البته آنها هم خدا را نشان میدهند. آیا شتر را نمیبینی که چگونه زحمت میکشد؟ با اینکه خار میخورد، خدا به آن قوّت بارکشی داده است. یک خروار – کمتر یا بیشتر – بارش میکنیم، از جایی به جایی دیگر میآورد. به او چه میدهند؟ خار! آن را هم به او نمیدهند. خار در بیابان میروید و او میخورد. گوشت و شتر هم میدهد. آیا موجود دیگری را سراغ داری که مثل شتر این قدر برای خلقف نافع باشد؟ لذا فرمود آنهایی که ایمانشان کامل میشود خلق را کالابائل – مانند شتران – میبینند. بعضی خیال کردند منظور این است که آنها خلق را بد میبینند. نه! یعنی مردمان پاک را میبینند که نافعند و خود را مصرف خلق کردهاند. نه اینکه مثل شتر گردنشان دراز و دمشان چه جور است. شتر، راست راه میرود. هزار شتر اگر جایی بروند، یک جاده باریک برایشان کافی است. یکی از آنها جلو میرود و مابقی پشت سر او. چه آنها را با طناب به هم بسته باشند یا نبسته باشند، آهسته پشت سر هم میروند. مگر اینکه تشنه باشند که در آن صورت با هم بازی میکنند و جنگلی میدوند و در بیابان حجاز که آب کم است، آب را پیدا میکنند.
پس شتر؛ هم قوّه بارکشی دارد، هم شیر میدهد و هم گوشتش حلال است. حتّی مستحب است سالی یک بار گوشت شتر بخورید. هرکسی نمیتواند آن را بخورد؛ چون خیلی قوی است. آن قوت یان شتر با همان بار سنگینی که دارد رهایش میکنند تا تیغهای بیابان را بخورد. گاهی که او را به شهر میآورند، سبوس را آب میزنند و گلوله میکنند و پنج شش تا به او میدهند. آب هم به او میدهند – یعنی شاید بدهند. بعضی ساربانها آن را هم نمیدادند، زیرا شتر سه روز آذوقه همراه خودش دارد. مخزن غذا و آب در بدنش دارد و نشخوار میکند.
حالا من هنوز خیلی شتر نشدهام و فقط تماشا کردهام. اگرذخوب شتر شوم آن وقت خوب خواهم دانست که او چگونه است و خدا در خلق او چه کرده است!
مومنین وقتی کامل میشوند که خلق را مانند شتران ببینند – که چقدر درستکار، چقدر زحمتکش، چقدر صاف و پاک، صانعشان را نشان میدهند.
پی نوشت:
کتاب طوبی محبت؛ جلد چهارم - ص 6
مجلس حاج محمد اسماعیل دولابی
منبع:تسنیم