عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۱۸۰۰
تاریخ انتشار : ۰۲ آبان ۱۳۹۱ - ۰۸:۰۰
شرح حالی از مسلم (ع) در کوفه

کاش می شد بنویسم که گرفتار شدم

مثل خورشید گرفتار شب تار شدم

 

گرد این شهرم و بر پیر زنی مدیونم

این هم از غربت من بود که ناچار شدم

 

من نمی خواستم علّت دلواپسی

معجر زینب کبری شوم انگار شدم

 

من بدهکاری خود را به همه پس دادم

به تو اندازه یک شهر بدهکار شدم

 

من در این خانه تو در خانه خولی ، تازه

با تو همسایه دیوار به دیوار شدم

 

کاش می شد بنویسم کفنی برداری

کفنی نیست اگر ، پیرهنی برداری


کدخبرنگار:212111


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین