کد خبر : ۹۸۵۹۴
تاریخ انتشار : ۲۹ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۲:۱۴
پاسخ به شبهات:

چرا امام علی (ع) در زمان خود لباس کهنه و امام صادق (ع) لباس نو می پوشیدند

در كتاب كافي آمده است كه سفيان ثوري يك روز بر امام صادق وارد مي‌شود. حضرت لباس سفيد بسيار لطيفي، مانند پوست نازك تخم مرغ پوشيده بود. تا چشمش به آن لباس افتاد، به حضرت اعتراض كرد كه چرا شما ...
عقیق: پاسخ به شبهات از وظایف مراکز حوزوی و دینی است که این خبرگزاری در شماره های گوناگون به ارائه برخی از شبهات و پاسخ های آن، برگرفته از «مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم» خواهد پرداخت.

* سؤال

حضرت علي ـ عليه السلام ـ در زمان خودش لباس كهنه مي‌پوشيد، اما امام صادق ـ عليه السلام ـ لباس‌هاي نو مي‌پوشيد! اينكه امام صادق عليه السلام مي‌فرمايند: زمان ما با زمان امام علي ـ عليه السلام ـ فرق مي‌كند، قانع كننده نيست! با دليل و مستند پاسخ دهيد!

* جواب

استاد شهيد مرتضي مطهري(ره) به طور نسبتاً جامع و موشكافانه، به اين ابهام و شبهاتي از اين دست، پاسخ داده است. پاسخ داده اند. استاد مي‌گويد:

"از خصوصيات دين مقدس اسلام اين است كه هميشه روي حاجت‌هاي ثابت انسان، مهر ثابت زده است، اما حاجت‌هاي متغير انسان را، تابع حاجت‌هاي ثابت قرار داده است، (بدون ابنکه از متغير بودن آن‌ها چشم بپوشد و به آن بي‌اعتنا باشد)... شما گاهي وقت‌ها ممكن است به اين مسئله برخورد بكنيد كه در بعضي از امور، سيره پيامبر با سيره يكي از ائمه عليهم السلام، متفاوت است، با سيره و روش علي ابن ابيطالب ـ عليه  السلام ـ يا يكي ديگر از ائمه عليهم السلام، فرق مي‌کند. مي‌بينيد كه امام حسن صلح مي‌كند، امام حسين مي‌جنگد. مي‌بينيد علي بن ابيطالب ـ عليه السلام ـ لباسش از دو جامة ساده تشكيل شده است، در صورتي كه حضرت زين العابدين، لباس خزّ مي‌پوشد. ايشان براي خودشان هر سال لباس خزّ نو تهيه مي‌كرد، ولي در سيره پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ اين دو امر مختلف پيدا نشده است. در كتاب كافي آمده است كه سفيان ثوري يك روز بر امام صادق وارد مي‌شود. حضرت لباس سفيد بسيار لطيفي، مانند پوست نازك تخم مرغ پوشيده بود. تا چشمش به آن لباس افتاد، به حضرت اعتراض كرد كه چرا شما بايد يك همچو لباسي بپوشيد؟ حضرت فرمود: مگر چه عيبي دارد؟ سفيان گفت شما مگر بايد از اهل دنيا باشيد؟ حضرت فرمود اساساً تمام نعمت‌هاي دنيا مال صالحين است، نه مال فاسقين! سفيان! يك وقت هست كه به خاطر بيماري و روي غرض حرف مي‌زني و يك وقت هست كه اشتباه كرده‌اي! اگر اشتباه كرده‌اي، بايد برايت توضيح بدهم. سفيان برخاست رفت. بعد عده‌اي از مقدس‌ها و هم‌فكرهايش آمدند به حضرت عرض كردند: رفيق ما سفيان نتوانست جواب ترا بدهد، ولي ما آمده‌ايم با شما مباحثه بكنيم. ما آن حرفي  را كه زدي قبول نداريم. امام فرمود بسيارخوب، ما اگر بنا باشد با هم مباحثه كنيم، چه اصلي را بايد ثابت قرار بدهيم؟ گفتند قرآن. حضرت فرمود: هيچ چيز بهتر از قرآن نيست! امّا به شرط اينكه آن را بفهميد. بعد حضرت فرمود: من مي‌دانم عمده حرفي كه در دل داريد، مسئله سيره پيامبر و صحابه است. چيزي كه در ذهن شما هست اين است كه پيامبر و حضرت علي عليهما السلام كه از اين لباس‌ها نمي‌پوشيدند، تو چرا مي‌پوشي؟ فرمود شما اين را نمي دانيد كه اين مسئله، مربوط به اسلام نبوده است، مربوط به زمان است. اگر پيامبر در زمان من بود مثل من لباس مي ‌پوشيد، اگر من هم در زمان پيامبر بودم، مثل او لباس مي‌پوشيدم. در اين مورد آنچه در اسلام اصالت دارد، مواسات است؛ يعني مسلمانان بايد احساس همدردي بكنند، مسلمان بايد حقوق واجب مال خود را بدهد. اين هم باز يك امر ثابت است و در تمام زمان‌ها هست. مسلمان بايد اعتمادش به خدا باشد نه به پول. اين همان معناي واقعي زهد است. بعد فرمود: و امّا اينكه انسان نوع لباسش  را چگونه بايد انتخاب بكند، اين ديگر مسئله زمان است. در زمان پيامبر وضع عمومي مردم بسيار سخت و ناگوار بود...

وقتي حضرت رسول به خانة فاطمه ـ سلام الله عليها ـ مي‌آيد و مي‌بيند پرده‌اي آويخته است فوراً بر مي‌گردد. حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ حسّ كرده فوراً پرده را مي‌كند و آن دستبند نقره را كه در دست داشت از دست در مي‌آورد و خدمت حضرت مي‌برد كه اين را بفقرا انفاق بكند. اين، اصل مواسات است. در آن زمان مواسات ايجاد مي‌كرده كه حتي يك پرده هم در خانة شخص پيدا نشود، اما حالا در عصر ما عصري كه بزرگ‌ترين امپراطوري دنيا تشكيل شده است، زندگي مردم عوض شده است، ولي باز من بايد از حدّ معتدل خارج نشوم. لباسي كه امروز من مي‌پوشم لباس معتدل امروز است؛ يعني در اسلام پارچه اصالت ندارد كه حتماً بايد يك نوع لباس بپوشند، بلكه اسلام اصولي دارد كه طبق آن بايد لباس بپوشند، آن اصول، ثابت است. اصولي است كه  وظيفة انسان را به حسب زمان تغيير مي‌دهد. اگر چيزي در نظر اسلام اصالت داشته باشد، ديگر تغييرپذير نيست. اما چيزي كه اسلام روي آن مُهر نزده است، به عنوان لباس است، شكل اجرايي براي چيزي است كه مُهر به آن زده است. پس ببينيد اينجا زمان، تكليف را عوض مي‌كند. اگر اين جور نبود. اگر اين مسائل جزئي، اصالت مي‌داشت، محال بود كه علي ابن ابيطالب ـ عليه  السلام ـ يك جور عمل بكند و يكي از ائمّه جور ديگر. عبادت خدا اصالت دارد، خوف خدا اصالت دارد، مواسات و رسيدگي به فقرا اصالت دارد. همان كاري كه را كه علي ابن ابيطالب ـ عليه  السلام ـ كرده؛ حضرت سجاد ـ عليه  السلام ـ هم كرده است. علي ابن ابيطالب ـ عليه  السلام ـ از شب تا صبح مشغول مي‌شود به عبادت، حضرت سجاد هم همين طور. حضرت امير شبانه به سرپرستي فقرا رفته است و حضرت سجاد هم رفته است، امام رضا هم رفته است، همه از فقرا دل‌جويي كرده‌اند. اما اينكه خود شخص چه جور لباس بپوشد، اين ديگر مربوط به زمان است."

 

معرفي منبع جهت مطالعه بيشتر:

كتاب اسلام و مقتضيات زمان نوشتة شهيد مطهري، به ويژه 5 بخش علت تغيير متقضيات زمان‌ها، دو نوع تغيير در  زمان، مقتضيات زمان(1)، مقتضيات زمان(2)، تغييرات زمان در تاريخ اسلام، مي‌باشد.


منبع:حوزه

ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین