03 دی 1400 20 جمادی الاول 1443 - 16 : 21
کد خبر : ۷۲۵۷۷
تاریخ انتشار : ۲۵ اسفند ۱۳۹۴ - ۰۰:۲۶
به مناسبت چهلمین روز درگذشت راغب غلوش
سید عبدالله حسینی، از روحانیون شاعر کشورمان به مناسبت ارتحال «راغب مصطفی غلوش»، ضمن ارائۀ یک خاطره از ایشان، رباعی‏ای را به وی تقدیم کرده است.
عقیق:مصطفی غلوش که یکی از قاریان سرشناس مصری که اجراهای ایشان از ماندگارترین و دلنشین‌‏ترین تلاوت‏ها بوده، مدتی پیش در سن 77 سالگی دار فانی را وداع گفت. عبدالغنی الشرقاوی، ابراهیم الطبهیلی و ابراهیم سلام از استادان او بودند. غلوش تا مدت‌ها از مقلدان مصطفی اسماعیل بود و صوت آنان نیز شباهت زیادی به هم داشت.
او از 24 سالگی در رادیو و تلویزیون رسمی مصر به عنوان قاری حضور یافت و از همان زمان به تدریج سبک خویش را دنبال کرد. او حدود 30 سال برای قرائت به کشورهای مختلف از جمله آمریکا، انگلستان، ایران، فرانسه و کانادا سفر کرد، اما در سال‌های اخیر بیشتر در مصر به سر می‌برد.
سید عبدالله حسینی، از روحانیون شاعر کشورمان به مناسبت ارتحال «راغب مصطفی غلوش»، ضمن ارائۀ یک خاطره از ایشان، رباعی‏ای را به وی تقدیم کرده است. خاطرۀ حسینی به شرح ذیل است:
خبر ارتحال صدای داوودی و صوت صمدانی معاصر جناب راغب مصطفی غلوش دل‏های مشتاقان آواز آسمانی آن مرحوم را اندوهگین ساخت. بیست سال پیش در حسینیۀ ارشاد پنجمین مسابقه بین المللی حفظ و قرائت قرآن کریم درحال برگزاری بود.
نوبت به قرائت استاد غلوش رسید. من که تحت تأثیر آن صدای سحرآمیز در خلسه‏ای خویش را گم کرده بودم، در صف اول در میان دو بزرگوار آقایان امام جمارانی و نظام نشسته بودم ناگهان متوجه نگاه و اشاره عتاب‏ آمیز آن استاد شدم که تازه استعاذه را قرائت کرده بود و هنوز بسم الله را تلاوت نکرده بود. از اشاره او به پاهایم متوجه شدم که در مجلس قرائت قرآن کریم به احترام قرائت و تلاوت قرآن نباید پای را روی پای دیگر انداخت.

با شرمندگی از پیشگاه قرآن، وضعیت نشستنم را تغییر دادم. آقای جمارانی که فکر می‏کرد از این تذکر استاد ناراحت شدم، به دلجویی آمد وگفت: مصری‏ها به این مسائل و آداب قرائت خیلی اهمیت می‏دهند.
من که با صدای آن تالی متعالی قرآن مسحور می‏شدم نه تنها از استاد چیزی بر دل نگرفتم که بر ارادتم به ایشان افزوده شد و همانجا این دو بیت را تحت تأثیر تلاوت ایشان سرودم.
بعد از اتمام مجلس که با تلاوت استاد انجام شد، استاد را دیدم که بزرگوارانه به سمت من آمد که معذرت خواهی کند. من گفتم استاد نه تنها از تذکر شما ناراحت نیستم که برایتان شعر هم گفتم. من درحضور عده‏ای که دور ما جمع شده بودند، این دو بیت را خواندم و برایش به عربی ترجمه کردم که بسیار مورد توجه استاد قرارگرفت.
در روزهای گذشته در هنگام پخش اذان از خیابان شهید بهشتی وارد خیابان سهروردی می‏شدم که دیدم رادیو تلاوت ایشان را گذاشته بود، صدایش را تا جایی که توانستم بلند کردم و بار دیگر به قول شاملو کیفور شدم.
اذان علوی هم با صدای استاد پخش شد.
امیدوارم خداوند علی العظیم به حق اهلبیت طاهرین او را به خاطر اذان‏های علوی اش با علی وآل محشور فرماید.

من تشنه‏ام صراحی آتش بیاورید
جامی لبالب از مِی بیغش بیاورید
راغب شوند خلق به آواز مصطفی
آنرا اگر ز حنجر غلوش بیاورید


منبع:تسنیم

گزارش خطا

مطالب مرتبط
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: