حجت الاسلام دانشمند در آخرين شب مراسم مسجد شهيد بهشتي
خداوند چهار ملك را مامور قرار داده تا اگر انساني گناه كرد فورا بال هاي خود را دور اين فرد باز كنند تا آسمانيان زشتي اين گناه را نبينند و آبروي آن فرد نزد آنان نيز محفوظ بماند. خداوند اينگونه ستار العيوب است.
به گزارش عقيق، آخرين شب از برنامه دعا و مناجات در مسجد شهيد بهشتي با سخنراني حجت الاسلام مهدي دانشمند برگزار شد.
حجت الاسلام دانشمند كه در دهه سوم ماه مبارك رمضان در اين مسجد منبر مي رفت، در ارتباط با شرايط، لوازم و آداب امر به معروف و نهي از منكر سخن مي گفت كه گزيده اي از آخرين جلسه اين مراسم را در ادامه مي خوانيد:
* پر كردن خلاءهاي روحي، فكري و عاطفي نسل جوان از ديگر ملزومات امر به معروف است. بايد آن ها را پر كنيم و الا دشمن آنان را پر خواهد كرد. ما بايد از آن روزي بترسيم كه وهابيت به ما و جوانان ما روي خوش نشان دهد و گرنه كار وهابيت دشمني با اسلام است.
** حضرت لوط(ع) در راه خدا آبروي خود را خرج كرد
* انسان بايد تمام وجود خود را صرف حضرت حق كند، حال بعضي اوقات با خون، بعضي اوقات با جان و بعضا بايد از آبروي خود در اين راه بگذرد. حضرت لوط(ع) در راه خدا آبروي خود را خرج كرد و به قوم خود كه دچار شهوت راني شده و به هم جنس بازي روي آورده بودند گفت: اگر به دنبال ارضاي شهوت هم هستيد خدا راه خودش را قرار داده و آن ازدواج است. اگر كسي به شما دختر هم نمي دهد بياييد با دختران من ازدواج كنيد اما دست از اين گناهان بكشيد.
* ما نبايد اخلاق مگس وار داشته باشيم، زندگي ما بايد با اخلاق زنبور گونه باشد. اگر دور جوانان را بگيريم اين ها پاي دين و قرآن مي مانند. در جامعه ما هزاران رسول ترك و امثال آن وجود دارد.
* همين يك قطعه از سخنان امشب من را كه خدمتتان عرض مي كنم در تشييع جنازه ام پخش كنيد. ما بايد اجازه دهيم اين رسول ترك ها و امثال آن ديده شوند. مهم ترين مشكل جوانان ما مشكل مالي نيست، هر چند اين مشكل هم مهم است اما معضل اصلي جوانان امروز اين است كه كسي دركشان نمي كند و حرف هايشان را گوش نمي دهد.
** هيچ كسي مثل خدا مشتي نيست
* مطلب ديگر در ارتباط با امر به معروف و نهي از منكر اين است كه تا مي شود بايد از سرچشمه شروع كرد. اين كه بعضا برخي جوانان نماز نمي خوانند را بايد در شناخت اين فرد از خداوند جست و جو كرد. جواني آمد پيش من و مي گفت خدا منتظر است من پايم را كج بگذارم و زمين بخورم تا آن وقت راه خود را گم كنم. خوب اين جوان هنوز آن مهربان ترين مهربانان را نشناخته است. ريشه تمام مشكلات ما بر مي گردد به عدم شناخت و درك صحيح توحيد.
* هيچ كسي مثل خدا مشتي نيست. خداوند چهار ملك را مامور قرار داده تا اگر انساني گناه كرد فورا بال هاي خود را دور اين فرد باز كنند تا آسمانيان زشتي اين گناه را نبينند و آبروي آن فرد نزد آنان نيز محفوظ بماند. خداوند اينگونه ستار العيوب است.
* جواني آمد نزد من و گفت خدا چه نيازي دارد به نماز خواندن ما؟! به او گفتم اين جمله را دوباره روي كاغذ بنويس و با دقت بخوان. خوب مشخص است كه خدا هيچ نيازي به نماز و روزه ما ندارد، زيرا اگر نيازي داشت و نيازمند ما بود كه ديگر خدا نبود. اين ما هستيم كه در تمام لحظات محتاج و نيازمند اوييم. نماز نخواندن، روزه نگرفتن و هزاران گناه و كار زشتي كه از جانب افراد سر مي زند به دليل اين است كه خدا را نشناخته اند.
* در امر به معروف از خود شروع كنيم و اگر نصيحتي هم هست كوتاه بگوييم. خوش اخلاقي جزء لاينفك امر به معروف و نهي از منكر است. ابتدا خوبي هاي فرد را بگوييم و سپس اگر ايرادي دارد آن هم در شرايطش بيان كنيم.
** ذره اي مولوي را در اعتقادات قبول نداريم
* يك نكته اي هم در حاشيه عرض كنم؛ بعضا ديده مي شود احاديث و داستان هايي در بين عامه مردم رواج دارد كه اين ها سند معتبر روايي و تاريخي ندارد. براي مثال همين داستاني كه مي گويند فردي فرزند خود را نزد اميرالمومنين(ع) آورده بود كه حضرت او را نصيحت كند كه زياد خرما نخورد اما چون آن روز خود حضرت بيش از حد خرما خورده بود آن فرد را نصيحت نكرد و بعدش هم اين ضرب المثل را مي خوانند كه "رطب خورده منع رطب كي كند". اين حرف ها چيست؟! امام معصوم بري از هرگونه خطا و اشتباه است. من تمام احاديث را زير و رو كردم و اين روايت را در جايي نديدم.
يا آن داستاني كه مولوي مي گويد علي(ع) هنگامي كه بر سينه عمروبن عبدود نشست او بر صورت اميرالمومنين(ع) آب دهان انداخت و حضرت چرخي زد تا عصبانيتش فروكش كند و عمرو را از روي هوي و هوس نكشته باشد. اين ها درست نيست، اين حرف ها با عصمت امام در تناقض است.ما مولوي را در اعتقادات ذره اي قبول نداريم اما در مثل براي خود استادي است.
گزارش: ميثم يعقوبي
غیر قابل انتشار: ۱۹
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱۷
آقای دانشمند عزیز برسونید که بابا؛
در کتب شهید بزرگوار مطهری" داستان عمربن عبدود بامنبع روایی و ذکر شعر مولوی آورده شده است.
عقیق جان ایرادی که به این داستان هست لطفا با ذکر منبع روایی بررسی کنید...!
در ثانی این جریان که در کتب روایات است و ملت ما قرن هاست که به این واقعیت پی برده است. کمی مطالعه بد نیست.
مقدمه کتاب مولانا رو نگاهی بندازین بعد قبولش کنین
پس زبان کوتاه باید، والسلام
لطفا به اين اقاي دانشمند بفرماييد به خاطر اينكه فاميليش دانشمند هست لزومي ندارد جو گير شده و در مورد همه چيز نظر دهد. ايشون در جايگاهي نيستند كه بخوان حضرت مولانا رو قبول داشته باشند يا نه.
نشنود او راست را با صد نشان
هر درونی که خیال اندیش شد
چون دلیل آری خیالش بیش شد