۱۷ خرداد ۱۴۰۳ ۳۰ ذی القعده ۱۴۴۵ - ۳۴ : ۰۹
- واکنش آیت الله رئیسی به شعر صف اول+فیلم
- نغمه ساز / نوبت دوم/ مروری بر آثار ماندگار حاج سیدمحمد جوادی
- علت علاقه ویژه زنجانی ها به آیت الله رئیسی/ اخلاص و صفای باطن ایشان مشهود بود
- ولایت پذیری محض و پیگیری امور مردم از بارزترین ویژگی های رئیس جمهور شهید بود
- نغمه ساز / نوبت اول/ مروری بر آثار ماندگار حاج حیدر توکلی
آیهها و آینهها؛
امروزه در جامعه ما زیاد بحث وجدل صورت میگیرد که البته بیشتر مواقع هدف از این بحثها تحقیر و تخریب است و حتی اگر متوجه شوند که حق با طرف مقابل است، دست از گفته باطل خود بر نمیدارند در حالی که باید هدف از گفتگو روشن شدن حقیقت باشد.
عقیق:آیه:
خداوند متعال در قرآن میفرماید:
وَتَكْتُمُوا ٱلْحَقَّ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ بقره/42
و حقیقت را پنهان نسازید و حالآنکه (به حقّانیّت آن) واقفید
آینه:
حکایت؛ مرحوم فیض کاشانی درباره یک مسئله علمی با مرحوم ملا خلیل قزوینی مناظره و مباحثه کردند، اتفاقاً نظر فیض و آن عالم بزرگ متفاوت بوده و هرکدام سعی داشتند رأی خود را اثبات کنند ولی بالاخره مرحوم قزوینی فیض را تخطئه کرد و رأی خود را صحیح دانست، از قضا چند روز بعد متوجه شد که سخن فیض صحیح بوده و خودش اشتباه میکرده است.
به همین جهت برای عذرخواهی از قزوین پیاده به کاشان رفت و وقتی دم در منزل رسید از بیرون فریاد برآورد: «یـا محسـن قـد اتاک الـمسیئ » پس از دیدار و سلام و تعارفات معمول به فیض گفت: در آن مسئله حق با شما بوده و من اشتباه میکردم، این را گفت و به طرف قزوین به راه افتاد، هر چه فیض اصرار کرد که چند لحظهای استراحت نمایید، قبول نکرد و فرمود: من فقط برای اعلام اشتباه خودم این راه طولانی را طی کردم و منظوری جز این نداشتم.1
پی نوشت:
1.با اقتباس و ویراست از کتاب داستانهای تبلیغی
منبع:حوزه
خداوند متعال در قرآن میفرماید:
وَتَكْتُمُوا ٱلْحَقَّ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ بقره/42
و حقیقت را پنهان نسازید و حالآنکه (به حقّانیّت آن) واقفید
آینه:
حکایت؛ مرحوم فیض کاشانی درباره یک مسئله علمی با مرحوم ملا خلیل قزوینی مناظره و مباحثه کردند، اتفاقاً نظر فیض و آن عالم بزرگ متفاوت بوده و هرکدام سعی داشتند رأی خود را اثبات کنند ولی بالاخره مرحوم قزوینی فیض را تخطئه کرد و رأی خود را صحیح دانست، از قضا چند روز بعد متوجه شد که سخن فیض صحیح بوده و خودش اشتباه میکرده است.
به همین جهت برای عذرخواهی از قزوین پیاده به کاشان رفت و وقتی دم در منزل رسید از بیرون فریاد برآورد: «یـا محسـن قـد اتاک الـمسیئ » پس از دیدار و سلام و تعارفات معمول به فیض گفت: در آن مسئله حق با شما بوده و من اشتباه میکردم، این را گفت و به طرف قزوین به راه افتاد، هر چه فیض اصرار کرد که چند لحظهای استراحت نمایید، قبول نکرد و فرمود: من فقط برای اعلام اشتباه خودم این راه طولانی را طی کردم و منظوری جز این نداشتم.1
پی نوشت:
1.با اقتباس و ویراست از کتاب داستانهای تبلیغی
منبع:حوزه