پس از شهادت امام موسی بن جعفر علیه السلام عده ای از یاران حضرت که نماینده ایشان در شهرهای مختلف بودند، و بخشی از وجوهات شرعی مربوط به امام در نزد آنها قرار داشت مدعی شدند که امام کاظم علیه السلام به شهادت نرسیده و زنده است در نتیجه امامت حضرت رضا علیه السلام را به رسمیت نشناختند.
وی افزود: حضرت امام رضا علیه السلام زمانی که به امامت رسیدند فرزندی نداشتند یا حداقل آنچه بر اساس منابع تاریخی مسلم است فرزند پسری برای ایشان ذکر نشده و به همین دلیل این گروه معتقد بودند نداشتن فرزند دلیل بر آن است که ایشان اصلا امام نیست. چون امام باید فرزندی داشته باشد تا در آینده جانشین او باشد و کسی که فرزند ندارد عقیم و ناقص است. در نتیجه ادعا می کردند امام رضا علیه السلام چنین مشکلی دارد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی خاطرنشان کرد: این شبهه ای بود که توسط گروهی از اصحاب امام کاظم علیه السلام مطرح می شد اما دلیل اصلی آنها این بود که نمی خواستند مقداری از وجوهات شرعی ای که از زمان امام کاظم علیه السلام در نزد آنها باقی مانده بود و - مقدار آن هم کم نبود- به جانشین آن حضرت واگذار کنند.
آنها به کمک این پول ها افراد مخالف را نیز با خود همراه می کردند و گاه حتی در مناظره ها علنا رو در روی امام رضا علیه السلام می گفتند که ایشان را به امامت نمی شناسند این گروه در کتب رجالی شیعه به عنوان «واقفیه» شناخته می شوند یعنی کسانی که در امامت امام کاظم علیه السلام توقف کرده اند.
حجت الاسلام ذاکری افزود: از زمانی که حضرت رضا علیه السلام به امامت رسید تا زمان تولد حضرت جواد علیه السلام بیش از 10 سال طول کشید و این طولانی شدن باعث شد واقفیه بیشتر شبهه خود را مطرح کنند. حتی در سفرهای حج که امام رضا علیه السلام حضور داشتند برخی از شیعیان به نزد حضرت آمده و این شبهه را مطرح می کردند. امام نیز در پاسخ آنها می فرمود خداوند به زودی به من فرزندی عطا خواهد کرد؛ تا اینکه حضرت جواد علیه السلام متولد شد.
ولادت امام جواد علیه السلام باعث شد که عده ای از شیعیان که دچار شبهه و تردید در امامت حضرت شده بودند و تعداد آنها نیز کم نبود از این شبهه رها شوند. البته کسانی که مغرض نبودند و تنها شبهه داشتند به سرمنزل مقصود رسیدند اما کسانی که از القای این شبهه اهداف سیاسی را دنبال می کردند و هدفشان نیز این بود که اموالی را که در نزد آنها باقی مانده بود به جانشین امام کاظم علیه السلام واگذار نکنند همچنان بر ادعای خود اصرار داشتند.
این کارشناس علوم و تاریخ اسلام تصریح کرد: امام رضا علیه السلام برای همه آنها نامه ای نوشته و تصریح کرده بودند که موسی بن جعفر علیه السلام از دنیا رفته است و اموال شخصی ایشان در میان وارثان تقسیم شده و آنچه در نزد شماست اموال بیت المال است که باید به امام بعدی واگذار کنید و همه نگرانی آنها نیز این بود که این اموال را بازنگردانند.
«واقفیه» حتی پس از ولادت امام جواد علیه السلام همچنان ادعاهای خود را تکرار می کردند. در کتاب شریف کافی در رابطه با اهمیت ولادت امام جواد علیه السلام روایاتی نقل شده که با توجه به این مقدمات می توان درک کرد که امام رضا علیه السلام تا چه حد از این ولادت خوشحال و خرسند بودند و چرا چنین تعابیری از ولادت حضرت جواد علیه السلام دارند.
وی خاطرنشان کرد: یحیی صنعانی نقل می کند در سفر حجی که امام رضا علیه السلام ، حضرت جواد را که 2 یا 3 ساله بود به همراه داشتند و ایشان را به شیعیان معرفی می کردند تا شبهه آنها برطرف شود. وی چنین نقل می کند که من نزد ابوالحسن الرضا علیه السلام بودم، فرزندش ابوجعفر (حضرت جواد) را در حالی که کوچک بود آوردند و امام درباره او فرمود: این کودک مولودی است که تاکنون مولودی با برکت تر از او برای شیعیان متولد نشده است. این روایت در جلد اول کافی نقل گردیده.
روایت مشابهی نیز در همین رابطه داریم که نقل شده که در ایام حج حضرت رضا علیه السلام در جمع اصحاب بودند و میوه ای در دست داشتند که آن را پوست کنده و به فرزند خود می دادند راوی می گوید من از امام پرسیدم ای فرزند رسول خدا آیا این کودک خردسال همان مولود مبارکی است که سالهای قبل وعده ولادت او را داده بودید؟ حضرت فرمودند بله همان است!
تعبیری که امام رضا علیه السلام در این روایت به کار برده اند این است که مولودی مانند او بابرکت برای شیعیان ما در اسلام متولد نشده است. به عبارت دیگر این ولادت باعث شد تا بخش عمده ای از شیعیان و امت اسلامی که دچار شبهه شده و مسیر خود را گم کرده بودند و در امامت امام رضا علیه السلام و جانشینی آن حضرت پس از پدر بزرگوارش حضرت کاظم علیه السلام تردید داشتند از انحراف نجات یافته و در مسیر هدایت حفظ شوند.
منبع:شبستان