۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۰۴ : ۱۵
«ادیان، یک سلسله دروس، پله پله با هم هستند و جدا شدنی نیستند، علتش را هم من متوجه شدهام؛ یعنی مثل یک چیز میماند که دامنهدار است؛ ولی نویسندهها متفاوت هستند، بدون درک عهد عتیق، {فهم} عهد جدید امکان ندارد و بدون درک آن، درک این امکان ندارد، حالا إنشاءالله این را در یک جایی جداگانه مطرح میکنیم؛ اما من یک مطلبی میخواهم بگویم، من امروز به این نتیجه رسیدهام که یک عدهای به من خبر دادهاند که ما مطلب شما را با عرفان یهودی کابالا انطباق دادهایم. عجیب است! شاگردان کلیمی ما گفتهاند، به طرز عجیبی دریافتهای شما با عرفان کابالا میخواند، مسیحیها هم یک طوری همین را گفتهاند؛ شما فکر نکنید که مسلمانها فقط میخواهند با قرآن تطبیق بدهند، مسیحی میخواهد برود با انجیل تطبیق بدهد و کلیمی میخواهد با عهد عتیق انطباق بدهد، ما خودمان را نگاه نکنیم؛ ما داریم یک حرف میزنیم که از اول، این، انسانشمول است، توجه فرمودید؟! من ایمان دارم دریافتها و مطالب با کتب مقدس در تضاد نخواهد بود، حالا ما با قرآنش را انجام بدهیم، دیگران هم با کتب دیگر انجام بدهند؛ اما شما بدانید که به نظر من کتب مقدس، جلد یک، دو، سه هستند که از هم جدا نیستند».
بنابر گفتههای رهبر این فرقه آموزههای او از ادیان مختلف یهودی، مسیحی و .... برگرفته شده و از همین روی در ادامه به بررسی مبانی او که از ادیان مختلف گرفته شده است، میپردازیم:
*سلامت افراد، در گروه برونریزی!
هابارد، از بیرونریزی با عنوان کلیرکردن نام برده، میگوید:
... در جریان کلیرکردن هر نفر، بدون استثنا یک یا چند نمونه از این اهریمنها یافت شدند بعضی افراد، سه تا چهار عدد و بعضی 10 عدد و بعضی فقط یکی داشتند. با کمال اطمینان میتوان فرض کرد که تقریباً هر کجاندیش، یک مدار اهریمنی در خود دارد.
او درباره پاک شدن وجود شخص از موجودات نیز چنین توضیح میدهد:
آیا هیچ جای تعجب است که موقعی که این اهریمنها از ذهن پاک میشوند، به گونهای که در اشخاص کلیر میتوان مشاهده نمود، ضریب هوشی بالا میرود؟ هنگامی که مدارهای اهریمنی را به جنبه خاموشی که در هنگام باز تحریکی انگرم ایجاد میشود، اضافه کنیم، این حقیقت را میتوان دید که مردم، تنها یک بیستم قدرت ذهنیشان را مورد استفاده قرار میدهند.
پژوهش و آمار علمی نشان میدهد که هنگامی که جنبه «بیهوشی» و مدارهای اهریمنی از بایگانی انگرم پاک شوند و آن اطلاعات در حافظه استاندارد (جایی که باید باشند) به صورت تجربه ذخیره شوند، در حدود چهل و نه، پنجاهم ذهن در اختیار «خود» قرار میگیرد؛ چیزی که او به عنوان یک کجاندیش هرگز در اختیار نداشت.
طاهری نیز همین نظر را دارد؛ او برونریزی را عاملی برای دستیابی به سلامت جسم و ذهن و معنای برونریزی را خروج این موجودات از درون فرد دانسته، میگوید:
بیرونریزی، آشکار شدن سابقه بیماریها (بیرون ریختن آنها)ست. سابقه بیماریها ممکن است حتی متعلق به دوران جنینی یا طفولیت، بیماریهای کنونی آشکار یا نهان فرد و همچنین، ترسهای نهفته، گرهها و تنشهای روانی، نابسامانیهای ذهنی و... باشد. اسکن به صورتی همهجانبه، بر جسم، روان و ذهن فرد انجام میشود. در اسکن، گاه علائمی بروز میکند که آمادگی فرد برای ابتلا به بیماریهایی را نشان میدهد که در شرف آن است و در صورت بیتوجهی، در آینده بروز خواهد کرد.
او درباره چگونگی بیرونریزی نیز چنین میگوید:
در اسکن فرادرمانی، ترسهای دوران کودکی نیز آشکار میشود، این ترسها در ضمیر ناخودآگاه فرد ثبت و ضبط است، در این وضعیت با دو دسته گزارش روبرو خواهیم شد، دسته اول گزارش افرادی است که در گذشته هیچ سابقهای از وجود ترس نداشتهاند، این عده پس از اسکن فرادرمانی با ترسهای مبهم و ناشناختهای روبرو میشوند که از چگونگی آن هیچ اطلاعی ندارند، در بسیاری از موارد این ترس یا ترسها ابتدا افزایش مییابد و پس از دورهای بیرونریزی کاهش و خاتمه پیدا میکند، این بیرونریزی ممکن است در خواب و به صورت کابوس هم اتفاق بیفتد.
بنابراین با مقایسه فرقه حلقه با فرقه ساینتولوژی دیده میشود که مطالب هابارد در کتاب داینتیکس درباره اهریمن و دستهبندیها و ..... با آنچه طاهری میگوید، یکسان هستند، به طوری که در مواردی جایگزین کردن بخشهایی از گفتههای هابارد در کتابهای طاهری ممکن است و تغییر خاصی در مفاهیم آن ایجاد نمیشود. در واقع طاهری گفتههای هابارد را بومیسازی و طوری بیان کرده است که با مذاق یک ایرانی مسلمان جوینده معرفت هماهنگ باشد و کالای تقلبی و انحرافی خود را به گونهای آمیخته با اصل عرضه کرده که افراد سطحینگر که با اصل آن به طور کامل آشنا نیستند، به آن اقبال یافته و با عنوان عرفان ایرانی -اسلامی پذیرای آن باشند.
پی نوشت:
کتاب «حلقه اسارت» به قلم جمعی از استادان حوزه و دانشگاه
منبع:فارس