01 دی 1400 18 جمادی الاول 1443 - 29 : 13
کد خبر : ۳۲۷۹۸
تاریخ انتشار : ۲۱ تير ۱۳۹۳ - ۲۰:۵۱
به مناسبت میلاد امام‌حسن (ع) انجام شد؛
آیت‌الله صافی گلپایگانی در سروده ای با عنوان " اسوه حلم" به مناسبت میلاد دومین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت در مدح امام حسن مجتبی(ع)، به ساحت مقدس پیشوای دوم ابراز ارادت کرد.

عقیق: آیت الله صافی گلپایگانی در سروده ای با عنوان " اسوه حلم" به مناسبت میلاد دومین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت در مدح امام حسن مجتبی(ع)، به ساحت مقدس پیشوای دوم ابراز ارادت کرد.


آن که حــریمش حَرَم کبــریا است * خاک درش کعبــه اهـــل وفا است

آن کـه سراپا همه لطف است و مهر * وآن که دلــش منبـع فیض خدا است

شخــص شـــرف گـــوهر بحر کَرَم * وآن کــه رخـش آینـه حـق‌نما است

اُسوه حلــم است و مُـدارا و صــبر * مظهر بخشایش و صلح و صــفا است

عیـن کــــمالات و خـــصال نــکو * معـــدن ایثـار و گذشت و حیا است

آن که پس از شــاه ولایــت عـــلى* مقصـــد و مقصــود ز دو انـمّا است

آیــهة تطهیـــر و فــمن حاجــک * ســـوره‌اى از منقبتــش هل أتى است

عالـــم تفسیــر و بطـــون کتـــاب * گـــواه آن کـــریمه قــل کفى است

عــارف اســـماء و صـــفات خــدا * وارث عـــلم نبــى مصطــــفى است

واقــف اســرار حـــدوث و قـــدم * ماحــصل خــلقت ارض و سما است

همــچو مسیحــا سُخنش روح بخش * گُمشـدگان را سـوى حق رهنما است

در کــف امــرش همه کون و مکان * تابــع فرمــان جنابــش قضـــا است

ز ابر عطــایش همــگان بهـــره‌مند * غــم زدگـان را کرمش غم زدا است

همــچو نبــى صــاحب صفح جمیل * مُلتــزم عهـــد الست و بــــلى است

هر کــه شد از معـــرفتش بى نصیب * هر عمــل آرد هدر است و هبا است

شبــه نبــى شبــل علــى شیــر حـق * زاده نیــک اختــر خیـرالنساء است

مرقــد پاکــش کــه کنـون در بقیع * مُنهـــدم از ظُــلم گروهـى دغا است

مطلــع انـــوار و مطــاف ملـــک * قبــله آمــال همــه اصفیـــــا است

صاحب این وصف و علامات کیست؟ * کاین همه‌اش قدر و مقام و بهـا است

سبــط مهیـــن حافظ شـــرع مبـین * سیّـد خــوبان حــسن مجــتبى است

گــرچــه بــه تعظیــم مقـام حسین * هر چــه بــگویند بــجا و روا است

دیــن ز فــداکارى او زنــــده است * پیشــرو و سیّــد اهــل ابـــــا است

حلــم حســن نیــز در احیــاى دین * نقــش عظیمش نه کم از کربلا است

موقــف او مــوقف جــانکاه بـــود * صبـــر در آن تلـخ‌تر از هر بلا است

زخــم زبــان، تیـــر ملامت ز خلق * سخت‌تر از تیغ و سنـان عــدى است

دیـــد کــه احوال دگر گونه است * عصر نــه عصر عــلى مــرتضى است

مالــک اشتــر شـد و عمّـــار رفت * دیـــن خــدا مسخــره اشقیــا است

غیـــر تنـــى چنـد ز اصحاب صدق * کــه شیوه‌شان ثبات عهد و وفا است

بقیــه پیمــان شــکن و دیـن فروش * خیانــت و نفاقشـــان برمـــلا است

منحــرف از حـق شده خرد و کلان * قلــوبشان اسیـــر جـاه و هـوا است

حـــیله و جوّسـازى و مکر و فریب * سیــاست زاده‌ی هنـــد دغـــــا است

راه دگـــــر بایــــد و برنامــــه‌اى * دست به پیـــکار زدن نابجـــا است

در آن شرایـــط و چنـــان جوّ حادّ * که عقــل، مغلوب هوس‌هاى ما است

عــزم رســـل باید و صبـــر بزرگ * تا بتـــوان کـــرد چنانچه سزا است

گـــروه ظاهــرنـــگر تنـــــــدرو * کـه کارشان زعقل و بینش جدا است

فتنـــه‌گر و کــــج‌نظر و بــــى‌ادب * شعــارشان نعره و بانگ و صدا است

فضـــول و بــى‌مایه و مغرور و دون * کــه هــر چه گویند همه ادعا است

بـــى‌خبـــر از مــآل کـــار امـــام * که خیر دین است و رضاى خدا است

زخـــم زبان‌ها بـــه جنابــش زدند * که راه تو نیست صواب و خطا است

لیـــک نیفتـــاد به عـــزمش خـلل * مــرد خــدا را به خـــدا اتکا است

آنــکه خــدا را نفروشـــد به خـلق * چه بیمش از سرزنش ماسـوا اســـت

خــلاف آراء عــوام آن کــه کــرد * شجـــاعتش شجـــاعت انبیـــا است

گـــزینش مــــوضع حـــــسّاس او * گـــزینش رنـــج و غـم و ابتلا است

اى مـه بــرج شـــرف و مجــد دین * اى کــه بــه تو عالم امکان بپا است

قــدوه‌ی ابـــرار و جمـــال وجـــود * پـرتوى از نور تو شمس الضحى است

کـــار تـــو و راه تــــو اســلام را * بـــدون شـــک مایه عز و بقا است

روى شــما مصحـــف انـــوار حـق * بـــوى شما قوت دل و جان فزا است

در گــه تــوصیف و ثنــــاى شــما * منطـــق و اندیشـــه مـا نارسا است

فـــارغم از فکـــر بهشـت و جحیم * تا کـــه مکــانم سر کـوى شما است

اى کــرم و لـــطف و عطایـت عمیم * خــاک درت چشــم مرا توتیا است

«لطفى صافى» است کمینـــه غـــلام * هر آن کــسى را که ز اهل ولا است


منبع: تسنیم

گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: