۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۴۲ : ۱۰
عقیق: به راستی اینکه می گویند انسان در هر موقعیتی قرار دارد قدرش را نمی داند و همیشه بهترین چیزها را در دوردست ها و از آن دیگران تصور می کند حقیقت دارد. ما از بد تولدمان با تاریخی هزارساله از تمدن و دین گره خورده ایم و آنقدر غرق این افتخاراتیم که هیچ گاه با فاصله منطقی و معقولی به آن نگاه نکردیم و ظرفیت ها و عظمت مضمونی آن را درنیافته ایم. یکی از این بزنگاه های مهم تاریخ زندگی بشری ماجرای قیام امام حسین (ع) و یاران اوست که سالیان دوری است بر زندگی ایرانیان سایه انداخته و به عنوان حکومت رسمی شیعه میزبان پرشورترین مراسم عزاداری این حضرت است.
این قیام از بدو شکل گیری تا خاتمه سفر و عواقب بعد از آن شامل اسارت و به امامت رسیدن حضرت سجاد(ع) شبیه تابلویی نقاشی به وسعت جهان یا بلند ترین پلان سینمای تاریخ است . قیامی که چه از جنبه تاریخی و مذهبی و چه از لحاظ جاذبه های دراماتیک و قصه پردازی و عاطفی پتانسیلی بی نهایت برای هنرهای سمعی و بصری و اعلاءتر از همه هنر سینما محسوب می شود. گنجی بی نهایت که تا حیات هنر هفتم می تواند آن را تغذیه می کند و تکراری نشود. اما افسوس که این گنج در دست صاحبان قدرشناسی قرار نگرفته و سال هاست در کنج انبار خاک می خورد.
سینمای ایران در بدترین وضعیت خود تولیدی معادل سالانه 50فیلم سینمایی با گردش مالی میلیاردی دارد که اگر در این 30و چند سال حیات سینما پس از انقلاب حتی سالی 1فیلم هم در این باب ساخته می شد اکنون نباید ما بودیم و دست خالی مان با 3فیلم با اشاره مستقیم و کمتر از 10فیلم با مضمون و نقل های غیر مستقیم واقعه کربلا !! این آمار به شدت تکان دهنده گاهی ما را بر این می دارد که این همه جهل و غفلت را باور نکنیم و تصور کنیم دست هایی پشت پرده مسیر سینمای ما را به عنوان کشوری سراسر شیعه با حاکمیت و هنری اسلامی از رسالت های اصلی خود دور می کند!
هالییود به عنوان سینمایی قهرمان پرور و مدعی نجات در تمام حیات هنری خود نتوانسته قهرمانی و واقعهای به عظمت امام حسین (ع) و کربلا بیابد در حالیکه با ساخت و پردازش قهرمان هایی که یا اصلا وجود خارجی ندارند یا اگر بودند «یلی بودند در سیستان» و هالیوود این چنین «رستم » داستانشان کرده است ، افکار عمومی جهان را تحت تاثیر قرار داده و آرمان های نسل جوان کشورهای در حال توسعه را به سمت خود و قهرمانان پوشالی اما جلوه گر خود معطوف کرده است.
ما در تمام سال های گذشته تنها 3فیلم داشتیم که مستقیما به واقعه عاشورا پرداختهاند. فیلم «سفیر» قبل از وقوع حادثه ، فیلم «روز واقعه» چند ساعت بعد از حادثه عاشورا و «رستاخیز» روز عاشورا .
«سفیر» به کارگردانی فریبرز صالح در سال 61 یعنی نخستین سالهای پیروزی انقلاب ساخته شد و تا مدتها به عنوان یکی از فیلمهای مناسبتی در سینماها و تلویزیون به نمایش درمیآمد.
بعد از آن «روز واقعه» در سال 73 توسط شهرام اسدی ساخته شد و مشهورترین فیلم درباره قیام عاشورا که مستقیماً به روز عاشورا میپردازد.
پرونده سینمای عاشورا نزدیک به 2دهه همین جا بسته شده بود تا اینکه احمدرضا درویش «رستاخیز» را محوریت روز عاشورا ساخت و در آن از لوکشین های عظیم و عوامل حرفه ای سینما بهره گرفت تا اثری درخورد شان این واقعه به تصویر بکشد و البته باید منتظر نمایش آن باشیم تا رای نهایی را صادر کنیم.
بعد از آن کمتر از 10فیلم داریم که در قالب روایت داستان خودشان از این قیام تکرار نشدنی وام هایی گرفته اند و اشاره هایی به آن کردند.
«بازرس ویژه» داستان کارگران یک معدن ذغال سنگ است که در زیر فشار زورگوئیهای کارفرما و مباشر معدن جان به لب شده اند. تعدادی از معدنچیان به خاطر مبارزه شان یا جان خود را از دست داده اند و یا به دلیل کفی نان نسبت به جریانات جاری بی تفاوت شده اند. تا اینکه از میان کارگران شخصی برای مبارزه با زورگوئی ها قد بلند می کند. او به مناسبت فرا رسیدن عاشورا، دیگر معدنچیان را دور خود جمع کرده و آنها را ترغیب به مبارزه می کند... که با توجه به حال و هوای سالهای تولید خود و رویکردش به عاشورا مورد استقبال نسبی قرار گرفت.
بعد از آن جمال شورجه در سال68 «شب دهم» را ساخت که یکی از بهترین فیلم هایی است که انقلاب و دفاعمقدس با باورهای حسینی را به تصویر کشیده است.
بعد از آن کیومرث پوراحمد «به خاطر هانیه» را در سال73ساخت.
در سال 1377 مهدی هاشمی و ناصر هاشمی در اولین ساخته خود به سراغ فیلمی برای نوجوانان با مضمونی عاشورایی رفتند و« بالهای سپید» را ساختند که اتفاقا با استقبال بدی هم رو به رو نشد.
«راه طی شده» عباس رافعی در سال 1384 با رویکردی داستانی نسبت به تعزیه
از دیگر فیلم های این مضمون به شمار می رود.مسعود اطیابی نیز با پرداختن به باورهای عاشورایی یک اقلیت «مصائب دوشیزه» را ساخت.
به جز فیلمهای مختلفی که در زمینه دفاع مقدس ساخته شده است و باورهای حسینی را در خود داشته، میتوان به چند نمونه اندک در این زمینه اشاره کرد. ابوالقاسم طالبی در «دستهای خالی» باورهای حسینی را در فیلمش به عنوان یک عامل متحولکننده به تصویر میکشد. مسعود کیمیایی سال 75 در «سلطان» یکی از فصلهای فیلم خود را به زنجیرزنی قهرمان خود در اربعین اختصاص داد که یکی از تصاویر ماندگار سینمایی است. همچنین فیلم مستند «تعزیه» (ناصر تقوایی) یکی از این رویکردهاست. در این فیلم ویژگیهای این هنر به تصویر کشیده شده است. تعزیه طی یک هفته در منطقه زواره اصفهان با حضور جمعی از بهترین تعزیهخوانهای ایران تصویربرداری شد و فرهاد صبا و اصغر رفیعیجم به شکل همزمان تصاویر فیلم را ثبت کردند.
در پایان باید بگوییم اگرچه سینماگران ایرانی، در فیلمهای مختلف تجربی و مستند و نیز کارهای تلویزیونی به واقعه عاشورا پرداختهاند اما بهنظر میرسد این توان را دارند و باید بتوانند بیشاز این به باورهای حسینی و قیام عاشورا را به شیوههای مختلف، در سینمای ملی ایران به تصویر بکشند و اجازه ندهند مسیر اصلی سینمایمان به باورهای غربی و غریبه منحرف شود.
این را فراموش نکنیم که اگر قیام کربلا بر پایه عدالت نبود و با بنیان های فکری غرب منافات نداشت تا به امروز صدهابار آن را از فرهنگ ما ربوده و از آن خود کرده بودند و بی نهایت فیلم های فاخر که سینمای جهان را تسخیر کند از آن ساخته بودند.
منبع:فارس