عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۸۴۲۷۳
تاریخ انتشار : ۲۴ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۴:۰۸
حجت‌الاسلام مؤمنی:
مدرس سطوح عالی حوزه علمیه قم گفت: زندگی حضرت زهرا(س) در قالب ارتباطش با پدر و مادر، همسر، به عنوان یک مادر در تربیت فرزند، شخصیتی که در سختی‌ها و خوشی‌ها بندگی خدا را کرد و به عنوان شخصیتی که در دفاع از ولی خدا وارد صحنه شد، می‌تواند در زندگی امروز مورد توجه قرار گیرد.

عقیق:زندگی اهل بیت عصمت و طهارت علیهم‌السلام، راهنمای بسیار روشنی است برای کسانی که بخواهند به بهترین حیات دنیوی و اخروی دست یابند. این مسئله آنقدر پر اهمیت است که در برخی احادیث، پیروی از ایشان به التزام و تبعیت عملی از سبک زندگی ایشان بیان شده است.

در زندگی پرهیاهوی امروزی که همه انسان‌ها درگیر مسائل روزمره و مادی شده‌اند سیره اهل بیت، از جمله حضرت زهرا(س) که تأسی به آن می‌تواند از بروز بسیاری از مشکلات خانوادگی و اجتماعی جلوگیری کند اما متأسفانه توجه به این مؤله و شاخصه مهم مورد غفلت قرار گرفته است.

با توجه به فرارسیدن سیزدهم جمادی الثانی و شهادت جانسوز و مظلومانه دخت گرامی نبی اکرم(ص) حضرت زهرا سلام‌الله علیها گفت‌وگویی با حجت‌الاسلام سیدحسین مؤمنی مدرس سطوح عالی حوزه علمیه قم داشتیم که در ادامه می‌خوانیم:

بی تردید برای اینکه ما چه در امور مادی و چه در امور معنوی رشد کنیم، حتماً باید به دو مهم توجه کنیم و دو مطلب را درنظر بگیریم. نخست؛ داشتن برنامه در زندگی و قانون جامع و هدفمند، دوم؛ داشتن الگوی مناسب. به راحتی قابل اثبات است تنها قانونی که می‌تواند سعادت دنیا و آخرت ما را رقم بزند؛ قرآن کریم و ذیل آن، روایات معصومین علیهم‌السلام است. 

برنامه‌ای می‌تواند برای ما الگو قرار گیرد که هیچ نقطه ظلمانی در آن وجود نداشته باشد و بی‌تردید این الگو را پیوسته، تمام قرون و اعصار تمام عصرها و تمام نسل‌ها داشته باشند، الگویی با این ویژگی منحصر است به فطرت پیامبر اعظم و اهل‌بیت(ع). اینها الگو هستند، در بیان نورانی حضرت رسول(ص) در خطبه غدیر آمده است که معاشر الناس! صراط مستقیم من هستم و بعد از من علی بن ابی‌طالب(ع) و بعد از علی، اولاد ایشان است. اینها به عنوان الگو مطرح هستند. 

وجود مقدس امام زمان(عج) می‌فرماید حضرت زهرا(س) برای من اسوه است. امام عسکری می‌فرمایند: ما حجت بر مردم هستیم و اُمِّنا فاطمه حجت است بر ما. ما ادعا داریم که حضرت زهرا(س) به عنوان یک الگو مطرح است و کلمات حضرت می‌تواند راهگشا باشد برای زندگی کنونی. این الگو را در پنج بند عرض می‌کنم و قضاوت درباره آن را برعهده مخاطب می‌گذارم که آیا هنوز حضرت زهرا(س) به عنوان یک الگو مطرح هست یا نیست؟!

1ـ یکی از معضلات جدی جامعه امروز ما ارتباط نسل‌ها با یکدیگر است: پدر و مادرها می‌گویند فرزندان ما را درک نمی‌کنند و فرزندان هم می‌گویند پدر و مادرها ما را درک نمی‌کنند.

اگر به سیره عملی حضرت زهرا(س) و پیامبر خدا مراجعه کنید، ادبی که حضرت نسبت به دختر دارد وقتی که خواستگار برای دختر می‌آید، پیامبر اکرم(ص) نفیاً و ایجاباً نه علی(ع) را رد می‌کند و نه می‌پذیرد. می‌تواند بپذیرد چرا که خدا خالق العقل و پیامبر(ص) رئیس العقلای عالم است، اما حضرت رسول (ص) برای دخترش شأن و شخصیت قائل می‌شود و سؤال می‌کند فاطمه، علی به خواستگاری تو آمده، جواب چه بگویم؟

زهرای مرضیه ادب می‌کند و سکوت می‌کند و رسول خدا(ص) می‌فرمایند این سکوت، کاشف از رضایت است. ادبی که اینجا میان دختر و پدر حاکم است و شما مکرر شنیده‌اید و در منابع معتبر نیز آمده است که پیامبر اکرم(ص) خم می‌شد و دست فاطمه را می‌بوسید. زمانی که زهرای مرضیه وارد می‌شد، پدر، رهبر یک جامعه، پیغمبر اوالعزم تمام قامت در برابر دختر بلند می‌شد، می‌ایستاد و او را احترام می‌کرد. زمانی که می‌خواست از مدینه خارج شود، آخرین منزلی که خداحافظی می‌کرد منزل فاطمه بود، زمانی که به مدینه وارد می‌شد، اولین خانه‌ای که می‌آمد، خانه زهرا(س) بود. 

بارها دیده شده خاتم‌الانبیاء(ص) وقتی از درب منزل حضرت زهرا(س) رد می‌شد، زمانی که فاطمه در خانه بود، دست بر سینه می‌گذاشت و سلام می‌داد و می‌فرمود: «السلام علیکم یا اهل‌بیت نبوه». از سوی دیگر، ادبی که دختر نسبت به پدر دارد. آیه نازل شد ای پیغمبر! این عرب‌ها نباید تو را به اسم کوچک صدا کنند، باید به تو بگویند «رسول‌الله» تا این آیه به گوش زهرای مرضیه رسید، تمام قامت بلند شد، ایستاد و عرض کرد «السلام علیک یا رسول‌الله». پیامبر اکرم(ص) عرض کرد این آیه برای تو نیست، تو به من بگو بابا. همان پدر که می‌گویی برای من بهتر است.

اینقدر عشق و علاقه و عاطفه میان پیامبر اکرم(ص) و حضرت زهرا(ص) به عنوان پدر و دختری حاکم بود. زمانی که پدر از دنیا می‌رود گریه زهرای مرضیه تبدیل به تبسم می‌شود با بشارتی که پیامبر(ص) به زهرا(س) می‌دهند. دخترم اولین نفری که از خاندانم به من ملحق می‌شود تو هستی.

پیامبر(ص) وارد خانه دختر می‌شود، دختر می‌فهمد که پدر از این پرده و خلخالی که همراه زهرا(س) است رضایت ندارد به محض اینکه پدر از منزل خارج می‌شود زهرای مرضیه به خاطر جلب رضایت پدر، پرده و آن خلخال را به امام مجتبی(ع) می‌دهد و می‌فرماید اینها را ببر و به جدت پیغمبر خدا بده و بگو که در هر مسیری که صلاح می‌داند مصرف کند. 

باز کلام حضرت زهرا(س) است که می‌فرماید: من از دنیا سه چیز را دوست می‌دارم؛ انفاق فی سبیل‌الله، تلاوت کتاب الله، النظر الی وجه ابی رسول‌الله. 

من انفاق در راه خدا، خواندن کتاب خدا قرآن و نگاه به صورت پدرم رسول‌الله را دوست می‌دارم. اظهار محبت چه از ناحیه دختر با این کلام نورانی و چه از ناحیه پدر با کلام نورانی «فاطمه بغضة منی» فاطمه پاره تن من است، فاطمه بهجت قلب مصطفی است روشنی قلب خاتم‌الانبیاء است. آشکار می‌شود. بنابراین، با مراجعه به زندگی زهرای اطهر(س) و پیامبر خدا، ارتباطی که اینها با هم داشتند، یکی از معضلات جامعه ما که بحث ارتباط است به راحتی قابل رفع است. 

2- حضرت زهرا(س) به عنوان یک همسر نقش‌آفرین بوده است؛ در جامعه امروزی ارتباط زن و شوهری بسیار ضعیف است، به بهانه اینکه ما به درس مشغول هستیم، به بهانه تر و خشک کردن فرزندان، به بهانه اینکه من هم شاغل هستم، از این رو نوعاً خستگی را برای هم می‌برند، به همین دلیل، در ابراز محبت به یکدیگر به شدت ضعیف هستند. یک بار نداریم که زهرای مرضیه علی(ع) را به اسم کوچک صدا کرده باشد، بلکه همواره می‌فرمود یا ابالحسن، یا امیرالمؤمنین، از آن طرف وقتی امیرالمؤمنین(ع) نیز می‌خواهد فاطمه را صدا بزند، می‌گوید یا بنت رسول‌الله یا ام‌الحسنین و... زیبا همدیگر را صدا می‌کنند، به همدیگر ابراز محبت می‌کنند. 

مواردی را داریم که امیرالمؤمنین(ع) دست فاطمه را بوسیده و از آن طرف حضرت زهرا(س) فرق علی‌بین ابی‌طالب را بوسیده است لذا مطیع صددرصد امیرالمؤمنین(ع) است. 

دو نفر به عیادت زهرای مرضی(س) آمدند. حضرت آنها را نپذیرفت به محض ورود امیرالمؤمنین(ع)، حضرت زهرا(س) می‌فرماید: علی جان! البیتُ بیتک؛ خانه خانه توست و فاطمه هم کنیز توست، هر چه که بخواهی انجام بده. 

حضرت زهرا(س) 9 سال داشت که وارد خانه علی(ع) شد، یک بار، باری به دوش امیرالمؤمنین(ع) نگذاشت که همواره بار از دوش علی(ع) برمی‌داشت. 

نظر مبارک‌تان را به وصیت حضرت زهرا(س) جلب می‌کنم. علی جان! مرا دفن کردی، منو فراموش نکنی! علی‌جان! من که مُردم به زبارت من بیایی. مرا فراموش نکنی. سؤال: مگر علی(ع) کسی است که حضرت زهرا(س) را فراموش می‌کند؟ قطعاً چنین نیست. برداشتی که بنده از این کلام و این وصیت دارم این است که زهرای مرضیه(س) در قالب وصیت می‌خواهد بگوید این است که علی‌جان! تا الان که من بودم با دیدن من آرام می‌گرفتی، حال که مرا از دست دادی فکر نکنی بی‌کس و یار شدی. باز بیا بر سر قبر من بنشین و با من درد و دل کن. حرف‌هایت را به من بزن. این اوج ارادت است. 

3- تربیت فرزند؛ خانه‌ای می‌تواند فرزند تربیت کند که پدر و مادر در آن بتوانند شاخصه‌ها و الگوهای مناسب را به فرزندان منتقل کنند. پدر و مادر برای شفای فرزندانشان روزه گرفته‌اند، زمانی که می‌خواهند افطار کنند در سه روز متوالی در سه شب متوالی «و یطعمون الطعام علی حبه مسکیناً و یتیماً و اسیرا» شب اول یتیم می‌آید، شب دوم اسیر می‌آید، فرزندان می‌بینند پدر و مادر تمام سفره را برمی‌دارند و به آنها می‌دهند، از این خانه فرزندی تربیت می‌شود که می‌شود کریم اهل‌بیت، امام حسن مجتبی(ع). 

بچه‌ها دور هم نشسته‌اند. مادر امر به دعا کرد و گفت بچه‌ها من دعا می‌کنم، دستانتان را بالا بگیرید آمین بگویید، برای تک‌تک همسایه‌ها دعا کرد، مگر برای اهل خانه. گفتند مادر چرا برای خودمان دعا نمی‌کنید، فرمودند: «الجار ثم الدار» اول همسایه بعد خانه. این خانه است که بچه تربیت می‌کند می‌شود سیدالشهداء(ع) که روحیه ایثار و فداکاری و از خودگذشتگی را در دل بچه‌ها قرار می‌دهد. 

بچه‌ها دیده‌اند مادر با وجود اینکه عارضه شدید بر او عارض شده، شب‌ها از نماز شب غفلت نمی‌کند، این خانه، فرزند تربیت می‌کند، می‌شود زینب کبری(س) که حتی در شام غریبان در اوج مصیبت و غم و اندوه، نافله شب حضرت زنب کبری(س) ترک نشد. حضرت زهرا(س) به عنوان یک مادر در تربیت فرزند، نقش‌آفرین بودند. تا می‌بیند که مادر می‌خواهد از خانه بیرون برود، هم جلباب به سر می‌کند هم خمار، به تعبیر امروزی و عامیانه، هم مقنعه به سر می‌کند هم چادر. هم چیزی به سر می‌کند که موها را بپوشاند، هم چیزی به تن می‌کند که حجم بدن را نشان ندهد، طبیعتاً این خانه، فرزندی تربیت می‌کند که در راستای حفظ حجاب کوشش می‌کند. 

4ـ حضرت زهرا(س) به عنوان شخصی که در بندگی خداست؛ ما غالباً در دو حالت خدا را از یاد می‌بریم، یکی خوشی‌ها، یکی در غم و اندوه. در خوشی‌ها طرف مجلس شادی و عروسی دارد، خدا و دین را زیر پا می‌گذارد با گناه می‌خواهد یک شب را سر کند، غافل از اینکه اگر در زندگی گناهی صورت بگیرد، یقیناً آن زندگی، زندگی بابرکتی نخواهد بود. 

زهرای مرضیه(س) تنها عروسی است که تاریخ به خود دیده است، شب عروسی لباس عروسی را از تن درآورد و به گدا و سائل بخشید. پیغمبر خدا(ص) وارد منزل شد وقتی دید حضرت زهرا(س) لباس کهنه به تن دارد و لباس نو را در راه خدا انفاق کرده است، دخترش را به بغل گرفت و سه مرتبه فرمود «فداها ابوها» بابایت به قربان تو دختر بشود. زهرای مرضیه شب عروسی گریه می‌کند، شبی که باید از نعمت‌های مشروع و حلال بهره ببرند، اما علی(ع) دید زهرای مرضیه اشک می‌ریزد،  امیرالمؤمنین(ع) آرام دست، زهرا(س) را آورد پایین و علت گریه را سؤال کرد، زهرا(س) صدا زد علی جان! دیشب خانه پدرم بودم، امشب خانه توأم، یادم آمد شبی که از خانه تو باید به خانه قبر بروم، بیا امشب را تا صبح با خدا مناجات کنیم. شب زفاف، علی و زهرا تا صبح با خدا مناجات کردند. 

در اوج گرفتاری‌ها و غم و غصه‌ها، دعاهای زهرای مرضیه(س) بسیار گره گشا است از این رو توجه مخاطبان را به صحیفه فاطمه(س) جلب می‌کنم. این کتاب برای هر روز هفته از حضرت زهرا(س) دعا ذکر کرده است، یک دعای دو سه خطی، به قدری این دعا مایه تسکین و آرامش است که در جامعه کنونی نیاز به این دعاها داریم، به جای اینکه گِرد اشخاص مختلف برویم از این دعاها بهره ببریم که حضرت زهرا(س) به ما یاد داده‌اند. 

5ـ زهرا(س) در صحنه سیاسی حضور جدی پیدا می‌کند بدون اینکه شأن و شخصیت خود را از بین ببرد؛ وقتی حضرت می‌خواهد خطبه‌ای را در مسجد بخواند، روبه‌روی نامحرم نمی‌نشیند خطبه بخواند بلکه می‌فرماید پرده بزنید. زهرای مرضیه(س) کار سیاسی انجام می‌دهد بدون اینکه شأن خود را از بین ببرد. 

همچنین در دفاع از امیرالمؤمنین علی(ع) با اینکه آمدند و جسارت کردند، بی‌اجازه وارد خانه شدند، زهرا(س) بین در و دیوار ماند، از ناحیه پهلو، سینه، بازو آزرده شد، فرزندش سقط شد، به محض اینکه چشم‌هایش را باز کرد از علی سؤال کرد. فهمید علی(ع) را بردند مسجد با همان حال وارد مسجد شد و فرمود اگر دست از علی برندارید به خدا کنار قبر پدرم پیغمبر می‌روم و نفرینتان می‌کنم. به محض اینکه سلمان آمد و پیغام داد، علی امر کرد که فاطمه(س) صبر کند، گفت من مطبع علی هستم. هر چه علی بگوید من امتثال می‌کنم، اما جلوی در می‌ایستم تا علی(ع) را سالم نبرم نمی‌روم. وقتی فهمید علی سالم از مسجد بیرون می‌آید، ناله‌ای زد و فرمود علی جان «روحی لروحک الفداء و نفسی لنفسک الوفاء...» جانم فدای تو بشود علی، نفس‌هایم سپر بلای تو شود علی، اگر تو در خوشی باشی زهرا در کنار توست و اگر تو در غم و اندوه باشی باز فاطمه در کنار توست. 

این پنج موردی که درباره حضرت زهرا(س) مطرح شد، جامعه امروز به آن مبتلاست؛

1ـ در نقش فرزند به عنوان ارتباطش با پدر و مادر. 2ـ به عنوان یک همسر. 3ـ به عنوان یک مادر در تربیت فرزند. 4ـ به عنوان شخصیتی که در سختی‌ها و خوشی‌ها بندگی خدا را کرد 5ـ به عنوان شخصیتی که فعالیت سیاسی انجام داد و در دفاع از ولی خدا، امیرالمؤمنین وارد صحنه شد.

منبع:فارس

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
مطالب مرتبط
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین