عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۱۰۱۳۶
تاریخ انتشار : ۲۳ تير ۱۳۹۲ - ۰۵:۰۰

عقیق: میثم نادی در یادداشتی نوشت:


دعیتم فیه الی ضیافةالله و این یعنی که که صاحب خوان و کرم، این بار بدون ارسال کارت دعوت خصوصی، میهمانی عام گرفته است برای همه بندگانش. دیگر سیاه و سفید معنا ندارد، خوب و بد هم همینطور.

به کسی چه مربوطه خوب یا بده؟ / واسه صاحب خونه مهمون اومده

چه یکسال چشم انتظارش را کشیده باشی، چه میهمان یک شبه، سر این سفره برای همه جا رزرو شده است و البته هرکس، به فراخور عمق اعتقادش می تواند توشه برگیرد.

اگر بخواهی اعتقاد را هم کالبدشکافی کنی، در فرازی از دعای شب آخر ماه شعبان و شب اول ماه مبارک، باید و نبایدهایش را ذکر کرده، آنچه که جزو بایدهاست را معتقد شو و نزدیکش بیا، و اما دور نبایدها را خط قرمز پررنگی بکش. اگر هم این نزدیکی و دوری سخت است، توفیقش را از خودش بخواه که الهی! ان حرمتنی، فمن ذی الذی یرزقنی؟

نبایدها کدامست؟ شک، تردید، ناامیدی، خوشی هواپرستانه، کبر، سرکشی، خودبینی، ریا، میل به شهرت، نفاق افکنی، دورویی، کفر، نافرمانی، گناه، فخرفروشی و در یک کلام، هرآنچه که نزد صاحبخانه ناخوشایند است.

به چه نزدیک شویم؟ ایمان به وعده، وفای به پیمان، خشنودی به قضا، پارسایی در دنیا، رغبت به آنچه نزد هوست، انتخاب نیک، آرامش، توبه ی خالص...

با این همه رنگ و لعاب های دنیا، بایدها و نبایدهای فوق، سخت است اما قرار براین شد که ناامیدی را به دل خود راه ندهیم.

هرچه می نگریم شایستگی آن را نداریم که بخواهیم همسفره ی اولیاءالله شویم و قطعا حضرت حق همه ی اینها را می داند: و تعلم فی ضمیری...

اما آنچه که او می داند را اوج افکار ما نمی تواند حتی به نزدیکی پله ی نخستش برسد. او بهشت را فقط برای از ما بهتران خلق نکرده است که بخواهد میهمانی پربرکتش را نیز فقط به آنان اختصاص دهد. خدایی که به ما شناسانده اند دنبال بهانه می گردد برای خریدن بندگان.

سالی گذشت و باز، سفره ی پرنعمت الهی به پهنای دلهای تمام بندگان گسترده شده، جالب اینجاست که حضرتش چنان به گرمی از میهمانان پذیرایی می کند که گویی هیچکدام از مدعوین، طی این یکسال، کوچکترین خطایی نکرده اند.

اما شرمندگی بنده مگر اجازه می دهد به همین راحتی در این میهمانخانه جاخوش کند. هرچه میزبان بیشتر تحویل می گیرد، میهمان شرمنده تر می شود. تازه یادش به قرارهای سال گذشته و سال های قبل ترش افتاده. قرار بود کجا باشیم و اینک کجاییم. قول داده بودیم که چه کنیم و چه کردیم. شب قدر گذشته چه وعده هایی به حضرتش دادیم و اینک در هیچکدامش توفیقی نداشتیم.

میهمان همچنان سرافکنده است و در موضع تردید، که چه کنم؟ بروم یا بمانم؟ نه روی عذرخواهی دارم و نه پای برگشتن. در این برزخ گرفتار است که ناگهان ندا می دهند: صدبار اگر توبه شکستی باز آ...

انگار ابرهای پاییزی دلش به کناری می روند و جوانه های سبز بهاری میل رویش پیدا می کنند. یاد حر می افتد در روز عاشورا، که وقتی به درگاه سیدالشهداء(ع) رسید، اولین جمله ای که از مولا شنید این بود که : ارفع راسک!

تا به خود می آید، می بیند سربلند کرده و همدوش سایر بندگان، لبیک گویان از درگاه آستان وارد می شود. اللهم رب شهر رمضان...

اینجا همه همرنگ همند، مانند طواف بیت الله، شهرالله نیز بندگان را یکدست کرده است. دیگر کسی گمان برتری بر کس دیگر را ندارد و همه می کوشند در خورجین خود، توشه های یکساله و چندساله جمع کنند.

سحرگاهش، با اشک مناجات گره خورده است و افطارش، با اشک روضه ی کربلا. در سحرش پی امام زمانت می گردی و در سفره ی افطارش، دلخون تشنگان صحرای طف می شوی.

در سحرش زمزمه می کنی که اللهم انا نشکو الیک فقد نبینا و غیبة ولینا... ام در افطارش، تا آبی پیشت می نهند، بی اختیار می گریی و زمزمه می کنی که: السلام علیک یااباعبدالله...

صاحبخانه چه میهمانی تدارک دیده چه پذیرایی از برنامه ریزی کرده: خوابش عبادت، خاموشي اش تسبيح، عمل روزه دار پذيرفته شده و دعايش مستجاب است.

آی خدای ماه رمضان! آمده ایم با همه ی روسیاهی اما قول داده ایم که ناامید نشویم و تردید به دل راه ندهیم. ما ظرفیتمان به مراتب کمتر از آنست که بخواهیم قدمی برداریم. از تو می خواهیم قُرب به همه ی خوبی ها و بُعد از همه ی زشتی ها و پلشتی ها را. آمین

هرکه دارد سر سودای خدا، بسم الله
هرکه دارد غم مهمانی ما، بسم الله

میزبانان سحر، منتظر مهمانند
هرکه خواهد سحر اهل بکا، بسم الله

روزه یعنی عطش روضه ی لب های حسین
هرکه دارد هوس کرببلا، بسم الله


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین