کد خبر : ۴۹۴۵۶
تاریخ انتشار : ۰۳ فروردين ۱۳۹۴ - ۱۸:۴۶
درس اخلاق محمد شجاعی

محدوده خروج از ولایت معصوم کجاست؟

حضرت مهدی(عج) به گروهی از انسان‌ها که تمام زوایای سوء نیت را در نفس خود حذف نکرده و آن را به واسطه توبه جبران نکنند، اخطار خروج از دایره ولایت معصوم را می‌دهند.
عقیق: محمد شجاعی مدیرعامل مؤسسه فرهنگی هنری منتظران منجی در تازه‌‌ترین سخنان خود به موضوع «محدوده خروج از ولایت معصوم» پرداخت که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید:


«و خرج عن ولایتی، ولم یکن له نصیباً فی ولایتنا»

و از ولایت من خارج می‌شود و او را بهره‌ای از ولایت ما نخواهد بود.

این هشدار ابالحسن، بسیار جدی، قاطع، صریح، کوبنده و کمرشکن است. ایشان به گروهی از انسانها که تمام زوایای سوء نیت را در نفس خود حذف نکرده و آن را به واسطه توبه جبران نکنند، اخطار خروج از دایره ولایت معصوم را می‌دهند و چنین انسانهایی را از ولایت و دوستیِ با اهل‌بیت‌ »علیهم‌السلام» بی‌بهره می‌دانند.

این فرمایش ابالحسن را می‌توان به دو صورت تعبیر کرد؛ اول آنکه اگر در نفس کسی نسبت به دیگران سوء نیت و یا بدخواهی وجود داشته باشد، از دایره ولایت معصومین «علیهم‌السلام» خارج می‌شود. و دوم آنکه کسی که ادعای زندگی در سایه ولایت معصوم را دارد، امکان ندارد در نفس خود به سوء نیت نسبت به دیگران مبتلا باشد. به عبارت دیگر می‌توان گفت که پذیرشِ حقیقیِ ولایت معصوم و اطاعت از ایشان، انسان را به سرحدّی از رشد انسانی خواهد رساند که چنین نقاط تاریکی در نفس او باقی نماند.

به عنوان مثال می‌دانیم که «إنّ الصّلاه تنهی عن الفحشاء و المنکر»، حتماً نماز انسان را از فحشا و منکرات باز می‌دارد. اما بسیار دیده‌ایم کسانی را که پس از طی سالهای متمادی در اقامه نماز، هنوز قلباً به گناهان گوناگون و یا فحشاهای باطنی و ظاهری مختلف تمایل و علاقه نشان می‌دهند. این تمایل قلبی نشانه عدم تأثیرگذاریِ نماز در نفس این افراد بوده و مُهر تأییدی بر بی‌کفایتیِ نماز آنان می‌باشد؛ چرا که یک نماز حقیقی به فرموده قرآن، حتماً انسان را از انواع گناهان باز خواهد داشت. مسئله ولایت معصوم نیز دقیقاً از همین قانون تبعیت می‌کند. حضور روح بدخواهی، آزار دیگران، سوء نیت، کینه و ... نسبت به دیگران در نفس نشان می‌دهد که انسان علیرغم ادعای پذیرشِ ولایت معصومین، نتوانسته است در سایه این ولایت حرکت صحیحی داشته و به رشد انسانی برسد. هر گونه عدم آرامش و نشاط در نفس انسان، نشانه ضعفی است که در اثر ولایت‌پذیریِ ناصحیح و غیر حقیقی او ایجاد گشته است. زیرا مَحال است کسی ولایت الله و خانواده آسمانی‌اش را پذیرفته باشد، اما در نفس خود احساس ناآرامی، فقر، تنهایی، اضطراب و ... داشته باشد. حضور چنین احساساتی در انسان، حاکی از آن است که او هنوز غیب را به عنوان دارایی‌های حقیقی و عظیم خود نپذیرفته است.

اولویت‌های ولایتی از نگاه قرآن

به آیه 59 سوره نساء دقت کنید: «یا ایّها الذّین آمنوا، أطیعوالله و أطیعو الرّسول و اولوالامر منکم» ای کسانی که ایمان آورده‌اید از خداوند، رسول او و صاحبان امرتان اطاعت کنید.

