۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۴۱ : ۱۰
چرا به جنگ خندق، احزاب نيز گفته مي شود؟
با گسترش روزافزون اسلام، مشركين و بت پرستان احساس خطر كرده و براي مقابله با آن دست به هر اقدامي مي زدند و توطئه هاي مختلف آنها دربارة پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ عملي نمي شد و همواره به شكست مي انجاميد ولي همواره به آزار و اذيت پيامبر ادامه مي دادند. تا اينكه پيامبر بعد از ۱۳ سال از بعثت به يثرب كه بعداً مدينه ناميده شد، هجرت كردند و به تشكيل حكومت پرداخته و به تعداد مسلمين هم افزوده شد.
سرانجام دشمنان اسلام براي مقابله اسلام دست به اقدامات نظامي زدند كه اين اقدامات در ابتدا اكثراً از جانب قريش و مكيان صورت مي گرفت و چندين جنگ با مسلمين كردند كه در بيشتر آنها شكست مي خوردند و اين جنگها نيز هر كدام نام مخصوصي دارند و نام آنها را يا از آن محلي كه جنگ در آن واقع مي شد مي گرفتند يا بنام قبيله و قومي كه با آن جنگ مي كردند، يا نامهاي ديگر بودند.
در سال پنجم از هجرت پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ به مدينه، كفار و بت پرستان كه از گسترش روزافزون اسلام احساس خطر مي كردند و خود را در معرض نابودي مي ديدند، عليه اسلام و پيامبر فعاليت خود را بيشتر كردند و اين دفعه دشمنان اسلام فقط مشركان مكه نبود بلكه به تحريك يهوديان مدينه و اطراف آن، كه با پيامبر ميانة خوبي نداشتند، همگي جمع شدند و اتحادية نظامي نيرومندي را تشكيل دادند. [۱] و از قبايل و طايفه هاي مختلف مردم عربستان در آن شركت كردند و هدفشان از بين بردن اسلام و به شهادت رساندن پيامبر و مسلمين بود. در تاريخ اسلام به اين جنگ، جنگ خندق يا جنگ احزاب مي گويند. [۲]
جنگ خندق گفته مي شود چون در اين جنگ مسلمين به پيشنهاد سلمان فارسي و به دستور پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله ـ دور مدينه را كه احتمال مي رفت دشمن از آن طرف حمله كند خندق كندند، تا دشمن نتواند به راحتي به داخل شهر نفوذ كند. لذا به خاطر اين خندق آنرا جنگ خندق گفتند.
اما چرا به اين جنگ، جنگ احزاب گفتند، اين هم همانطور كه گفته شد به خاطر حضور نيروهاي مختلف از قبيله ها و طايفه هاي گوناگون همراه قريش از مكه و قبيله هايي همچون بني نضير و بني قريضه كه از گسترش اسلام و نيرومند شدن آن مي ترسيدند لذا به همين خاطر هم به اين جنگ جنگ احزاب نيز گفته مي شود. احزاب يعني حزبها، گروهها و دسته ها.
چون قريش و مكيان و همچنين قبيله هاي ديگر چه يهودي و چه بت پرست به تنهائي توان مقابله و روياروئي با اسلام را نداشتند لذا نقشه كشيدند كه چگونه بايد جلوي گسترش اسلام را بگيرند و براي اين كار قريش با تحريك يهوديان كه نقشه اصلي اين جنگ توسط آنها و به دست حُيّي ابن اخطب و هم فكران يهودي او از قبيله بني نضير كشيده [۳] شده بود با تلاشهاي زياد و جمع آوري نيرو به طرف مدينه حركت مي كنند و در بين راه هم با قبيله هايي همچون غطفان، بني ضرار، بني مُرّه، بني اشجع [۴] و ديگر قبايل كه با مسلمانان دشمني داشتند متحد مي شوند و از نظر مالي و نيروهاي نظامي هم پيمان شدند.
ولي اين بار نيز نقشه آنها نقش بر آب شد چون پيامبر اسلام - صلي الله عليه و آله- از طريق جاسوسان و مأموران مخفي خود از نقشه آنها با خبر شده و مقابله به مثل كردند و در نهايت خندق را كندند و در اين جنگ نيز با استفاده از نظر سلمان فارسي و دلاوري حضرت علي ـ عليه السلام ـ و تدبير پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ دشمنان اسلام شكست خورده و با خواري تمام از مدينه برگشتند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
۱. ناسخ التواريخ، محمدتقي لسان الملك (سپهر).
۲. ينابيع المودة، شيخ سليمان بلخي قندوزي.
۳. تاريخ يعقوبي، ابن واضح يعقوبي.
۴. فروغ ابديت، جعفر سبحاني.
۵. فرازهايي از زندگاين پيامبر اسلام، جعفر سبحاني.
۶. تاريخ پيامبر اسلام(ص)، دكتر آيتي.
پي نوشت ها:
[۱] . پيشوائي، مهدي، زندگاني حضرت پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ، چاپ دانشگاه آزاد اسلامي، چاپ دوم، ۱۳۷۸، ص ۱۷۲، و قمي، عباس، منتهي الآمال، قم، انتشارات هجرت، چاپ هشتم، ۱۳۷۳، ج۱، ص۱۳۹.
[۲] . مفيد، ارشاد، قم، مؤسسه آل البيت، چاپ اول، ۱۴۱۳ هـ، ج ۱، ص ۹۶. و سبحاني، جعفر، فروغ ابديت، انتشارات دفتر تبليغات اسلامي، چاپ هشتم، ۱۳۷۲، ج ۲، ص ۱۲۵.
[۳] . سبحاني "پيشين"، ص ۱۲۳، واقدمي، مغازي، ج ۲، ص ۴۴۱.
[۴] . همان، ص ۱۲۴.
منبع:مهر