ماههای رجب، شعبان و رمضان فرصتی است برای دستیابی به ملکۀ تقوا و کسی که توجّه داشته باشد، میتواند در این سه ماه، ملکۀ عدالت و تقوا پیدا کند. میتواند برای چشم و گوش و زبان خود و مهمتر از آن برای دل خود، درب و دربان درست کند. میتواند اعضا و جوارح خویش را به کنترل در آورد. حتّی میتواند از ورود وسوسهها و تخیّلها و توهمها به دل خویش جلوگیری کند. چنین کسی میتواند نفی خاطر داشته باشد.
عقیق:رسیدن به این مقام، به راحتی امکانپذیر نیست، ولی نزول باران رحمت الهی،
راه را هموار میکند و موانع را برطرف میسازد. لذا اینکه توصیه میشود همه
به ویژه جوانان عزیز باید خود را در معرض نسیم رحمانی قرار دهند و از این
فرصتهای گرانقدر بهرهمند شوند، به خاطر این است که رسیدن به مقامات
والای معنوی و عرفانی که در حالت عادی بسیار مشکل است، در اینگونه فرصتها
میسّر میشود. در ماههای مبارک رجب، شعبان و رمضان، انسان میتواند راه
صد ساله را در یک شب بپیماید، به شرط آنکه خود را در معرض باران بیکران
رحمت و مغفرت پروردگار قرار دهد.
خداوند متعال در حدیث قدسی میفرماید:
«لَمْ یَسَعْنِی سَمَائِی وَ لَا أَرْضِی وَ وَسِعَنِی قَلْبُ عَبْدِی الْمُوْمِن»[1]
بسیار شایسته است هر انسانی در همۀ ایّام سال به خصوص در این روزها و
ماههای گرامی، قدری به این موضوع مهم بیندیشد که چرا دنیا و مشتهیات نفس و
قدرت و ثروت و تجمّلات فریبنده، جای خدا را در دل گرفته است؟
بالاترین گناه نزد اهل معرفت این است که آدمی غیر خدا را به دل خویش راه
دهد. این نوعی غصب است و گناه آن از منظر علمای علم اخلاق و سالکان الی
الله بسیار بزرگ میباشد.
سه ماه رجب، شعبان و رمضان، فرصت مناسبی برای تمرین تقوا است. فرصت مناسبی
است برای زدودن دل از اغیار و غاصبانی که جای خدا را در قلب و دل آدمی
گرفتهاند و او را در زمرۀ غافلان قرار دادهاند.
شگفتآور است که همۀ انسانها برای خانههای خود درب میسازند و قفل
محکمی بر آن مینهند و کلید آن را در اختیار بیگانگان قرار نمیدهند تا
مبادا غریبهای بدون اجازه به خانۀ آنان راه یابد، ولی راه ورود به قلب و
دل خویش را باز گذاشتهاند و هر بیگانه و غاصبی به راحتی میتواند وارد
خانۀ دل آنان شود و سرمایۀ دینی و معرفتی آنان را نابود سازد. در حالی که
مراقبت و مواظبت از دل، بسیار مهمتر از مراقبت از خانه و لوازم زندگی
است.
همه باید حدّاقل در این سه ماه، مراقب زبان خویش باشند و از گفتار لغو و
بیهوده پرهیز نمایند. مرحوم آیت الله العظمی اراکی میگفتند به جهت کاری به
مغازۀ یک نجار رفتم. در آخر کار گفت: هرکس به مغازۀ من میآید، من از او
تقاضای نصیحت میکنم. شما هم نصیحتی بکنید. آقای اراکی میگفتند: به او
گفتم: تقاضا دارم مواظب زبانت باش.
اعراض از لغو و گناه، دستکم در سه ماه از سال
بیایید تعهد کنید، از خانوادۀ خود تقاضا کنید، التماس کنید که حدّاقل در
سه ماه رجب، شعبان و رمضان، حرفهای بیهوده در خانه نباشد. این حرفها اگر
غیبت نباشد که هست، اگر تهمت نباشد که در بسیاری از موارد هست، اگر
شایعهپراکنی نباشد که هست، حدّاقل لغو است و بیهوده و همین هم دل را
میمیراند. از چیزهایی که دل را میمیراند و حال عبادت و رابطه با خداوند
را از انسان میگیرد، کارهای بیهوده و حرفهای بیهوده است. خداوند متعال در
ابتدای سورۀ مومنون، یکی از صفات مومنین را اعراض از «لغو» بر میشمرد:
«قَدْ أَفْلَحَ الْمُوْمِنُونَ ! الَّذینَ هُمْ فی صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ ! وَ الَّذینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ»[2]
بنابراین همه باید حدّاقل در این سه ماه، مراقب زبان خویش باشند و از
گفتار لغو و بیهوده پرهیز نمایند. مرحوم آیت الله العظمی اراکی میگفتند به
جهت کاری به مغازۀ یک نجار رفتم. در آخر کار گفت: هرکس به مغازۀ من
میآید، من از او تقاضای نصیحت میکنم. شما هم نصیحتی بکنید. آقای اراکی
میگفتند: به او گفتم: تقاضا دارم مواظب زبانت باش.
مراقبت از زبان خیلی مهم است. شخصی خدمت پیامبر
اکرم«صلیاللهعلیهوآلهوسلّم»آمد و گفت: یا رسول الله! مرا موعظه کنید.
فرمودند: مراقب زبانت باش. باز گفت: مرا موعظه کنید.
پیامبر«صلیاللهعلیهوآلهوسلّم» باز فرمودند: مراقب زبانت باش. برای بار
سوم، باز تقاضای موعظه کرد. گویا پیامبر اکرم«صلیاللهعلیهوآلهوسلّم» از
بیتوجهی او ناراحت شدند. لذا فرمودند: وای بر تو! آیا مردم را جز درو
شدههاى زبانشان در آتش میاندازد؟![3]
حرفهای بیهوده فشار قبر را به دنبال خود دارد. حساب دروغ و غیبت و تهمت و
نظایر آن که جداست. دروغهایی که در بازار گفته میشود، حق الناس، کمکاری
و بیکاری در ادارات، گناهان بزرگی هستند که ارزش عبادات را از بین
میبرند. گناه تحقیر ارباب رجوع و توهین و بداخلاقی نسبت به او و فریب دادن
دیگران که جای خود دارد. کسی که در حین انجام وظیفه در جهت حلّ مشکلات
مردم تلاش نمیکند و گره در کار دیگران میاندازد، نمیتواند زمان افطار
بگوید:
«الهمَّ لَکَ صُمتُ و عَلی رِزقِکَ أفطَرتُ و عَلیکَ تَوکَّلتُ»
خداوند میزبان چنین شخصی نیست و لذا پاداشی نظیر تقوا یا خود خداوند برای آنان در نظر گرفته نمیشود.
غیبتهای سیاسی باید از خانهها بیرون برود. امروزه در بسیاری از خانهها
غیبت و تهمت سیاسی و دامن زدن به شایعات رایج شده است. دو برادر بر سر
اختلاف نظر سیاسی مثل دو گرگ با هم میجنگند. فتنهای به پا شده است که
اعضای خانوادهها را با هم دشمن کرده است.
پینوشتها:
1. بحار الأنوار، ج 55، ص 39: «آسمان و زمین مرا فرا نگیرد، ولی قلب بندۀ مومن جایگاه من است.»
2. مومنون، 1 تا 3: «به راستى که مومنان رستگار شدند، همانان که در نمازشان فروتنند، و آنان که از بیهوده رویگردانند.»
3. الکافی، ج 2، ص 115. تبیان منبع:روضه