خداوند در این آیه، ترتیب منطقی و ریاضیِ ضرورت‌های ارتباطیِ انسانها را به طور کاملاً روشن بیان می‌فرمایند:

1- اطاعت از الله؛ به عنوان تنها خالق انسان و معدن علم مطلق

2- اطاعت از پیامبر؛ به عنوان فرستاده خداوند، آورنده قرآن و شارع آن

3- اطاعت از صاحبان امر؛ به عنوان کسانی که تسلط بر اَمر داشته و جمیع امور در دست آنان است. برای دریافت تصویر کلی از صاحبان امر، کافی است با تأمل، سَری به سوره قدر بزنیم؛ «... تنزّل الملائکه و الرّوح فیها بإذن ربّهم مِن کلّ أمر...» همه فرشتگان و روح در شب قدر به نزد صاحب امر وارد شده و تمام اندازه‌ها و مقدّرات یک سال را بر قلب ایشان نازل می‌کنند. به عبارت دیگر تمام تقدیر عالم در سال بعد، در گستره نفس صاحبِ امر مقدر می‌شود.

جایگاه ولایت معصومین «علیهم‌السلام» در عالم

از آنجا که روح انسان، نفخه‌ای از خداوند می‌باشد، برای رسیدن به آغوش او و در حقیقت رسیدن به سعادت جاودانه، ناگزیر به طیّ مسیری است که خودِ الله برای او ترسیم کرده است. فراموش نکنیم که این مسیر، از بطن دنیا می‌گذرد و نفس انسان تنها در دنیا، قابلیت حرکت در آن را دارد. به همین خاطر است که ارزش یک ساعت از ساعات دنیا، با قرن‌هایی از آخرت، برابری دارد. از همین رو یکی از مهمترین سؤالات قیامت، بررسیِ لحظه به لحظه ساعات عمر انسان، به خصوص، دوران جوانی اوست. عمر دنیایی انسان، به قدری گرانقیمت است که حتی بهشتیان نیز، آرزوی دقایق کوتاهی از آن را دارند، تا بتوانند باز گردند و برای خود، توشه‌ای بیندوزند، حال آنکه غالب انسانها این سرمایه عظیم را آسان و ارزان از کف می‌دهند.

انسانها به آن سبب که حامل روح الهی اند، به کمالی، پایین‌تر از کمال مطلق (بی‌نهایتِ مطلق) رضایت نداده و هدفی جز تشبّه به این کمال (الله) را ندارند. بنابراین غایت نهایی همه انسانها، رسیدن به مقامی است که تمام قدرت‌ها و اسماء الهی را دریافت کرده و خلیفه (جانشین) او در زمین باشند.

برای رسیدن به چنین مقامی، حرکت در مسیری که به مقصد می‌رسد، واجب است. اما آیا می‌توان چنین مسیرِ پیچیده و هدفمندی را بی‌راهنما طی کرد؟ تنها کسانی می‌توانند راهنمایی و رهبری انسان را در این مسیر بر عهده بگیرند که به تمام اطلاعات و تخصص‌های لازم نسبت به انسان و نوعِ حرکتِ او، احاطه داشته باشند.

این علم، تنها در انحصار خالق انسان است. کسی که او را آفریده و به تمام زوایای وجودی‌اش احاطه دارد. اما همین خالق یکتا، برای هدایت بشر، تمام علمِ خود را در اختیار انسانهایی قرار داده است که تجلّی کامل او در زمین و مظاهر تمام اسماء و صفاتش می‌باشند. چرا که تنها کسی می‌تواند مربّی شایسته‌ای برای انسان بوده و او را به سلامت به مقصد برساند که اولاً خود به دارایی‌های انسانی مجهز بوده و ثانیاً به مقصد رسیده باشد.

خداوند بزرگ از دریچه ربوبیت خود، علمِ بی‌نهایتش را انحصاراً در اختیار شبیه‌ترین، کاملترین و نزدیک‌ترین انسانها به خودش قرار داده است که به آنان در اصطلاح «متخصص معصوم» اطلاق می‌شود. از خاطر نبریم که اگر مربّی انسان، خود به مقام خلیفه اللهی نرسیده باشد، نمی‌تواند او را به سمت چنین مقامی هدایت و رهبری نماید. لذا ظلمِ عظیمی در حق انسان‌ها صورت خواهد پذیرفت. در اینصورت انسان‌ها حق اعتراض در برابر عدم حضور مربّی کارآزموده را برای طی مسیر انسانی، می‌یافتند. لذا خداوند در بیان ضرورتِ اصل امامت در قرآن می‌فرماید:

«...لئلاّ یکون للنّاس علی الله حجّه...» تا مردم بر علیه خدا، حجتی نداشته باشند. (سوره نساء آیه165)

بنابراین متخصصان معصوم، نه فقط مربیانی برای مسلمانان و یا شیعیان محسوب می‌شوند، که حجت و نماینده خدا، برای تک تک انسان‌های زمین‌اند. از همین رو خداوند در کتب آسمانی قبل از قرآن، مشخصات چند تن از آنان از جمله امام باقر «علیه‌السلام» را برای انسانها برشمرده است. اسناد کشتی حضرت نوح «علیه‌السلام»، مناجات او با الله و قسم دادن‌هایش به حق پنج نفر از معصومین «علیهم‌السلام» هنوز موجود است، به طوری که قرآن، حفظ این کشتی را برای عبرت گرفتن انسانها تضمین کرده است. این اسماء بر روی کشتی نوح نشان می‌دهند که خداوند معصومین را به تمام انبیاء معرفی کرده است و تمام پیامبران به محض آغاز رسالتشان به حضور آنان در آینده مژده داده‌اند. چنین بشارتهایی بیشتر معطوف وجود مقدس امام زمان «علیه‌السلام» و تحولات عظیم جهان در زمان ظهور و قیام ایشان است.

نبی اکرم «صلی الله علیه و آله و سلم» در پاسخ به سؤال جابر در مورد اولوالامر فرمودند:

ای جابر؛ آنان جانشینان من و ائمه مسلمینِ پس از من هستند. اولینِ ایشان علی بن ابیطالب «علیه‌السلام» و بعد از آن حسن بن علی و حسین بن علی و بعد، علی بن الحسین و سپس محمد بن علی «علیهم السلام» است که در تورات به باقر معروف است. و تو ای جابر او را می‌بینی و آنگاه که او را دیدار کردی سلام مرا به او برسان. پس از او جعفر بن محمد صادق و موسی بن جعفر کاظم، و علی بن موسی الرّضا و محمد بن علی الجواد و علی بن محمد الهادی و حسن بن علی العسکری «علیهم‌السلام» و پس از او همنام و هم کُنیه من فرزند حسن بن علی، حجت خدا در زمینش و بقیه الله در میان بندگانش است. او کسی است که خدای تعالی مشرق و مغرب زمین را به دست او بگشاید. او کسی است که از شیعیان و اولیائش غائب شود. غیبتی که بر عقیده به امامتِ او باقی نمی‌ماند مگر کسی که خداوند قلبش را به ایمان امتحان کرده است.

جابر پرسید، یا رسول الله، آیا در غیبتِ او برای شیعیانش انتفاعی باقی هست؟ فرمود: آری قسم به خدایی که مرا به نبوت مبعوث فرمود به نور او استفاعه می‌کنند و به ولایت او در دوران غیبتش منتفع می‌گردند مانند انتفاع مردم از خورشید پشت ابر. ای جابر، این سرّ مکنون خداوند و علم مخزون اوست، آن را از غیر اهلش بپوشان.

چگونه می‌توان از ولایت معصومین بهره‌مند شد؟

حال با اندکی تأمل می‌توان فاجعه خروج از محدوده ولایت معصوم را ادراک کرد. به یقین نکبت و فاجعه‌ای بالاتر از این وجود نخواهد داشت، زیرا چنین کسی اساساً از انسانیت ساقط می‌شود.

کمی با خود بیندیشیم؛ آیا سبک زندگی ما بر طبق فرمول‌های ولایت معصومین «علیهم‌السلام» تنظیم شده است؟ امروز ما در دنیایی زندگی می کنیم که ولیّ امرمان و تنها متخصص معصوم مان، آواره، طردشده و تنهاست. آیا برای پایان دادن به این آوارگی قدمی برداشته‌ایم؟ آیا برای رسیدن به او تلاشی کرده‌ایم؟ آیا دلمان از دوری او به تنگ آمده است؟ آیا یکبار برای برداشتن موانع ظهورش، خستگی به بدن ما رسوخ کرده است؟ ...

بزرگترین وظیفه هر کدام از ما، تنظیم سبک زندگی ما براساس قواعد متخصص معصوم است. ممکن است انسان علیرغم بیماری‌هایی در قلب خود، ادعای ولایت‌پذیری معصوم را داشته باشد. اما این نوع ولایت‌پذیری اساساً فایده‌ای برای او نخواهد داشت، چرا که رشدی در قلبش ایجاد نخواهد کرد. تنها زمانی ولایتِ معصوم، انسانها را به هدف خواهد رساند، که آنان سایه به سایه و قدم به قدم در معیّت اهل‌بیت حرکت کرده و تمام قواعد سبک زندگی خود را از آنان دریافت نمایند. با چنین حرکتی، قطعاً از ولایت معصوم بهره برده و به رشد انسانی خواهد رسید.

فراموش نکنیم که امام زمان ما لحظه به لحظه مراقب ماست و هرگز از یاد ما غافل نیست. و اگر فاصله‌ای میان ما و ایشان وجود دارد، به دست خودِ ما حادث شده و با توجه، تمرکز و تلاش ماست که از میان برداشته خواهد شد.

بزرگترین سرمایه ما، عشق ما به خورشیدِ پشت ابری است که لحظه‌های زندگی هر کدام‌مان، سرشار از حمایت‌های پدرانه اوست. برای بهره‌مندی بیشتر از این خورشید، باید کمی جدّی‌تر قدم برداریم... .


منبع:فارس

ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین