۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۲ : ۲۰
عقیق: «بهاییت» بیشتر به عنوان یک فرقه سیاسی شناخته میشود تا یک مسلک دینی، چرا که شالوده و بنیان آن چنان سست و بیپایه است و نمیتوان حتی آن را فرقه دینی نامید.
هر چند که این فرقه در زمان قاجاریه با حمایتهای روسیه و انگلیس متولد شد و در «عکا»ی رژیم صهیونیستی ریشه بدواند و در حیفا نیز به ایجاد «بیت العدل» مبادرت ورزد.
هنگامی که رهبران این فرقه تشکیلاتی با در آمیختن برخی از مبانی اسلام با آموزههای خود سعی کردند که دیگر مسلمانان را همراه سازند، هر چند که با ملغی کردن حجاب، پاک دانستن تمام اشیاء و رفع موانع ازدواج با محارم –منع ازدواج فقط با همسر پدر- تلاش کردند که بر جذابیت کاذب فرقه ساختگی خود بیافزایند، چنانچه برای خود حجی ساختند که با طواف در خانهاى که بهاءالله در آن اقامت داشته یا در خانهاى که علىمحمد باب در شیراز در آن سکنى داشته است، تحقق مییابد! این روشها بیش از بیش باطل بودن این فرقه را آشکار میسازد.
همان گونه که گفته شد در آموزههای بهاییت تنها زن پدر است که محرم شناخته شده و بهاییان حق ازدواج با او را ندارند و مابقی مانند دختران، خواهران، خالهها و عمهها برای ازدواج و رابطه جنسی حلال هستند!
یکی از سندها در رساله «سؤال و جواب» بهائیان در ذیل سؤال 50 آمده است که در مورد حرمت ازدواج با اقارب سؤال شده که میرزا حسینعلی در جوابش چنین گفته است: «این امور به امنای بیت العدل راجع است» که در پی آن، در پیام 15 ژانویه 1981 بیت العدل چنین آمده است: «شما راجع به محدودیتهای حاکم بر ازدواج با اقارب، سوای موردی که ازدواج با زن پدر را ممنوع میسازد، سؤال کردهاید بیت العدل همچنین خواستهاند به اطلاع شما برسانیم که آن معهد اعلی، هنوز موقعیت را برای صدور قوانین تکمیلی راجع به ازدواج با اقارب، مقتضی نمیداند، بنابراین در حال حاضر تصمیمگیری در این مورد به عهده خود نفوس مؤمنه محول شده است!
محول کردن این حکم به جامعه بهایی در واقع تأیید و یک نوع مسکوت گذاشتن حکم است که نشان میدهد مفهوم حکم قطعی در آموزههای بهایی با اصول انسانی در تعارض است، این در حالی است که در هیچ جامعهای چنین مرسوم نبوده که امور به این مهمی به مردم تفویض شود!
از نکات قابل تأمل از مسلک انحرافی میتوان به قبلهگاه بهاییت اشاره کرد که همان قبر میرزا حسینعلی نوری در شهر عکاست که بهاییان آن را «روضه مبارکه» میخوانند که به هنگام خواندن نماز به جای آنکه رو به ذات اقدس الهی کنند به سوی قبر رهبرشان به خواندن نماز مشغول میشوند!
همچنین از دیگر مسائل قابل بحث در بهائیت، وجود 9 روز خاص به عنوان اعیاد و عزاست که این روزها یادبود مهمترین روزها و وقایع تاریخ امر بهایی است که فلسفه وجودی این اعیاد نیز بر بیاساس بودن اندیشه بهاییت صحه میگذارد، جالب اینجاست که هر گونه فعالیت شغلی و کار در این 9 روز حرام است، حال فرض کنید بیماری در بستر بیماری، دزدی در حال سرقت و خانهای در حال سوختن باشد، از آنجایی که انجام هرگونه کاری حرام است اوضاع شهر به چه وضع در میآید!
به طور مثال در نهمین روز عید رضوان چون سرکرده فرقه بهاییت همراه با 11 نفر از اعضای خانواده خود و 26 نفر از یارانش وارد باغی در خارج شهر بغداد شدند، این روز را جشن میگیرند! یا در دوازدهمین روز عید رضوان، چون بهاء الله به همراه آن افراد از باغ خارج میشود و به سمت ترکیه حرکت میکند، این روز را به جشن و پایکوبی میپردازند!
بهاییان در این حین برای تبلیغ مسلک ساختگی خود از ابزارها و روشهای مختلفی نظیر نشر کتاب، تبلیغ در تلویزیون، ماهواره، اینترنت و حتی اهدای کمکهای مالی به افراد آسیبپذیر استفاده میکنند، هر چند که گاهی از روش مستقیم و در برخی موارد از روش غیر مستقیم برای تبلیغ بهره میگیرند، روشهایی همچون تبشیری و تخریبی در روش مستقیم با چاپ کتاب، طرح شعارهای جذاب، انتشار زندگی رهبران گرفته تا ایجاد پرسش و طرح شبهات، ذهن مسلمانان و به ویژه شیعیان را مشغول میکنند.
با توجه به اینکه «بیت العدل» به بهاییان امر کرده است که در هر کشوری که زندگی میکنند مطیع امر آن حکومت باشند و کاری بر خلاف قوانین آن کشور انجام ندهند -در عمل نشان دادهاند که زیاد پایبند نیستند- از این روش برای تبلیغ غیر مستقیم استفاده میکنند.
با این اوصاف بهاییان با شناسایی افرادی که دچار فقر فرهنگی، اقتصادی و ناآشنا به معارف اسلامی هستند، از ترفندهایی نظیر خوش خلقی، کمک به همنوعان، سرزدن به بیماران، هدیه فرستادن، ارزان فروشی، دید و بازدید از همسایگان و کمک به اقشار آسیبپذیر بهره میگیرند، اما هنگامی که متوجه شوند طرف مقابل به ماهیت اصلی آنها پی برده است و راضی به همکاری با آنها نیست، با تندی و خشونت برخورد میکنند که در واقع مصداق گرگ در لباس گوسفند است.
این فرقه ضاله از اباحیگری، ترویج بیبندوباری و اختلاط میان زن و مرد و شعارهای فریبنده برای جذب افراد استفاده میکند.
منتها با تمام تلاشهایی که بهاییان برای تبلیغ دین ساختگی خودشان متحمل شدهاند، هرگاه درباره خاتم انبیا حضرت محمد مصطفی(ص) و معجزات ایشان پرسیده میشود، نتوانستهاند جوابی ارائه دهند، به طوری که قرآن صراحتاً پیامبر اکرم(ص) را آخرین فرستاده خدا میداند، با اینکه بهاییت اعتقاد دارد قرآن فرستاده شده از سوی خداست اما درباره آخرین پیامبر نظر دیگری دارند!
با وجود اینکه تنها معجزه رسول اکرم(ص) قرآن نیست و ایشان دهها معجزه دیگر مثل شق القمر و ... داشتهاند، حال سؤال این است که معجزات دیگر بهاء الله به جز کتاب «اقدس» چیست؟ سؤالی که هیچگاه بهاییان به آن جوابی ندادهاند.
منبع:فارس
211008