عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۱۲۷۶۵
تاریخ انتشار : ۲۲ شهريور ۱۳۹۲ - ۱۳:۵۰
حاج حسین سازور در مراسم دعای کمیل حرم حضرت عبدالعظیم
حضرت فرمود من چون یقین دارم روزی را خدا برای من قرار داده و این روزی نصیب دیگری نخواهد شد، آرام گرفتم و دست و پای بیخودی نزدم. دردی که الان بخشی از جامعه ی ما به آن گرفتارند، همین است.
عقیق: حاج حسین سازور در مراسم دعای کمیل هفته گذشته حرم حضرت عبدالعظیم حسنی سخنانی گفت که گزیده ای از آن را می خوانید:

* از امام صادق علیه السلام نقل شده که در یک روایتی فرمودند که من زندگیم را بر 4اساس قرار دادم، این4 اساس زندگی امام معصوم را تشکیل میدهد. حضرت فرمود: دانستم که رزق مرا، دیگری نمی برد، آرام گرفتم.
این شلوغ بازی هایی که در جامعه نوعا و بخصوص در دستگاههای قضایی پیدا میشود، سر مال، سر پول، سر ملک، سرخانه است. حضرت فرمود من چون یقین دارم روزی را خدا برای من قرار داده و این روزی نصیب دیگری نخواهدشد، آرام گرفتم و دست و پای بیخودی نزدم. دردی که الان بخشی از جامعه ی ما به آن گرفتارند، همین است. یقین ندارند که خدا، روزیشان را مقدر کرده ومیخواهند روی دست خدا بلند شوند و این امکان ندارد اصلا.


*نکته ی دیگری که حضرت فرمود: من دانستم که آخر کارم، مرگ است، پس برای مرگ، مهیا شدم. حالا من نمیدانم این روایت است یا جمله حکمت آمیز که فرمود: کفی بالموت واعظا، کفایت میکند برای موعظه یاد مرگ. یعنی اگر یک منبری قهار بخواهد منبر برود و گوشها هم گوشهای شنوایی باشد، یک جمله بگوید که باسمه تعالی مردم همه میمیریم  والسلام علیکم ورحمه الله. این برای همه بهترین موعظه است، حضرت فرمود که فهمیدم آخر کارم مرگ است، پس برای مرگ آماده شدم.


*پیامبر پولی داد به ابوذر و یک پولی هم داد به سلمان، پول پیغمبر هم که هیچ شبهه ای ندارد، و فرمود این ها را خرج کنید. سلمان تاپول را از این دست گرفت از دست دیگرش صدقه داد، ابوذر چون زن و بچه دار بود، رفت پیراهن و گوشت و وسایل دیگر خرید. فردا پیامبر یک سنگ را داغ کرد مثل آهن گداخته و به سلمان گفت برو بالای این سنگ و بایست وبگو با این پولی که من دیروز به تو دادم چه کردی؟ سلمان گفت: یارسول الله صدقه دادم و آمد پایین، ابوذر گفت یارسول الله من بخواهم بگویم که با آن پول چه کردم که...سنگ داغ و بعد هم من این همه...حضرت فرمود که خدا حلالش را همین طوری حساب میکند، حرامش را که دیگه...

*چهار مورد بود من دوتایش را عرض کردم، امیدواریم که خدای متعال عنایت کند و این دوتا را در زندگی هایمان رعایت کنیم. پس بدانیم که همه میمیریم، ما یک رفیقی داشتیم، تازه طلبه شده بود و خیلی بچه ی خوبی بود و دو سالی بود که جزو طلاب شده بود و بچه ی مستعدی هم بود و همه میگفتند که آینده ی درخشانی دارد و چقدر رشد خواهد کرد و...همین پارسال که از زیارت مخصوصه ی حضرت رضا برمی گشت تصادف میکند و به رحمت خدا میرود، کسی نمی تواند بگوید این هفتاد سال عمر میکند و آن ده سال عمر میکند.

اشعار خوانده شده؛

ای خدا،من بنده ای شرمنده ام/ ازخجالت،سر به زیر افکنده ام

ای خدا،امشب مرا راهم بده/ سوز و اشک و گریه و آهم بده

ای خدا،من بدترم یابت پرست/ چشم امیدم به درگاه توهست

ای خدا،گم کرده بودم راه را/ راه ده این بنده ی گمراه را

بس که چشم بر پشت این در دوختم/ راه ده،آتش گرفتم،سوختم

آنفدر درمیزنم این خانه را/ تاببینم روی صاحب خانه را


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
غیر قابل انتشار: ۳
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۴
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۷:۰۵ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۲
0
1
عقیق دستت درد نکنه. حرفهای حاج حسین خیلی خوبه. ناز نفسش
سهراب امینی
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۷:۱۴ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۲
0
1
حاج حسین سازور دقیقا داره مسیر حاجی و پشت سر حاجی میره. یار وفادار حاجی سازوره. لطفا همه مراسم هاش رو پوشش بدید.
سهراب امینی
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۷:۱۴ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۲
0
1
حاج حسین سازور دقیقا داره مسیر حاجی و پشت سر حاجی میره. یار وفادار حاجی سازوره. لطفا همه مراسم هاش رو پوشش بدید.
اسماعيل درويشي شاني
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۱:۰۶ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۴
0
0
سلام
خدا همه مداحان با اخلاص وشجاع وپيرو خط رهبري رو برا
ما نگهداره.استفاده كرديم
پربازدیدترین اخبار
مطالب مرتبط
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین