  دیدم علی را که چطور در جنگ خیبر می جنگید، زمانی قلعه خیبر فتح شد عده ای بیرون آمدند که مجروح بودند در صورتی که اصلا نجنگیده بودند دلیل آن این بود که وقتی دروازه خیبر کنده شد همه در قلعه به در و دیوار پرتاب شدند، حالا من همین علی(ع) را می بیننم که همسرش را در کوچه ها می زنند.}

^{* حضرت امیرالمونین برای عروسی حضرت زهرا زره خود را فروخت، چون زهرا گفت خود من زره تو هستم و چقدر زود هم این را ثابت کرد.}

^{* پیامبر اکرم فرمود: اگر قرار بود علم در صورت یک انسان ظاهر شود می شد علی(ع)، و اگر فضل می خواست انسانی ظاهر شود به شکل حسن(ع) ظاهر می شد، و اگر حُسن می خواست به صورت شخصی ظاهر شود به شکل فاطمه ظاهر می شد بلکه فاطمه اعظم از اوست، اگر قرار باشد حیا به صورت انسانی ظاهر شود به شکل امام حسین ظاهر می شد، پس خودت را نگاه کن همان قدر که حیا داری حسینی هستی، لذا فرمود هرکه حیا ندارد دین ندارد، پس هرکه حسین ندارد دین ندارد.}