26 مهر 1400 12 (ربیع الاول 1443 - 49 : 10
کد خبر : ۸۰۴۷۸
تاریخ انتشار : ۱۴ آبان ۱۳۹۵ - ۰۴:۳۳
شیخ جلیل القدر عمادالدین أبی جعفر محمد بن أبی القاسم طبری مسنداً از عَطِیَّه بن سعد روایت کرده است که گفت:
عقیق:با جابر بن عبدالله انصاری به جهت زیارت قبر امام حسین صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْه بیرون رفتیم. چون به کربلا وارد شدیم، جابر نزدیک فرات رفت و غسل کرد، جامه ای را لنگ خود نمود و جامه ی دیگر را بر دوش افکند، پس بسته ای که در آن سعد (گیاه خوشبوئی) بود گشود و از آن بر بدن خود پاشید و به جانب قبر روان شد.
گامی برنمی داشت مگر با ذکر خدا تا نزدیک فبر رسید. به من گفث:
دست مرا بر قبر بگذار. من دست او را بر قبر گذاشتم.
چون دستش به قبر رسید بی هوش بر روی قبر افتاد. آب به رویش پاشیدم تا به هوش آمد و سه بار گفت:
یا حسین ( آنگاه امام حسین صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْه را مخاطب قرار داده، عرض کرد:)
«حبیب لا یجیب حبیبه!»
 «آیا دوست جواب دوست خود را نمی دهد!».
بعد با خود گفت:
کجا توانی جواب دهی و حال آنکه رگهای گردن تو را بریده اند و ما بین سر و بدن تو جدایی افتاده است.
شهادت می دهم که تو فرزند خاتم أنبیاء، فرزند سید المؤمنین هستی، فرزند کسی هستی که ملازم تقوی، سَلیل هدایت بود، پنجمین اصحاب کساء، پسر سید نقباء، فرزند فاطمه زهراء سید و سرور زنان و چگونه چنین نباشی و حال آنکه دست سیدالمرسلین تو را پرورش داده، در آغوش متقین پرورش یافتی، از پستان ایمان شیر خوردی و با اسلام از شیر گرفته شدی و در حیات و ممات پاکیزه بودی.
همانا دلهای مؤمنین در فراقت غمین است، با این که در نیکویی حال تو شکی نیست پس سلام و خشنودی خدا بر تو باد و همانا شهادت می دهم که تو بر شیوه ی برادرت یحیی بن زکریا گذشتی ٦ بعد جابر به دیگر شهداء سلام داد و گفت:
«السَّلَامُ عَلَیْکُمْ أَیُّهَا الْأَرْوَاحُ الَّتِی حَلَّتْ بِفِنَاءِ الْحُسَیْنِ وَ أَنَاخَتْ بِرَحْلِه ٦».
سپس فرمود:
سوگند به آنکه محمد صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم را به حق مبعوث کرد، ما هم در مقام و مرتبت شما شریک هستیم.
عَطِیَّه به جابر عرض کرد:
چگونه ما با ایشان شرکت کردیم و حال آنکه ما بیابانی نپیمودیم و کوهی بالا نرفتیم
 و شمشیری نزدیم، اما این گروه مابین سر و بدنشان جدایی افتاده و اولادشان یتیم و زن انسان بیوه گشته اند!
جابر گفت:
ای عَطِیَّه، از حبیب خود رسول خدا صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم شنیدم که می فرمود:
«مَنْ أَحَبَّ قَوْماًحُشِرَ مَعَهُمْ وَ مَنْ أَحَبَّ عَمَلَ قَوْمٍ أُشْرِکَ فِی عَمَلِهِم»
 «هر کس گروهی را دوست داشته باشد باآنها محشور شود و هر کس عمل قومی را دوست داشته باشد در آن شریک شود».
سوگند به خداوند که محمد صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم را به حق به پیامبری مبعوث کرد که نیت من و اصحابم بر آن چیزیست که حضرت حسین صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْه و یاران او بود.
پس جابر گفت:
مرا به کوفه ببر.
عَطِیَّه گوید:
چون اندکی راه رفتیم فرمود:
ای عَطِیَّه آیا تو را وصیت نکنم در حالی که گمان ندارم بعد از این سفر دیگر تو را ملاقات کنم؟ (عرض کردم:
بفرمایید فرمود:)
«أَحِبَّ مُحِبَّ آلِ مُحَمَّدٍ مَا أَحَبَّهُمْ وَ أَبْغِضْ مُبْغِضَ آلِ مُحَمَّدٍ مَا أَبْغَضَهُمْ وَ إِنْ کَانَ صَوَّاماً قَوَّاماً وَ ارْفُقْ بِمُحِبِّ آلِ مُحَمَّدٍ فَإِنَّهُ إِنْ تَزِلَّ لَهُمْ قَدَمٌ بِکَثْرَهِ ذُنُوبِهِمْ ثَبَتَتْ لَهُمْ أُخْرَی بِمَحَبَّتِهِمْ فَإِنَّ مُحِبَّهُمْ یَعُودُ إِلَی الْجَنَّهِ وَ مُبْغِضَهُمْ یَعُودُ إِلَی النَّار»
 «دوستان آل محمد را دوست بدار مادامی که ایشان را دوست می دارند و دشمنان آل محمد را دشمن بدار مادامی که دشمن ایشان هستند، اگر چه فراوان روزه بگیرند و نماز بگذارند و با دوست (محمد و آل محمد مدارا کن، چون اگر پایی از ایشان در اثر زیادی گناه بلغزد پای دگرش به خاطر دوستی ایشان استوار و ثابت بماند همانا دوست ایشان به بهشت و دشمن ایشان به دوزخ بازگردد.» (22)
بیان شخصیت جابر
 کشی نفل کرده است که او از نخستین کسانی بود که به سوی امیرمؤمنان صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْه بازگشت (23)
او آخرین باقیمانده ی اصحاب رسول خدا صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم بود.
او به طور کامل به اهل بیت پیوسته بود.
در مسجد می نشست و در حالی که عمامه ی سیاه به سربسته بود صدا می زد:
«ای شکافنده ی دانش»، (24)
او عصا زنان در کوچه های مدینه می گشت و می گفت:
«علی صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْه بهترین انسانهاست» (25) و چون پیرمردی کهنسال بود، حجاج کاری به او نداشت». (26)
محدت نوری گوید:
«و از نخستین کسانی است که پیش از همه به حضرت امیرمؤمنان علی صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْه پیوستند. او حامل سلام رسول خدا صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم به شکافنده علوم اولین و آخرین است.
او نخستین کسی بود که در روز اربعین به زیارت ابا عبدالله صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْه رفت. سند اخبار لوح آسمانی، که اخباری از خدای پروردگار جهانیان بر خلافت امامان هدایت در آن درج است، به او ختم می شود. از میان همه ی صحابه تنها او موفق شد آن لوح را که نزد حضرت فاطمه صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهَا بود، ببینند. علاوه بر این نیز او مناقب و فضایل بی شماری دارد» (27)

پی نوشت:
(22) ٓ بِشَارَهِ الْمُصْطَفَی ص 74، بِحار الاَنْوار، ج 101، ص 195.

(23) ٓ اختیار معرفه الرجال، ج1، ص 38، ح 78.
(24) ٓ اختیار معرفه الرجال، ج1، ص 88 (مقصود وی امام باقر صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْه بود).
(25) ٓ همان، ص 44، ح 93.
(26) ٓ همان، ج 2، ص 124، ح 195.
انتخاب شفقنا از کتاب :اربعین/ مهدی آقابابایی
(27) ٓ مُسْتَدْرَکَ الْوَسَائِلِ، ج3، ص580 ٓ سَفینَه البِحَار، ج1، ص 141.
منبع: فرهنگ نیوز
گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: