۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۱ : ۱۰
فواید، آثار و برکات عزاداری
* آمرزش گناهان
اولین نتیجه عزاداری، آمرزش گناهان است. طبق روایات، اگر کسی وارد جلسه عزای امام حسین علیهالسلام شود و عزاداری کند، گناهان او آمرزیده میشود. (ر.ک: تفسیر القمی/2/292) چنانکه از پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم و ائمه طاهرین علیهمالسلام روایاتی در اهمیت عزاداری و اینکه گریه بر مصایب اهلبیت علیهمالسلام بهشت را واجب میگرداند، وارد شده است. بحمدالله همیشه جلسات عزاداری رونق داشته و سزاوار نیست کسی خود را از فیض آن و نتایج مفید آن محروم سازد.
* ثواب فراوان
در روایات معصومین علیهمالسلام برای عزاداری و زیارت امام حسین علیهالسلام، ثواب حج و عمره بیان شده است. (کامل الزیارات/156) حتی در روایات آمده است که افضل از همه اعمال است. (کامل الزیارات/146) همچنین در روایات فرمودهاند ثواب عزاداری و زیارت حضرت ابیعبداللهالحسین علیهالسلام مانند آن است که خدای سبحان را در عرش زیارت کند. (کاملالزیارات/147) بر این اساس، ثواب زیارت امام حسین علیهالسلام، از دور یا نزدیک، مانند آن است که اگر پروردگار متعال عرشی داشت و شما میتوانستید خدا را زیارت کنید، از چنان ثوابی بهرهمند میشدید.
تحلیل آمرزش گناهان و اعطای ثواب در عزاداری
همانطور که بیان شد، عزاداری و گریه برای امام حسین علیهالسلام یکی از اسباب آمرزش گناهان است و ثوابها و پاداشهای شگفتآوری نیز برای آن وضع شده است. تحلیل این مطلب آن است که عزادار امام حسین علیهالسلام باید با آن حضرت رابطه عاطفی برقرار کند؛ به این معنا که به اندازه عشق و محبتی که به ایشان و شعائر حسینی دارد، از گناهانش افسرده و ناراحت بوده و به پیروی از اهلبیت علیهمالسلام علاقه داشته باشد. به تعبیر دیگر، معنای روایت چنین میشود که: اگر کسی برای عزاداری امام حسین علیهالسلام وارد جلسه عزا شد و توبه کرد و از گناهان خود پشیمان شد، گناه او هرچه بزرگ و فراوان باشد، آمرزیده میشود.
بنابراین برقراری رابطه عاطفی و رابطه عملی با امام حسین علیهالسلام، نوعی توبه به شمار میرود و طبق تصریح قرآن کریم، گناه هرچه بزرگ و فراوان باشد، با توبه، آمرزیده میشود: «قل یا عبادی الذین أسرفوا على أنفسهم لا تقنطوا من رحمة الله إنّالله یغفرالذنوب جمیعاً إنَه هو الغفورالرحیم» (زمر/53) توبه حقیقی، عبارت از سرافکندگی در محضر حقتعالی و خجالتزدگی از اهلبیت علیهمالسلام است که ناظر بر اعمال انسان هستند. چنین توبهای ثوابی بیشتر از حج و عمره و حتی بیش از زیارت ابیعبداللهالحسین علیهالسلام دارد و در تعالیم دینی بسیار حائز اهمیت است. لذا اینکه در روایات میخوانیم گریه برای مظلومیت امام حسین علیهالسلام موجب آمرزش گناهان است، به این معناست که اگر کسی عزاداری کند، به شرط آنکه به اندازه عشق به امام حسین علیهالسلام، رابطه عاطفی و عملی با آن حضرت پیدا کند، بالاترین ثوابها را میبرد و پروردگار عالم بهخاطر این عزاداری، گناهان او را میآمرزد.
▪ نقش تأثیرگذار عمل نیکو در تثبیت ایمان
شخصی به نام ابودعامه نقل میکند در زمان بیماری امام هادی علیهالسلام که منتهی به شهادت ایشان شد، برای عیادت خدمت آن حضرت رفتم. وقتی میخواستم از نزد ایشان مرخص شوم، حضرت فرمودند: تو با عیادت خود بر من حقی پیدا کردی، دوست داری در ازای آن یک روایت برایت نقل کنم؟ راوی میگوید: اظهار خرسندی کردم. سپس آن حضرت فرمودند: پدرم از پدرش از پدرانش، از جدم رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم نقل فرمود: «الإیمان ما وقر فیالقلوب و صدقته الأعمال» (بحارالأنوار/50/208) یعنی تشیع و ایمان، آن است که از نظر دل، شیعه باشید و عمل شما کاشف از آن عقیده باشد.
