۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۰ : ۱۷
عقیق: حجتالاسلام محمدصابر جعفری، قائم مقام بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود(عج): همان طور که بیتردید رجعت خواهد شد، بسیاری از حرفها هم بیتردید بیربط و بیارزشاند.
همان طور که وعده الهی درباره حضرت مهدی(عج) یقیناً تحقق خواهد یافت. یقیناً مدعیان و دروغگویانی رخ نموده و خواهند نمود، دروغگویانی که یا خود را مهدی مینامند یا وصی او و یا شعیب و یمانی و ... و یا زمان ظهور و ... توهم میکنند.
سخن کاملاً روشن است یا نباید وارد این امور شد یا باید اصول و ضوابط آن را فهمید و مطابق قاعده وارد شد، کسی حق ندارد و نباید وارد امور تخصصی شود، مگر متخصص باشد. هر چند موضوع مبتلا به عموم مردم باشد و همه شمول.
هیچ کسی به دلیل حس سلامت یا نیاز به سلامت و یا ضرورت تندرستی و سلامت؛ حق ندارد از بهداشت و امور فنی آن سخن بگوید یا نباید وارد این امر شد یا بر اساس قواعد آن باید وارد شد. عجیب است وقتی پای این مثالها میرسد همه قبول دارند اما درباره دین مظلوم هر کسی به خود اجازه میدهد بیمهابا بتازد. سلیقه خود یا هوا و هوس خود را بر دین تحمیل میکند.
یکی پیدا میشود مطلبی را که شنیده یا درست نخوانده سر هم بندی میکند، بدون توجه به باقی روایات، یا بدون توجه به صدها آیه و روایت در امر به معروف، نهی از منکر و مبارزه با ظلم و جور و عدم همراهی با آنان؛ سکوت در مقابل ظلم و جور یا حتی دامن زدن به آن را توهم میکنند.
گاه بدون توجه به روایات لزوم مبارزه با ظلم و عدم استثناء قیام، عَلَم به نام مهدویت را هر نوع قیامی تفسیر کرده و آن را باطل و محکوم به شکست میدانند، بیتوجه به روایاتی که قیامهایی را تأیید کردهاند، نظیر مردمی از قم، جماعتی از مشرق، دعا و تایید قیام زید بن علی در مقابل قیام ابومسلم خراسانیها و زید النار برادر امام رضا و ...
گاه دیگری پیدا میشود یک نقل و حکایت ناقص را ولو از حسن بصری باشد، روایت میپندارد بعد شعیب بن صالح میشود از ری و هر روز گزینهای از مسئولان نظام! دیگری خود را از بحث سندی و دلالی و علمی بی نیاز میداند، وقت ظهور تعیین میکند.
دیگری با حقد و کینه و نفوذ و دلار و ریال این و آن از میان هزاران روایات که وظیفه را مراجعه به عالمان دانسته و علما را وارثان و تنها راه دوران غیبت میداند، دم از ظهور صغری و حذف روحانیت میزند و به اینکه طبیعتاً عالمانی نیز (لزوماً علما و فقهای شیعه گفته نشده است) برای منافع خود مقابل امام میایستند، دست دین و دینداران را از فقها و دین شناسان جدا کرده و همه را متهم به مقابله با امام عصر میکند.
دیگری چون وهابیون (نه اهل سنت و نه منصفان که روایات ائمه اثنی عشر را قبول دارند) از امام سیزدهم و چهاردهم و وصی امام سخن میگوید.
دیگری هنوز امام نیامده خود را وصی امام میداند و به زمین و زمان میتازد.
از میان آیات و روایات، محکمات، متشابهات را دست آویز قرار میدهد، خواب و استخاره میشود معیار حق و باطل .
کسی برای حب و بغض یا انتقاد بجا یا نابجایی، کلاً طرح نام و یاد امام را افسانه و خرافه و جاهلانه میپندارد.
دیگری به گونهای سخن میگوید یا مینویسد که گویی اسرار عالم در اختیار اوست، ادعا میکند که چه کسی بر میگردد و یار حضرت میشود.
یا نباید کلاً از آیات و روایات سخن گفت و با صراحت مطرح کرد این بر اساس خواسته و دلخواه من است، هر چند مخالف دین باشد و یا اگر از روایات سخن گفته میشود باید خانواده روایی یک موضوع را دید، ناقلان و اعتبار سندی آن را فهمید و سپس با توجه به باقی دین، سخن گفت.
اگر این ضابطه عمل شود؛ چنین میشود:
1. حضرت در اوج مهربانی است مانند اجداد خویش، رحمة للعالمین است، با عموم مردم مهربان است، بر کارگزارانش سخت گیر است و یقیناً در مقابل او شیاطین انس و جن و مجرمین صف آرایی کرده و حضرت با یاری مستضعفان و صالحان جهان با آنان مبارزه خواهد کرد.
2. معیار پذیرش و نپذیرفتن امور خواب و استخاره نیست، اینان برای خود فرد نیز حجت شرعی نیست تا چه رسد بر اینکه از او امام و وصی ادعایی او بخواهد تایید یا تکذیب شود.
3. در امور دین با حدس و گمان و امور ظنی نمیتوان حکم به صحت یا عدم صحت چیزی داد یا از آن سید خراسانی، شعیب ، سفیانی و دجال و یمانی در آورد.
4. مبارزه با ظلم و ستم و قیام عاقلانه و با تدبیر و حق طلبانه؛ نه تنها وابسته به زمانی نیست و استثنایی نخورده است که حتی برخی روایات کشته شدن در آن را نیز شهادت تضمین کردهاند.
5. زمان ظهور معلوم نیست و اهل بیت به صراحت از عدم اطلاع یا عدم بیان آن سخن گفته و تعیین کنندگان وقت را (بدون هیچ استثناء و قید و شرط) کذاب و دروغگو گفتهاند.
6. دعا و آرزوی اتصال انقلاب اسلامی به ظهور و یا امید عمر طولانی برای افراد یا جریانات تا ظهور صحیح است اما قاطعانه سخن گفتن از این اتصال، بی منطق، غلط و ادعای اطلاع بر عالم غیب است.
7. یقیناً مهدی همان عزیز همنام پیامبر (محمد) فرزند امام حسن عسکری و جناب نرجس است که عمری چون نوح و خضر طولانی دارد و غیبتی چون انبیاء پیشین دارد، عیسی(ع) به یاری او خواهد آمد و با وی نماز می گذارد. مهدیای غیر از او نخواهد بود و نخواهد آمد.
8. با آمدن او رجعت اتفاق خواهد افتاد، رجعت برگشتی دوباره است که در قرآن ماجرای عُزیر پیامبر نمونه آن است که بعد صد سال مرگ دوباره زنده گشت؛ این اعتقادی است مسلم.
افرادی را روایات نام بردهاند که یقیناً دوباره برخواهند گشت، چون ائمه اطهار، اصحاب کهف، نسیبه، ناصیه ماشطه و...، و درباره دیگران نامی برده نشده است؛ هر چند آرزوی آمدن دوباره و دعا و تلاش برای این امر ارزشمند است اما به یقین نمیتوان از آمدن کسی غیر از نام برده شدگان در روایت سخن گفت.
9. حب، بغض و انتقاد دلیل نمیشود نام و یاد شخصیتی که چه از او یاد کنیم و چه نکنیم؛ ولی نعمت همه ماست و همه به او بدهکاریم، فراموش شود و یا هر کسی نامی از او برد به جریان یا تفکر و گروهی متهم شود.
10. نگذاریم ذکر و یاد امام و توجه به او با جهل و خرافه عجین شود و غافلانه یا ظالمانه به آن تفسیر شود.
منبع:فارس
211001