عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۴۳۰۰
تاریخ انتشار : ۲۵ دی ۱۳۹۱ - ۱۸:۰۰
برش هایی کوتاه از گفته های اخلاقی مرحوم حاج آقا مجتبی تهرانی:
عقیق: تمام گفتارها و رفتارهای انسان های وارسته، نقشۀ راهی است برای آن ها که می خواهند در مسیر الهی  قدم بردارند. به توفیق الهی، زین پس گفتارهایی کوتاه از دروس اخلاقی مرحوم مجتبی تهرانی را برای استفاده علاقه مندان منتشر خواهیم کرد.
 

دافعیّت و رافعیّت دعا

دعا هم جنبة «دافعیّت» دارد و هم جنبة «رافعیّت». یعنی مثلاً من گرفتاری‌‌ای پیدا کرده‌‌ام که اسم آن را بلا می‌‌گذاریم. از خدا می‌‌خواهم که رفع کند و خدا هم لطف می‌‌کند و دعا را مستجاب می‌‌کند آن را رفع می‌‌کند؛ این را «رفع بلا» می‌‌گویند. دعا رافع بلا بود و گرفتاری حل شد.

دو: دافع بلا است. یعنی مثلاً فرض کنید، پیش خودم می‌‌گویم: یک‌‌وقت نکند ما هم گرفتار این مصیبت شویم. مثلاً کسی گرفتار شده و من خوف این را پیدا می‌‌کنم که نکند من هم مبتلا شوم. از خدا می‌‌خواهم «خدایا! ما را حفظ کن، خودم، همسرم، بچّه‌‌ام...» این چیزهایی که می‌‌گویم خیلی عادّی است و رواج دارد. خدا هم لطف و عنایت می‌‌کند و پیشگیری می‌‌کند که این را می‌‌گوییم «دفع». نمی‌‌گذارد این بلا و گرفتاری، متوجّه من بشود.

 سطح دعا پایین بیاید، بلا زیاد می‌‌شود

سوّم؛ و آن مسئله من و دفع بلا و رفع بلا از من که مشخّصاً معلوم شد نیست. به‌‌طور کلّی اگر در یک جامعه سطح دعا پائین بیاید در اینجا است که سطح بلا و گرفتاری بالا می‌‌رود. یک رابطهاین چنینی دارد. اگر سطح دعا در جامعه پائین برود، سطح بلا بالا می‌‌آید و برعکس اگر دعا بالا برود، بلا پائین می‌‌آید. در اینجا بحث شخصی هم نیست. نسبت به کلّ جامعه گرفتاری‌‌های فراگیر وجود دارد. روایتی است از پیغمبراکرم: «قالَ رَسُول‌‌الله(صَلَّی‌‌اللهُ‌‌عَلیه‌‌وَ‌‌آلِه‌‌وسَلَّم): إِذَا قَلَ‌‌ الدُّعَاءُ»؛ هرگاه دعا کردن، کاستی پیدا کند؛ «نَزَلَ‌‌ الْبَلَاء»؛ آن موقع است که بلا فرود می‌‌آید.

 دعای جمعی، برطرف کننده بلا

اگر ادعیّه وارده ماه رمضان را ببینید، خصوصاً آن‌‌هایی که بعد از نماز وارد شده، خیلی از آن‌‌ها جنبة شخصی ندارد: «اللَّهُمَّ أَدْخِلْ عَلَى أَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورَ»؛ «اللَّهُمَّ اشْفِ کُلَّ مَرِیضٍ»؛ همة مریض‌‌ها، «اللَّهُمَّ أَصْلِحْ کُلَّ فَاسِدٍ مِنْ أُمُورِ الْمُسْلِمِینَ»؛ در اینجا هم بحث شخصی نیست. همه را سراسری، دعا می‌‌کند و اینجا جنبه‌‌‌‌های شخصی ندارد. دقّت کنید! از اوّلِ دعا را تا آخرش بخوانید، «أَشْبِعْ‌‌ کُلَ‌‌ جَائِعٍ‌‌ اللَّهُمَّ اکْسُ کُلَّ عُرْیَانٍ».  یا اینکه در ادعیّة ما وارد شده، «اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُؤمِنینَ المُؤمِنات».  