▪ لزوم سرمشق گرفتن از درسهای اخلاقی عاشورا
در مجالس عزاداری باید توجه شود که امام حسین علیهالسلام در روز عاشورا، در آن بحبوحه جنگ، نماز خواندند، پس شیعه ایشان هم باید به نماز اهمیت بدهد. در عزاداریها میفهمیم که امام حسین علیهالسلام بهخاطر دین، همه هستی خود، حتی بچه شیرخوار خود را در راه خدا فدا کردند، پس ما نیز باید درباره دین، از هیچ کوششی دریغ نکنیم و در رابطه با دیگران، ایثار و گذشت و فداکاری داشته باشیم. امام حسین علیهالسلام برای احیای تشیع، تلاش کردند، ما نیز باید با عمل و رفتار خود، تشیع را سربلند کنیم. وقتی اینگونه رفتار کردیم، مسلماً ثواب این عزاداری بالاترین ثوابهاست. از وقتی کسی وارد مجلس عزاداری امام حسین علیهالسلام میشود، بهخاطر توبه و رابطه عاطفی با آن حضرت، گناهان او میریزد و بالاترین ثوابها را که از حج و عمره نیز بالاتر است، میبرد.
بنابراین، حتی در یک شبانهروز یا یک جلسه عزا، انسان میتواند جداً خود را اصلاح کند و با برقراری رابطه عاطفی با امام حسین علیهالسلام، در قیامت همراه با آن حضرت زیر لوای حمد رفته، از آب کوثر بنوشد تا سایر مردم از حساب و کتاب فارغ شوند، سپس با امام حسین علیهالسلام به بهشت برود.
* دستیابی به حسن عاقبت
فایده سوم عزاداری، عاقبت به خیری است. به عبارت دیگر، دست عنایت امام حسین علیهالسلام روی سر عزاداران قرار میگیرد و به این واسطه، از عاقبت سوء و سرنوشت بد، مصون و در امان خواهند ماند.
حسن عاقبت سه معنا دارد: اول اینکه ذلت بعداز عزت پیدا نمیکند. دوم اینکه تا آخر عمر، حالت انحراف برای او پدید نمیآید و سوم اینکه هنگام مرگ، اهلبیت علیهمالسلام را میبیند، آن بزرگواران به فریاد او میرسند و او نزد ایشان سربلند است. جلسات عزاداری، هر سه معنای حسن عاقبت را برای عزاداران پدیدار میسازد. به تجربه هم اثبات شده افرادی که با مسجد، روحانیت و جلسات عزاداری رابطه دارند، عاقبت به خیر میشوند.
حسن عاقبت، از دنیا و آنچه در دنیاست، ارزشمندتر است. اینکه انسان بعداز عمری عزت، ذلیل شود، یا پساز عمری دینداری، با یک شبهه، دچار انحراف گردد و به تشیع شک کند، یا هنگام مرگ، معصومین علیهمالسلام به بالین او نیایند، خسارت بزرگی است و عزاداری، رافع این خسارات است.
* ابقای اسلام و احیای تشیع
فایده چهارم عزاداری، که از فواید قبلی بالاتر و ارزشمندتر است، این است که عزاداری، عامل بقای اسلام و احیای تشیع است. امام حسین علیهالسلام برای احیای اسلام و تشیع به کربلا آمدند. در آن زمان، اسلام در خطر و تشیع در حال نابودی بود و شیعیان نمیتوانستند ابراز عقیده کنند، اما شهادت امام حسین علیهالسلام ورق را برگرداند؛ اسلام باقی ماند و تشیع زنده شد. در واقع، زحمات رسالت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم در تبلیغ اسلام و معرفی تشیع که پساز جریان نامبارک سقیفه بنیساعده، در حال از بین رفتن بود، زنده شد. در آن دوران، حتی امیرالمؤمنین علیهالسلام چه قبلاز خلافت و چه بعد از آن، به شدت در تنگنا بودند. پساز ایشان نیز امام مجتبی علیهالسلام تنها بودند و بدین سبب مجبور به صلح با معاویه شدند. امام حسین علیهالسلام تا زمان مرگ معاویه، به صلح برادر خویش پایبند بودند. اما پساز آن و با روی کار آمدن یزید که عهدشکنی آشکاری بود، اقدام به قیام کردند، زیرا میدانستند با وجود یزید، باید فاتحه اسلام را خواند، لذا فرمودند: اگر کسی مثل یزید حاکم باشد، اسلام نابود میشود: «علىالإسلام السلام إذ قد بلیت الأمة براع مثل یزید» (اللهوف/24)
لذا قیام کردند و طبق گواهی تاریخ، پساز شهادت ایشان، طولی نکشید که ریشه بنیامیه خشکید و اسلام عزیز باقی ماند. از این جهت، تردیدی وجود ندارد که بقای اسلام و احیای تشیع مرهون شهادت امام حسین علیهالسلام است. اما آن شهادت و آثار عظیم آن سزاوار نبود که در کربلا تمام شود. آن امام بزرگوار نیز توجه داشتند که موج کربلا باید در جهان اسلام سراسری شود؛ لذا خاندان و فرزندان را نیز به همراه خود بردند. در آستانه حرکت حضرت، محمدبن حنفیه گفت: اگر شما برای شهادت میروید، چرا زنان و کودکان را میبرید؟ فرمودند: «إنّالله قدشاء أن یراهنَ سبایا» (اللهوف/65)
یعنی اینها ادامهدهنده رسالتی هستند که با شهادت آغاز میشود. بر این اساس، پس از عاشورا و شهادت امام، نوبت به حضرت زینب سلاماللهعلیها و اهلبیت امام حسین علیهالسلام رسید که با اسارت خود، موج شهادت امام علیهالسلام و وقایع کربلا را سراسری کنند.
اسارت این خانواده، موجی در عالم اسلام ایجاد کرد. پساز اسارت نیز با عزاداری، بهخصوص توسط سایر ائمه معصومین علیهمالسلام موج شهادت، عالمگیر شد. در واقع، حرکت حسینی، ابتدا با اسارت خاندان رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم و سپس با عزاداری شیعیان، جاودان و سراسری شد و همیشه باقی خواهد ماند. از اینرو میتوان گفت: شهادت، اسارت و عزاداری در یک راستا هستند.
بهعبارت دیگر، استمرار عزاداری، تا روز قیامت، سبب و عامل بقای اسلام و احیای تشیع است. بنابراین اگر ثواب آن از حج و عمره بالاتر باشد، تعجب ندارد.
تأکید مکرر تعالیم دینی بر عزاداری نیز بهخاطر نقش مؤثر آن بر بقای تشیع است. در روایات میخوانیم کسانی که به عزاداری اهمیت میدهند، مانند اصحاب اباعبدالله در روز عاشورا هستند.
* استجابت دعا
از دیگر فواید عزاداری، استحابت دعا است. مرحوم آیةالله دستغیب قدسسره نقل میکنند: در شیراز حصبه آمده بود و بسیاری از افراد مبتلا شده بودند. در آن زمان، حصبه دارویی نداشت و همه دم مرگ رفته بودند. آقای دستغیب از قول یکی از افرادی که خانواده او دچار حصبه شده بودند، نقل میکنند که گفته بود: روزی همسایه ما جلسه روضه داشت. من به آن جلسه رفتم و برای امام حسین علیهالسلام گریه کردم و از حضرت زهرا سلاماللهعلیها شفای زن و بچهام را خواستم. وقتی به خانه آمدم، دیدم که زن و بچهام نشسته و غذا میخورند و سالم هستند. تعجب کردم. دخترم گفت: پدر جان، حضرت زهرا سلاماللهعلیها در این اتاق آمدند و سیاهپوش بودند. وقتی نشستند، به امام حسین علیهالسلام گفتند: روی سر اینها دست بکش تا خوب شوند. امام حسین علیهالسلام روی سر ما دست کشیدند و همه خوب شدیم. این وقایع به تجربه اثبات شده و حاکی از عنایت خاص معصومین علیهمالسلام به عزاداران است.
▪ دعا برای فرج و دعا به نظام جمهوری اسلامی
به تناسب بحث دعا، لازم است یادآوری و تقاضا کنم که در وضع فعلی، به جمهوری اسلامی دعا کنید. همینطور که در ایام پیشرو و در جلسات عزاداری برای حوایج خودتان دعا میکنید، برای این نظام مقدس هم دعا کنید. نظام جمهوری اسلامی، همانطور که قبلاً نیز بارها متذکر شدهام، مبتلا به سه فساد «اقتصادی، اخلاقی و اداری» است و رفع این مفاسد هم بسیار مشکل است. از اینرو بهبود این وضعیت و بهبود وضعیت زندگی مردم نیاز به دعا دارد.
همچنین در عزاداریها، دعا برای سلامتی حضرت ولیعصر عجلاللهتعالیفرجهالشریف و تعجیل در ظهور آن حضرت فراموش نشود تا انشاءالله مورد نظر لطف آن حضرت قرار گیرید.
▪ سابقه عزاداری توسط اهلبیت علیهمالسلام
ائمه طاهرین علیهمالسلام علاوه بر اصرار و پافشاری بر برگزاری عزاداری، خود نیز به ذکر مصیبت میپرداختند. مثلاً امام صادق علیهالسلام روضه میخواندند، اما معمولاً غیرمستقیم بود؛ در فرصتها گریه میکردند و عطش یا سایر مصائب کربلا را یادآوری میفرمودند. (مصباحالمتهجد/2/782) امام سجاد علیهالسلام وقتی آب و غذا میدیدند، گریه میکردند و میفرمودند: اباعبدالله را گرسنه و تشنه کشتند. (مثیرالاحزان/115) ائمۀ طاهرین علیهمالسلام در جلسات عزاداری نیز به شدت گریه میکردند و مداح هرچه سعی میکرد روضه را تمام کند، آنها با اصرار میفرمودند باز هم ادامه بده. (ر.ک: کامل الزیارات/104 و 105)
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم نیز خود برای امام حسین علیهالسلام گریه میکردند و روضه میخواندند. آن حضرت وقتی امام حسین علیهالسلام را میدیدند، او را روی دامن خود مینشاندند، گلوی او را میبوسیدند و برخی از اوقات، روضه آن حضرت را میخواندند که چگونه کشته میشود. (ر.ک: الإرشاد/2/131) امیرالمؤمنین، حضرت زهرا و ائمه اطهار علیهمالسلام چنین روشی داشتهاند.
واکنش تاریخی بدخواهان تشیع نسبت به عزاداری
در طول تاریخ، بدخواهان تشیع و بهخصوص بنیامیه و بنیعباس، تشکیل مجالس عزاداری را ممنوع کرده، مانع زیارت کربلا میشدند؛ زیرا آنان بهخوبی دریافته بودند که عزاداری، مایه بقا و حیات تشیع است.
در زمان پهلوی هم در راستای اجرای دستورات انگلیس، عزاداری ممنوع شد. در آن دوران، مبارزه با روحانیت، مساجد و حسینیهها و مخصوصاً عزاداریها در دستور کار پهلوی و ایادی او قرار داشت. در واقع، هدف بیگانگان براندازی تشیع بود و رسیدن به این هدف، مستلزم تعطیلی رمز بقای آن، یعنی عزاداری بود. اما در همان دوران نیز با وجود خفقان شدید، علما و بزرگان، آشکارا یا مخفیانه مجالس عزاداری برگزار کردند و مانع تعطیلی این فیض عظیم شدند. پهلوی هم طولی نکشید که با عاقبت عبرتآموزی نابود شد.
▪ لزوم برگزاری عزاداری به شیوه سنتی و پرهیز از افراط و تفریط
مطلبی که نیاز به توجه جدی، بهخصوص از سوی روحانیت و جوانان دارد، این است که باید در عزاداری سوژه و بهانه بهدست معاندان تشیع ندهند. عزاداری باید به روش سنتی که ائمه طاهرین علیهمالسلام داشتند و در زمان ما مراجع و علما و بزرگان دارند، برگزار شود. برگزارکنندگان جلسات باید از افراط و تفریط بپرهیزند و برای رسانههای بیگانه سوژه تهیه نکنند.
اصل عزاداری با سخنرانی، ذکر مصیبت، گریه کردن، سینه زدن و آنچه عرف مردم به آن عزاداری میگویند، حتماً باید باشد، اما افراط و تندی که همیشه بد بوده و در زمان ما بدتر است، نباید باشد.
در زمانی که دشمن بهدنبال موقعیت و سوژه برای کوبیدن و تمسخر تشیع میگردد، نباید بهانه دست او داد. گاهی دیده میشود در سایتها و خبرگزاریها، بهخاطر رفتار برخی از جوانان در عزاداریها، به شیعه توهین میکنند، لذا باید همگان مواظب باشند در عین اهتمام به عزاداری که رمز بقای تشیع است، از انجام کارهایی که موجب وهن تشیع است، بپرهیزند.
▪ ضرورت تحکیم بنیه اعتقادی
آنچه در این مبحث توجه جدی میطلبد، این است که اگرچه اعتقادات تشیع ریشهدار و مستحکم است، اما متأسفانه جامعه و بهخصوص جوانان، آنطور که شایسته است، در جهت تحکیم مبانی اعتقادی تلاش نمیکنند. حاصل کوتاهی در تقویت بنیه اعتقادی، تأثیر شبهات رنگارنگ بر ذهن و فکر جوانان است. بهخصوص در زمان ما که زمان شبهه شده است و متأسفانه بدخواهان تشیع، بسیار پرکارند و هر روز برای تشیع، برای ولایت و برای عزاداری به شبههپراکنی میپردازند. امروز معاندان تشیع با جنگ نرم به مصاف تشیع آمدهاند و به طرز مرموز و زیرکانهای در دانشگاهها و در بین جوانان شبههافکنی میکنند. حرکتهای انحرافی در آستانه محرم بیشتر میشود تا جوانان نسبت به شرکت در جلسات عزاداری، سرد و بیانگیزه شوند. لذا همه باید مواظب باشند و همه باید برای تحکیم و تقویت اعتقادات خود و اطرافیان بکوشند.
منبع:حوزه