اگر آدمی بتواند به این باور برسد که خداوند متعال در همه حال شاهد و ناظر بر اعمال اوست، به مرتبه والایی دست یافته است و شاید همین باور درست و زیبا که در کلام خدا هم به آن اشاره شده، باعث سعادت دنیوی و اخروی او گردد.
ابوالقاسم محمد بن جنید ملقب به سید الطائفه، از بزرگان و مشاهیر عرفان است که حدود سی مرتبه پیاده به حج مشرف شده بود. نقل است جنید مریدی داشت که او را از همه عزیزتر میشمرد و گرامیاش میداشت و دیگران به او حسادت می ورزیدند. شیخ از حسادت دیگر مریدان، آگاه شد . گفت: ادب و فهم او از همه بیشتر است. ما را نظر در ادب و فهم است، شما را امتحان می کنم تا معلوم گردد چه کسی در این باب از همه برتر است . فرمود: بیست مرغ بیاورید و گفت: هر کس یک مرغ را بردارد و جایی که کسی او را نبیند، بکشد و بیاورد. همه رفتند و مرغها را کشتند و آمدند الا آن شخص که نزد جنید عزیزتر بود، که مرغ را زنده آورد. شیخ پرسید چرا آن مرغ را نکشتی؟ آن شخص گفت: شما فرموده بودید که جایی باید مرغ را کشت که کسی نبیند، و من هر جا میرفتم حق تعالی را ناظر بر اعمالم میدیدم و جایی را پیدا نکردم خداوند متعال به آنجا احاطه نداشته باشد. شیخ رو به اصحاب کرد و گفت: دیدید که فهم او چگونه است و فهم دیگران چطور؟ 1
شرمت ناید از خداوند جهان کو بود آگه اسرار و نهان
پی نوشت: با اقتباس و ویراست از کتاب حکایات پارسایان منبع:حوزه