۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۰۸ : ۱۱
با توجه به طرح موضوع در باره سبک زندگی و مباحث مختلفی که در این باره مطرح می شود لطفا برای ورود به بحث لطفا درباره تعریف سبک زندگی و دایره شمول آن توضیح دهید.
سبک زندگی یعنی روش هایی که ما را در زندگی به موفقیت می رساند، هر کس در زندگی اش یک سبک خاص دارد ولی آیا همه این روش ها ما را به موفقیت می رساند یا واقعا بیهوده تلاش کرده ایم و قرار نیست به موفقیت برسیم.
تاکنون روش های متعددی برای بهبود زندگی ارایه شده است. بسیاری از این روش ها دین را لحاظ نکرده اند. اما آنچه که فرهنگ اسلامی ما در مورد زندگی ارایه کرده است مجموعه ای از آموزه ها است که انسان را به سعادت رهنمون می کند تا از ورای این سعادت دنیوی سعادت اخروی او نیز تامین شود. به دیگر بیان روشی در زندگی انسان های دین مدار شکل می گیرد که بر اساس آن سعادت برای آنها ابدی می شود.
بنابراین در یک جمله می توان سبک زندگی را نوع نگرش، روش ها و بهره مندی از روش هایی دانست که منجر به سعادت فرد می شود که در دین اسلام به آن اشارات فراوانی شده است.
یکی از مصادیقی که می توان ذیل مولفه سبک زندگی مورد توجه قرار داد موضوع خدمت به خلق است. اساسا رویکرد درست در مواجهه با مسایل زندگی و رفع مشکلات مردم به تنهایی روش و منشی است که در صورت قرار گرفتن در سبک زندگی افراد می تواند اثر بسزایی داشته باشد. دین مبین اسلام و سیره حضرات معصومین(ع) در این مورد چگونه بوده است؟
بله دقیقا. با توجه به جهت بحث اشاره ای می کنم به روایاتی از امام حسین(ع) که در مستدرک الوسایل به آن اشاره شده است. حضرت(ع) می فرمایند: « اعلموا ان حوائج الناس من نعم الله علیکم فلا تملوا النعم فتتحول الی غیرکم؛ همانا حوایج مردم از نعمت های خداوند بر شماست بنابراین از نعمت های الهی خسته نشوید که خداوند آن را از شما سلب نموده و به سوی دیگران بر می گرداند.»
با توجه به این سخن حضرت(ع) اگر فردی به جایگاهی رسید که بتواند مشکلی را از مردم حل کند در واقع نعمت به او روی آورده است. اهل بیت(علیهم السلام) رفع مشکل از مردم را نعمت می دانند. امیرالمومنین علی(ع) در نامه خود به مالک اشتر نوشتند:
- «و اشعر قَلبکَ الرّحمةَ للرّعیّة، و المحبة لَهم، و اللُطف بهم، ولا تَکوننَّ عَلیهم سَبُعاً ضاریاً تَغتنمُ اَکلهُم، فانّهم صِنفانِ: اِمّا اخٌ لکَ فی الدّینِ، او نَظیرٌ لک فی الخَلقِ، یَفرطُ مِنهمُ الزّلل، و تَعرِضُ لهُمُ العِللُ، و یوتی علی ایدیهم فی العَمدِ و الخَطا، فَاعطهِم مِن عَفوکَ و صَفحِکَ مِثلَ الّذی تُحبُّ و تَرضی اَن یُعطیکَ اللهُ مِن عَفوهِ و صَفحهِ؛
مهربانی با مردم را پوشش دل خویش قرار ده، و با همه دوست و مهربان باش، مبادا هرگز، چونان حیوان شکاری باشی که خوردن آنان را غنیمت دانی، زیرا مردم دو دستهاند، دستهای برادر دینی تو، و دسته دیگر همانند تو در آفرینش میباشند، اگر گناهی از آنان سر میزند، یا علتهایی بر آنان عارض میشود، یا خواسته و ناخواسته، اشتباهی مرتکب میگردند، آنان را ببخشای و بر آنان آسان گیر، آنگونه که دوست داری خدا تو را ببخشاید و بر تو آسان گیرد.»
حضرت امیر(ع) در این نامه به اصطلاح فارسی به مالک سفارش کرده اند که آویزه گوش و فکرت کن که نسبت به مردم مهربانی داشته باشی و به آنها لطف کنی. در ادامه می فرمایند: «مثل حیوان شکاری نباش.» یعنی ضرر زننده به خلق نباش.
بنابراین در فرهنگ دینی ما نسبت به مساله عطوفت و کمک کردن به مردم توصیه های فراوانی شده است.
حضرت(ع) فرمودند: «مردمی که با تو مواجه می شوند دو دسته اند. یا برادران دینی تو هستند یا در خلق مثل تو هستند(یعنی انسان هستند).» پس با این وصف حضرت(ع) اگر افراد حتی دین نداشته باشند؛ انسان هستند. پس به جهت اینکه انسان هستند به آنها محبت کن.
خداوند در سوره ماعون می فرماید: «وَيَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ؛ و از دادن زكات[و وسايل و مايحتاج خانه خوددارى مى ورزند»، برخی ماعون را به معنای ظرف و ظروف گرفته اند. یعنی کسی چیزی نیاز دارد و می خواهد از دیگری کمک بگیرد اما این واژه]در واقع ناظر به همه خدمت هاست. یکی از مصادیقی که افراد دچار گمراهی می شوند آن است که نیازهای مردم را منع می کنند و آنچه که خلق به آن نیاز دارند را به آنها نمی رساند.
رسیدگی به فقرا، یتیمان، مساکین، رسیدگی به خویشاوندان و خدمت به آنها تماما از شاخصه های مختلف خدمت به خلق است که در قرآن مورد توجه قرار داده است.
مثال دیگری که در این مجال به آن اشاره می کنم در مورد رفتار پیامبر اکرم(ص) در منزل است. سعد بن هشام نزد عایشه آمد و از او سوال کرد که رفتار پیامبر(ص) در منزل چگونه است؟
عایشه در پاسخ به او کلامی دارد که بسیار معروف است. او گفت: «کان خلقه القرآن؛ اخلاق او قرآنی بود.»
او پاسخ داده بود که پیامبر(ص) خود لباس هایش را می شوید، گوسفندان را می دوشد، کفش هایش را وصله می کند. لباس خود را می دوزد.
در واقع پیامبر اسلام(ص) علاوه بر اینکه کارهای شخصی اش را خود انجام می داد، به اهل منزل در انجام امور خانه کمک می کرد.
همچنین در مورد حضرت امیر(ع) نقل شده است که وقتی در منزل بود هیزم جمع می کرد. از چاه آب می کشید. خانه را جارو می کرد. حضرت زهرا(س) نیز غذا را آماده می کرد. نان می چخت. مقصود اینکه تقسیم کار در منزل وجود داشت.
تغییراتی که به دلیل صنعتی شدن زندگی ایجاد شده است سبب شد تا رفتار افراد نیز در یاری رساندن به یکدیگر دست خوش تغییر شود. امروز در جامعه ما بسیاری از تنش ها حاکی از این سوء رفتارها و برخوردهاست که بعضا در ادارات دیده می شود در حالی که برخورد مناسب توام با مدارا با مردم و مراجعان در هر قشر و صنفی می تواند مشکلات را به حداقل برساند. به نظر شما چه قدر از تنش های شکل گرفته در جامعه ما ناشی از بی توجهی به اخلاق کارمندی است؟
نوع برخورد با مردم بسیار موثر است. پیامبر(ص) فرمودند: «كلّكم راع و كلّكم مسؤول عن رعيّته، فَالأَميرُ الَّذي عَلَى النّاسِ راعٍ و هُوَ مَسؤولٌ عَن رَعِيَّتِهِ ، وَالرَّجُلُ راعٍ عَلى أَهلِ بَيتِهِ و هُوَ مَسؤولٌ عَنهُم ، وَ المرأةُ راعِيةٌ عَلى بَيتِ بَعلِها و وُلدِهِ و هِيَ مَسؤولَةٌ عَنهُم ، وَ العَبدُ راعٍ عَلى مالِ سَيِّدِهِ و هُو مَسؤولٌ عَنهُ ، ألا فَكُلُّكُم راعٍ و كُلُّكُم مَسؤولٌ عَن رَعِيَّتِهِ ؛ بدانيد كه همه شما مسئوليد و همه شما نسبت به زيردستانش بازخواست مى شويد . فرمانرواى مردم، مسئول مردم است و نسبت به زيردستانش بازخواست مى شود. مرد ، سرپرست خانواده است و نسبت به آنان بازخواست مى شود.؛ زن، مسئول خانه شوهر و فرزندان اوست و در برابر آنان، بازخواست مى شود. برده، مسئول مال مالك خود است و در برابر آن ، مسئول است. پس بدانيد كه همه شما مسئوليد و همه تان در برابر زيردستان خود، بازخواست مى شويد.»
اگر کسانی را که به عنوان زیردستان ما در یک مجموعه اداری هستند به عنوان خانواده بشناسیم، انصاف را در موردشان رعایت کنیم و به بیان دیگر آنچه که بر خود می پسنیدم برای آنان نیز بپسندیم و آنچه که بر خود نمی پسندیم برای دیگران نپسندیم در این صورت فضای متفاوتی شکل می گیرد.
اگر فردی که به عنوان مسئول یک مجموعه فعالیت می کند مراجعان را به عنوان خانواده خود بشناسد و به آنها خدمت و رسیدگی کند هرگز تنش ایجاد نمی شود. بسیاری از مسایل موجود در جامعه ما چه در بخش کارمندی و چه در بخش های دیگر به دلیل عدم رعایت انصاف به بن بست می رسد.
شاخصه های کمک رسانی به جامعه و افراد چیست؟
در بحث اداری و کارمندی فارغ از سیستم اداری مریض که وجود دارد؛ یک سری مسایل شخصی و سلیقه ای نیز هست که باعث می شود منافع شخصی بر منافع سایرین حاکم شود.
آنچه که در روایت می بینیم، کمک رسانی باید بر اساس لطف و مهربانی باشد. یعنی همه ما نسبت به یکدیگر احساس لطف و مهربانی و دلسوزی داشته باشیم، کمک اگر به مرحله ترحم رسید عکس العمل های منفی دارد ولی کمک باید از روی مهربانی باشد. نکته دوم آن است که کمک کردن بدون منت باشد. انسان برای خدا کار کند چنانچه خداوند در قرآن فرمود: «و لا تمنن تستكثر».
نکته دیگر عدم تحقیر است. مساله جدی ما این است که افراد را تحقیر نکنیم، اگر قرار است که به کسی کمک کنیم نباید او را خُرد کنیم. شخصی خدمت امام حسین(ع) آمد و گفت: این مقدار بدهکارم. حضرت(ع) دید که رنگ چهره آن فرد عوض می شود و خجالت می کشد وقتی که نیاز خود را به امام(ع) می گوید.
امام حسین(ع) فرمودند: لازم نیست شفاهی بگویی و خجالت بکشی، این را مکتوب کن تا رو در رو قرار نگیریم. زمانی هم که حضرت(ع) خواستند به آن شخص کمک کند می رود کمک را به دست دیگری می دهد تا به آن فرد برساند. سوال می کنند چرا خودتان به او تحویل نمی دهید؟ حضرت(ع) فرمودند: «نمی خواستم دوباره رو در روی من قرار گیرد و خجالت بکشد.» موضوع دیگر در مورد کمک کردن قصد قربت است. یعنی این کمک کردن به خاطر خداوند باشد نه از جهت ریا و جلب توجه و تشکر دیگران.
یباید توجه داشت خوش خلقی هم احسان محسوب می شود یعنی حتی اگر نتوانستیم حاجت کسی را برآورده کنیم نباید با او به تندی برخورد کنیم. بلکه باید خوش رویی و مهربانی با وی داشته باشیم. در سیستم اداری نیز باید اینگونه باشد که مراجعه کننده احساس نکند که به او اهانت شده یا مورد تحقیر قرار گرفته است.
منبع:شبستان