عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۱۰۸۳۸۲
تاریخ انتشار : ۲۵ شهريور ۱۳۹۸ - ۱۵:۱۱

عقیق:هرچند مورخان و مقتل‌نويسان، مسير كاروان امام حسين(ع) را از مكه تا كربلا به‌تفصيل و منزل‌به‌منزل نوشته‎ و بسياري از وقايع بين راه را گزارش كرده‎اند، دربارة آنچه در مسير كوفه تا شام بر سر اسراي اهل‌بيت آمد خاموش‌اند و هيچ گزارش منسجم و جامعي دربارة منازل، شهرها و آبادي‎هاي ميان راه و تك‌تك وقايع رخ‌داده در آنها، ارائه نكرده‎اند، و تنها بخشي از آن حوادث را بازگفته‌اند؛ چنان‌كه محدث قمي در اين ‌باره گفته است: «ارباب مقاتل معروفة معتمده، ترتيب منازل و مسافرت اهل‌بيت را از كوفه به شام، مرتب نقل نكرده‎اند؛ الا وقايع بعضي منازل را؛ و لكن مفردات وقايع در كتب معتبره، مضبوط است».[1]
ازاين‌‎رو براي دست يافتن به تصويري نسبتاً روشن از رويدادهاي اين بازة زماني، بايد همة گزارش‎هاي تاريخي موجود را دربارة منازل بين راه و وقايع و حوادثي كه بر اسراي حسيني و سرهاي شهدا در راه شام گذشته است، مطالعه و بررسي كرد.
كهن‌‎ترين گزارش‎ به‌جاي‌مانده در اين‌ باره، گزارش عمادالدين طبري (زنده تا 701ق) ‎در كتاب كامل بهايي است كه به دليل داشتن اشكالات تاريخي و جغرافيايي متعدد، درخور اعتنا نيست. وي در گزارش دو صفحه‎اي خود ـ‌بدون آنكه مآخذ خود را بيان كندـ نام شهرها و آبادي‌هايي را در مسير كوفه تا شام آورده كه منابع جغرافيايي آن را تأييد نمي‌كنند و قضايايي مربوط به اسرا را در آنها نقل كرده است كه ازنظر تاريخي تأييد نمي‌شود. براي مثال، وي از آبادي‎ها و شهرهايي مانند «مُرزِين» و «بَعلَبَك» ياد كرده كه بنا بر منابع كهن، قطعاً در مسير راه كاروان اسرا نبوده است؛ چراكه «مُرزين» در شرق قلمرو اسلامي، يعني منطقة بخارا، قرار اشته[2] و جغرافي‌دانان قديم، در مسير شام، مكاني به اين نام در كتاب‎هاي خود ثبت نكرده‎اند. بعلبك نيز، چنان‌كه برخي از محققان هم اشاره كرده‌‎اند،[3] در مسير راه كوفه به شام قرار ندارد و لازمة عبور اسرا از اين شهر آن است كه كاروان با همة عجله‌اي كه براي رسيدن به شام داشته است و بدون هيچ مانع و مشكلي در مسيرهاي كوتاه‎تر، راه خود را براي رسيدن به مقصد، دور كرده باشد. گذشته از اين عمادالدين طبري، در گزارش خود اين شهر را از نخستين شهرهاي مسير كوفه به شام معرفي كرده و مكان آن را پيش از مُرزِين و مَيّافارِقِين دانسته كه به‌يقين، نادرست است. ازلحاظ تاريخي هم وي، افراد ناشناسي چون قاسم‌بن‌رَبيع، نَصر‌بن‌عُتْبَة، و منصور‌بن‌اِلياس را به‌عنوان حاكمان شهرهاي بين راه ياد كرده است كه ـ‌ تا جايي‌ كه بررسي شدـ اساساً وجود تاريخي نداشته‎اند. همچنين او، عمر سعد را از فرماندهان مأمور رفتن به شام دانسته است كه اين را نيز هيچ‌يك از منابع معتبر كهن، تأييد نمي‎كند. بنابراين آنچه او در اين زمينه گزارش كرده است، اصلاً درخور اعتنا و اعتماد نيست.
پس از عمادالدين طبري، تنها نگاشته‎اي كه در اين ‌باره به‌تفصيل سخن گفته و برخي از منابع معاصر مانند اسرار الشهادات، ناسخ ‌التواريخ و قَمْقام زَخّار نيز از آن گرفته‎اند، مقتل ‌الحسين منسوب به ابومخنف است كه گزارش‎هاي آن ـ چنان‌كه بسياري از محققان بر آن تاكيد كرده اند‌ـ ازلحاظ تاريخي هيچ اعتبار و ارزشي ندارد. پس در اينجا نيز از نقل مطالب آن خودداري مي‌كنيم. ازاين‎رو تنها راه اين است كه با بهره‎گيري از برخي شواهد و قراين تاريخي، مسيري را كه به‌احتمال قوي‌تر مأموران يزيد براي رفتن به شام برگزيده‌اند حدس بزنيم.
چنان‌كه در برخي منابع كهن تاريخي آمده است، در آن روزگار، سه راه از عراق به شام وجود داشته است: 1. طريق سلطاني كه آباد بوده و از برخي شهر‌ها مي‌گذشته است؛ 2. طريق مستقيم كوفه به شام كه از منطقة باديةالشام، كه منطقه‌اي كويري بوده، مي‌گذشته است؛ 3. راه معمول و مرسوم بين كوفه و شام كه از ساحل غربي رود فرات و از شهرهايي همچون انبار، هِيت، قِرقِيسيا، رَقَّه و صفين مي‌گذشته است (مسير سپاه امير مؤمنان† براي جنگ با معاويه در جنگ صفين).
بر اساس قراين و شواهد موجود، مسير رفتن اسرا از كوفه به شام، راه دوم نبوده است؛ زيرا مسير بادية‌الشام، كويري و سوزان و بي‌آب بوده است. يكي از محققانِ معاصر با بررسي‎ها و مطالعاتي كه در اين ‌باره داشته، مسير حركت كاروان اهل‌بيت به شام را چنين برآورد كرده‎ است: تَكرِيت، مَوْصِل، لَبّا، كُحَيْل، تَلَّ اعْفَر، نَصِيبِين، حَرّان، مَعَرَّة ‌النُّعمان، شِيزَر، كَفَرْطاب، حَماة، حِمْص.[4]

پي نوشت: --------------------------
[1]. شيخ‌عباس‌ قمي، منتهي ‌الآمال، ج2، ص961. محدث قمي مشابه اين سخن را در جاي ديگري چنين گفته است: «بدان كه ترتيب منازلي كه در آنجا بار انداختند و يا از آن گذشتند، معلوم نيست و در كتب معتبره مذكور نيست و در بيشتر كتب، كيفيت مسافرت اهل‌بيت به شام ذكر نشده؛ فقط پاره‎اي از حوادث ميان را‎ه در بعضي از آنها وجود دارد كه در اين كتاب به آن اشاره مي‎شود، ان‌شاءالله» (همو، ترجمة كتاب نفس المهموم، ص386؛ همو، نفس المهموم، ص425).
[2]. عبدالكريم سمعاني، الانساب، ج5، ص257؛ جلال‌الدين سيوطي، لب اللباب في تحرير الانساب، ص241. البته سمعاني نام اين شهر را «مرزبن» (با حرف با) و حَمَوي «مَزرين» (با تقدم حرف ز) ضبط كرده است (ياقوت حموي، معجم البلدان، ج5، ص143).
[3]. ر.ك: سيدجعفر شهيدي، زندگاني علي‌بن‌الحسين، ص62، پاورقي شمارة 9.
[4]. همان.

منبع:انوارطاها


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین