در روز 21 بهمن کمکم صدای تیر از نزدیک، یعنی حدود تقریباً صد متری ساختمان مدرسه رفاه به گوش میرسید، امام در چنین وضع دشواری دستور دادند حکومت نظامی اعلام شده غیر قانونی است.
عقیق:در کتاب بهشتی از زبان بهشتی (خاطرات شهید آیت الله سید محمد حسینی بهشتی) روزهای منتهی به پیروزی انقلاب و بیم ها و امیدها را خواهیم خواند که ما را در درک آنروزهای پر از التهاب یاری میکند.
فشار و هجوم تیراندازان به مدرسه رفاه
ما در روزهای 21 و 22 بهمن ناچار بودیم به مسائل زیادی بپردازیم. از یک طرف مسئله فشار و هجوم دشمن به ما بود به طوری که جلسه شورای انقلاب بود، و ما در مدرسه رفاه بودیم و میدان تیراندازی هم ساعت به ساعت نزدیکتر میشد تا جایی که برادران مدافع مسلح مدرسه رفاه آمدند و گفتند که محل را برای سنگربندی آنان ترک کنیم.
دفعه اول که آمدند، گفتیم اجازه بدهید شورای انقلاب کار خودش را بکند و آنان هم دفاعشان را بکنند و به هر حال ما در آنجا به کارمان ادامه دهیم چون تبادلنظر و بررسیهایی سریع در آن موقع لازم بود؛ ولی نیم ساعتی نگذشته بود که مدافعان مسلح آمدند و گفتند که چارهای نیست جز اینکه محل را ترک کنیم. اعضای شورای انقلاب هم ناچار شدند به جای دیگر منتقل شوند تا دفاع از آنجا که ستاد بود برای مدافعان آسانتر شود. ما لحظه به لحظه در جریان بودیم و تصمیمات لازم را میگرفتیم تا عصر 21 بهمن.
بختیار و دارودستهاش و سران ارتش آن موقع از راههای مختلف وارد میشدند، افرادی که میآمدند، میگفتند که آنها مایلند خونریزی نشود و راهحلی بدون خونریزی به دست آید.
طبیعی است که هیچکس از اینکه خون یک مسلمان ریخته شود، خوشحال نمیشود و هر کسی میخواست خونریزی نباشد از سوی دیگر ما این پیشنهاد آنها را یک توطئه برای خاموش کردن شعلههای انقلابی تلقی میکردیم، به همین دلیل هم بود که امام و شورای انقلاب و مردم محکم ایستاده بودند که نه، کار یکسره بشود و بختیار باید برود و جمهوری اسلامی باید به پا شود و دولت موقت که آن موقع مهندس بازرگان تعیین کرده بودند و امام به ایشان حکم داده بودند حتماً باید کار را به دست گیرد و راهی جز این راه وجود ندارد.
امام تعیین کننده همه چیز شد
انقلاب پیروز شد و رهبر انقلاب به وطن بازگشت، با آن شور و شکوهی که فکر نمیکنم در تاریخ ایران سابقه داشته باشد. امت، امام را پس از پانزده سال دوری و مهجوری در میان خود یافت. امام تعیینکننده همه چیز شد، به اعتبار اینکه فقیه است، ولی [فقیه] است و به اعتبار اینکه ملت، بارها در راهپیماییها و قطعنامهها گفته بود. هر چه امام بگوید ما هم همان را میگوییم! و آنچه او برای سعادت ما بخواهد، ما هم همان را میخواهیم.
روز 21 بهمن مسئله تصمیمگیری حساسی در پیش بود
همانطور که گفتم روز 21 بهمن، شورای انقلاب در مدرسه رفاه برای بررسی مسائل جلسهای تشکیل داده بود [اما جزئیات ماجرا از این قرار است] تیراندازان شاه دائماً به آن منطقه نزدیک میشدند.
کمکم صدای تیر از نزدیک، یعنی حدود تقریباً صد متری ساختمان مدرسه رفاه به گوش میرسید، جوانهای مسئولیت حفاظت این ساختمان را از ما خواستند که جلسه را ترک کنیم تا آنها بتوانند از ساختمان مسلحانه دفاع کنند. آنها گفتند: بهتر است دوستانی که قدرت برداشتن سلاح و جنگیدن نداشته و آمادگی رزمی و نظامی ندارند ساختمان را ترک کنند. به آنها گفتیم خواهش میکنیم بحث ما را نشکنید. زیرا مسئله حساس تصمیمگیری حساسی در پیش بود. دقایقی بعد صدای تیراندازی باز هم نزدیکتر شد. این بار دیگر، همان پاسداران خودمان، آمرانه و نظامیوار، است. به ما هم اطلاع داده بودند که این اعلام حکومت نظامی به احتمال قوی 72 ساعت متوالی است اما امام در آن موقع چه فرمود؟ توجه کنید در یک چنین وضع دشواری که تیراندازیهای دشمن، ستاد عملیاتی ما را محاصره کرده بودند. امام اعلام فرمودند:
«حکومت نظام اعلام شده غیرقانونی است. زن و مرد وظیفه دارند که این دستور خلاف قانون را عمل نکنند.»
مردم هم از خانهها بیرون رفته و حکومت نظامی را شکستند. پیروزی ما به دنبال یک چنین مراحلی بوده است.
مسئولیت ما دو برابر شد
از روز 22 بهمن به این طرف مسئولیت ما دو برابر شده است از یک طرف با توطئهها بایستی مبارزه کنیم و از سوی دیگر باید درصدد آبادانی کشور باشیم؛ کشوری که از آن جز یک ویرانه باقی نمانده است.
نمونهای از توطئهها در ابتدای پیروزی انقلاب
فردای 22 بهمن 1357 ما با غائله کردستان روبهرو بودیم [البته 37 روز از پیروزی انقلاب] همان فردا اگر یادتان باشد سفری که ما در اول فروردین 58، سی و هشت روز پس از پیروزی انقلاب به سنندج کردیم.