۰۴ آذر ۱۴۰۳ ۲۳ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۰۴ : ۰۱
عقیق: اگر خدایی نباشد و معادی نیز در کار نباشد [که هست]، چه فرقی میکند که انسان کار خوب انجام دهد یا کار بد، هر دو با مرگش حبط میگردد. اما اگر خدا و معادی باشد [که هست]، آیا از خدای علیم، حکیم، قادر، عادل، رحمان، رحیم و سبحان )منزه از نقص و نیستی(، ظلم صادر میگردد، در حالی که ظلم خودش معلول جهل، ضعف، نیستی، ناتوانی، نقص و پیروی از هوای نفس در جهت رسیدن به خواستههاست.
خدا منزه است از اینگونه وصفهایی که در باره او میکنند و حق تعالی به کسی ظلم نمیکند:
«سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ» (الصافات، 159)
ترجمه: خدا منزه است از آنچه در وصف مىآورند.
الف – اگر یک غنیِ کریمی به فقیری زمین، پول و سایر امکانات کشاورزی را بدهد و بگوید خودم هم بیشترین کمک را به تو میکنم تا کشاورزی کنی و از فقر نجات یابی؛ سپس او کشاورزی کند، اما قبل برداشت محصول به خاطر یک لذت زودگذر و احمقانه و با یک کبریت کوچک، همه محصول خود را به آتش بکشد، آن که به او کرم کرده ظالم است، یا خودش به خودش ظلم کرده است؟!
«إِنَّ اللّهَ لاَ يَظْلِمُ النَّاسَ شَيْئًا وَلَكِنَّ النَّاسَ أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ»(یونس، 44)
ترجمه: خدا به هيچ وجه به مردم ستم نمىكند ليكن مردم خود بر خويشتن ستم مىكنند.
از این رو به انسان تعلیم شد که بداند خدا منزه از ظلم است، اما انسان خودش به خودش و دیگران ظلم مینماید.
«وَذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَى فِي الظُّلُمَاتِ أَن لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ»
ترجمه: و (به ياد آر) ذا النون (يونس بن متّى) را هنگامى كه خشمناك (از ميان قوم خود بيرون) رفت، پس گمان كرد كه ما هرگز بر او تنگ نخواهيم گرفت، پس (كارش به جايى رسيد كه) در ميان تاريكىها (ى سهگانه شب و قعر دريا و شكم نهنگ) ندا درداد كه (اى خدا) جز تو معبودى نيست، تو (از هر عيب و نقصى) منزه و پاكى، حقّا كه من از ستمكاران بودم (زيرا عملى كه نتيجهاش نقص بهره من بود بدون توجه به جا آوردم).
چطور ممکن است که انسان ابتدا (چه در نظر و چه در عمل) خدا را با اسمای رحمان و رحیم بشناسد، و سپس شک نماید که آیا او ظلم هم میکند؟!
بخشش همه گناهان:
مگر به بندگان گناهکارش نفرمود کافیست که از رحمت من نااامید نشوید و برگردید، آن وقت من همه گناهان را میبخشم:
«قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ» (الزمر، 53)
ترجمه: بگو اى بندگان من كه بر خويشتن زيادهروى روا داشتهايد از رحمتخدا نوميد مشويد در حقيقتخدا همه گناهان را مىآمرزد كه او خود آمرزنده مهربان است.
دروی از کبائر:
مگر نفرمود که شما دقت داشته باشید که از گناهان کبیره دوره کنید (که گمان ظلم نسبت به خدا و یا ناامیدی از رحمت او، از مصادیق بارز آن است)، خدا گناهان کوچکتر را میبخشد:
«إِنْ تَجْتَنِبُوا کَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ وَ نُدْخِلْکُمْ مُدْخَلاً کَریمًا» (النساء، 31)
ترجمه: اگر از گناهان بزرگى كه از آنها نهى مىشويد دورى گزينيد ما گناهان كوچك شما را از شما مىزداييم و شما را به جايگاهى گرامى درمىآوريم.
تبدیل سیئه به حسنه:
خداوند کریم، نه تنها گناه را میبخشد، بلکه خود گناه و آثارش را برای تائب مبدل به حسنه میکند که لاجرم ثوابی هم دارد:
«إِلَّا مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُوْلَئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا» (الفرقان، 70)
ترجمه: مگر كسانى كه (از آنچه در آن بودند) توبه كنند و ايمان آورند و عمل شايسته نمايند، پس آنهايند كه خداوند گناهانشان را تبديل به نيكىها مىكند و همواره خداوند بسيار آمرزنده و مهربان است.
یک سؤال:
وقتی خداوند متعال خود را رحمان، رحیم، کریم، غفور، عفو ... معرفی مینماید و میفرماید که شما برگردید، من نه تنها همه گناهان را میبخشم، بلکه آنها را برای شما مبدل به حسنه میکنم، چرا انسان باید این محکمات را رها کند و به گمان و ظنّ خطای خود تکیه و شک کند که آیا خدا ظلم میکند؟!
پس لازم است ما به جای آن که نگران عدالت خدای غفار، ستار، کریم و رحیم باشیم، نگران ظلم خود به خویشتن باشیم و بدانیم که تردید در بارهی عدالت باریتعالی و نیز نشناختن او به لطف، کرم، عفو، غفران و رحمت، خود بزرگترین ظلمی است که انسان به خودش مینماید.
منبع:جام
211001