 همه در قبال جامعه مسئولیم

این را بدانند! اگر در جامعه گناه فراگیر شود، بلا هم فراگیر می‌‌شود ولو اینکه من گناهکار نباشم. اگر دعا، اِنابه و توبه، سطحشان پائین بیاید، آنجا است که، «نَزَلَ‌‌ الْبَلَاء». رابطه‌‌ای بین این دو است. در اینجا بحث دافعه و رافعه نیست؛ این را کنار بگذارید. یک رابطة کلّی بین دعا و بلا در این روایت وجود دارد.

 آثار فراگیر شدن گناه در جامعه

روایتی از علی(علیه‌‌السّلام) است که در آنجا دافعه و رافعه را توضیح می‌‌دهد و جلسة گذشته هم به مسئلة معصیت اشاره کردم. حضرت فرمود: «مَا زَالَتْ‌‌ نِعْمَةٌ وَ لَا نَضَارَةُ عَیْشٍ إِلَّا بِذُنُوبٍ اجْتَرَحُوا»؛ هیچ نعمت و خرّمی و زندگی‌‌ای به زوال نمی‌‌آید مگر به سبب گناهانی که صاحبان آن مرتکب شده‌‌اند. اینجا بحث جامعه است که وقتی گناه فراگیر شد بیچاره می‌‌شویم؛ به چه کنم، چه کنم می‌‌افتیم و نان شب هم برای خوردن، نداریم، «إِنَّ اللَّهَ لَیْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِیدِ»؛ تصوّر نکنید! خدا هرگز به بندگانش ستم نمی‌‌کند. بلکه کارکرد دست من و تو، اثر وضعی آن است. «وَ لَوْ أَنَّهُمُ اسْتَقْبَلُوا ذَلِکَ بِالدُّعَاءِ وَ الْإِنَابَةِ لَمْ تَزُلْ»، اگر آن‌‌ها با دعا و توبه به استقبال نعمت‌‌ها می‌‌رفتند، این نعمت‌‌ها و خوشی‌‌ها رو به زوال نمی‌‌رفت. اینجا مسئلة دافعیّت است. یعنی دعا، انابه و توبه جلوی زوال نعمت را می‌‌گیرد. این همان است که به صورت کلّی مطرح شده بود،

امّا در اینجا علی(علیه‌‌السّلام) آن را باز کرد. «وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذَا نَزَلَتْ بِهِمُ النِّقَمُ وَ زَالَتْ عَنْهُمُ النِّعَمُ فَزِعُوا إِلَى اللَّهِ بِصِدْقٍ مِنْ نِیَّاتِهِمْ وَ لَمْ یَهِنُوا وَ لَمْ یُسْرِفُوا»، اگر زمانی که بلا نازل شد و گرفتاریِ فراگیر آمد؛ «وَ زَالَتْ عَنْهُمُ النِّعَمُ»، و نعمت‌‌هایشان گرفته شد، در اینجا با خلوص نیّت به خداوند پناه می‌‌بردند و سستی و زیاده‌‌روی و اسراف‌‌کاری را کنار می‌‌گذاشتند؛ اینجا دارد: «لَأَصْلَحَ اللَّهُ لَهُمْ کُلَّ فَاسِدٍ»؛ خدا همة تباهی آن‌‌ها را سامان می‌‌داد؛ «وَ لَرَدَّ عَلَیْهِمْ کُلَّ صَالِحٍ»؛ و آن چیزهایی که گرفته بود به آن‌‌ها برمی‌‌گرداند.

 سخن علی(ع) در راستای رسول‌‌اکرم

یک رابطة تنگاتنگ و بی‌‌واسطه نشان می‌‌دهد. به تعبیر ما آنجا پیغمبر یک کبرای کلّی فرمود، که بدان! اگر دعا کم بشود، بلا نازل می‌‌شود. بحث شخصی نیست بلکه کلّ جامعه را مطرح می‌‌کند. اینجا امیرالمؤمنین علی(علیه‌‌السّلام) به صورت اصولی مطلب را باز می‌‌کند.

 تو سزاوار چه هستی؟

اوّل بدان که کار خدا بی‌‌حساب نیست. اگر دیدی بلایی فرستاده این نتیجه اعمال خودِ تو است. بعد از آن هم حاضر نشدی به در خانه خدا بروی و توبه و انابه کنی و حاضر نشدی که دعا و استغفار انجام بدهی. حالا تو سزاوار چه هستی؟ غیر از این است که نعمت از تو گرفته شود و بعد هم به جای آن نغمت بیاید.

عرض کردم که بحث، بحث شخصی نیست. آن وقت‌‌ها تعبیرهایی می‌‌کردند و می‌‌گفتند که اگر بلا بیاید تر و خشک را با هم می‌‌سوزاند. البته اینجا هم بحثی دارد؛ این‌‌طور نیست که بی‌‌حساب و کتاب باشد بلکه حساب شده است. در صورتی که کسی به وظیفة خودش عمل کرده باشد در اینجا مطرح نمی‌‌شود امّا اگر عمل نکرده باشد آن هم جزء دیگران است.

 اوّل سراغ موانع برویم و بعد توبه کنیم

غرضم این است که این همه به دعا سفارش کرده‌‌اند و آن هم قبل از درخواست امور مادّی، مسئلة دعا نسبت به مغفرت را بیان می‌‌کنند. می‌‌دانید این برای چه است؟ برای این است که اوّل می‌‌خواهند شست‌‌وشویمان دهند و آن آلودگی‌‌هایی که مانع نزول برکات خدا شده بود برطرف کنند.

بنابراین اوّل سراغ آن چیزهایی که مانع به استجابت رسیدن دعا شده بود می‌‌روند. ببینید که پیغمبراکرم با یک کبرای کلّی می‌‌فرماید: این را بدانید! مثل کفّة ترازو است که وقتی دعا بالا برود، بلا پائین می‌‌آید و وقتی دعا پائین بیاید، بلا بالا می رود. این رابطة بی‌‌واسطه و مستقیم، بین دعا و بلا است. اگر مثلاً دیدید که در یک روزی گرفتاری‌‌ای فراگیر و همگانی می‌‌شود، این را بدانید که از یک طرف معصیت صورت گرفته و از طرف دیگر هم، همه حاضر نشدند توبه و استغفار کنند و به درِ خانة خدا بروند و دعا کنند.

 رفع گرفتاری با توسّل

سرّش را هم گفتم و آن اینکه برویم و اهل‌‌اللّهی را پیدا کنیم و با التماس به او بگوییم: آقا! خواهش می‌‌کنیم که برای ما دعا کنید تا از مردم رفع گرفتاری بشود، مردم بیچاره شدند. امّا آن دعا دیگر بردی که گفتیم ندارد، چون ما یک سنت الهی داریم: «اِذا قَلَّ الدُّعا نَزَلَ البَلاء»؛ این جنبة شخصی نیست بلکه جنبة عمومی دارد. عرض کردم، برویم و بگوییم: آقا! التماس دعا داریم؛ خیلی گرفتاریم و وضعمان بد است. راجع به همه نوع است هم مادّی و هم معنوی. البته هر کسی نوعی از گرفتاری دارد و بعضی‌‌ها هم مشترک هستند، یعنی در بلاء و گرفتاری اشتراک دارند.
منبع:فارس
کدخبرنگار:211005
 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۹:۳۶ - ۱۳۹۱/۱۰/۲۵
0
0
نقمت*
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین