28 آبان 1400 14 ربیع الثانی 1443 - 53 : 08
کد خبر : ۳۲۲۱۳
تاریخ انتشار : ۱۵ تير ۱۳۹۳ - ۲۱:۱۲
مفهوم تعبير به «عَلَى اللَّهِ»: (توبه‏اى كه بر خدا لازم است آن را بپذيرد) اين است كه پذيرش اين گونه توبه‏ها از حقوق بندگان مى‏باشد.

عقیق: خداوند تبارك و تعالي در قرآن كريم مي‌فرمايد: «توبه تنها براى آنها است كه گناهى را از روى جهالت انجام مى‏دهند».

[سوره النساء (
۴): آيات ۱۷ تا ۱۸]

إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهالَةٍ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِنْ قَرِيبٍ فَأُولئِكَ يَتُوبُ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ كانَ اللَّهُ عَلِيماً حَكِيماً (
۱۷) وَ لَيْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ حَتَّى إِذا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ إِنِّي تُبْتُ الْآنَ وَ لا الَّذِينَ يَمُوتُونَ وَ هُمْ كُفَّارٌ أُولئِكَ أَعْتَدْنا لَهُمْ عَذاباً أَلِيماً (۱۸)

ترجمه:
۱۷- توبه تنها براى كسانى است كه كار بدى را از روى جهالت انجام مى‏دهند و سپس بزودى توبه مى‏كنند، خداوند توبه چنين اشخاصى را مى‏پذيرد و خدا دانا و حكيم است.

۱۸- و براى كسانى كه كارهاى بد را انجام مى‏دهند و هنگامى كه مرگ يكى از آنها فرا برسد مى‏گويد الان توبه كردم، توبه نيست و نه براى كسانى كه در حال كفر از دنيا مى‏روند، اينها كسانى هستند كه عذاب دردناكى براى آنها فراهم كرده‏ايم.

تفسير: شرائط پذيرش توبه

إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهالَةٍ

در آيه گذشته مسئله سقوط حد و مجازات مرتكبين اعمال منافى عفت، در پرتو توبه صريحاً بيان شد و در ذيل آن با جمله إِنَّ اللَّهَ كانَ تَوَّاباً رَحِيماً «خداوند توبه بندگان را بسيار مى‏پذيرد و نسبت به آنها رحيم است» اشاره به پذيرش توبه از طرف پروردگار نيز شده، در اين آيه صريحا مسئله توبه و پاره‏اى از شرائط آن را بيان مى‏كند و مى‏فرمايد: «توبه تنها براى آنها است كه گناهى را از روى جهالت انجام مى‏دهند».

اكنون ببينيم منظور از «جهالت» چيست؟ آيا همان جهل و نادانى و بى‏خبرى از گناه است، و يا عدم آگاهى از اثرات شوم و عواقب دردناك آن مى‏باشد؟

كلمه «جهل» و مشتقات آن گرچه به معانى گوناگونى آمده است ولى از قرائن استفاده مى‏شود كه منظور از آن در آيه مورد بحث طغيان غرائز و تسلط هوس هاى سركش و چيره شدن آنها بر نيروى عقل و ايمان است، و در اين حالت، علم و دانش انسان به گناه گرچه از بين نمى‏رود اما تحت تاثير آن غرائز سركش قرار گرفته و عملا بى اثر مى‏گردد، و هنگامى كه علم اثر خود را از دست داد، عملا با جهل و نادانى برابر خواهد بود.

ولى اگر گناه بر اثر چنين جهالتى نباشد بلكه از روى انكار حكم پروردگار و عناد و دشمنى انجام گيرد، چنين گناهى حكايت از كفر مى‏كند و به همين جهت توبه آن قبول نيست، مگر اين كه از اين حالت بازگردد و دست از عناد و انكار بشويد.


در واقع اين آيه همان حقيقتى را بيان مى‏كند كه امام سجاد (ع) در دعاى ابو حمزه با توضيح بيشترى بيان فرموده است آنجا كه مى‏گويد:

الهى لم اعصك حين عصيتك و انا بربوبيتك جاحد و لا بامرك مستخف و لا لعقوبتك متعرض و لا لوعيدك متهاون لكن خطيئة عرضت و سولت لى نفسى و غلبنى هواى.

. . «خداى من هنگامى كه به معصيت تو پرداختم اقدام به گناه از راه انكار خداونديت نكردم و نه بخاطر خفيف شمردن امر تو بود و نه مجازات ترا كم اهميت گرفتم و نسبت به آن بى اعتنا بودم و نه وعده كيفرت را سبك شمردم بلكه خطايى بود كه در برابر من قرار گرفت و نفس اماره، حق را بر من مشتبه كرد و هوى و هوس بر من چيره شد».

ثُمَّ يَتُوبُونَ مِنْ قَرِيبٍ در اين جمله اشاره به يكى ديگر از شرائط توبه كرده و مى‏فرمايد: «سپس بزودى توبه كنند».
در باره اين كه منظور از «قريب» (زمان نزديك) چيست؟ در ميان مفسران گفتگو است، جمع زيادى آن را به معنى قبل از آشكار شدن نشانه‏هاى مرگ مى‏گيرند، و آيه بعد را كه مى‏گويد پس از ظهور علائم مرگ توبه پذيرفته نمى‏شود، شاهد بر آن مى‏دانند، بنا بر اين تعبير به «قريب» شايد بخاطر اين است كه اصولا زندگى دنيا هر چه باشد كوتاه و پايان آن نزديك است.

اما بعضى ديگر آن را به معنى زمان نزديك به گناه گرفته‏اند، يعنى بزودى از كار خود پشيمان شود و بسوى خدا بازگردد، زيرا توبه كامل آن است كه آثار و رسوبات گناه را به طور كلى از روح و جان انسان بشويد، و كمترين اثرى از آن در دل باقى نماند، و اين در صورتى ممكن است كه در فاصله نزديكى قبل از آنكه گناه در وجود انسان ريشه بدواند و بشكل طبيعت ثانوى در آيد از آن پشيمان شود، در غير اين صورت غالبا اثرات گناه در زواياى قلب و جان انسانى باقى خواهد ماند، پس توبه كامل توبه‏اى است كه بزودى انجام پذيرد، و كلمه «قريب» از نظر لغت و فهم عرف، نيز با اين معنى مناسب‌تر است.


درست است كه توبه بعد از زمان طولانى نيز پذيرفته مى‏شود، اما توبه كامل نيست و شايد تعبير به «عَلَى اللَّهِ»: (توبه‏اى كه بر خدا لازم است آن را بپذيرد) نيز اشاره به همين معنى باشد زيرا اين تعبير تنها در اين آيه از قرآن آمده است و مفهوم آن اين است كه پذيرش اين گونه توبه‏ها از حقوق بندگان مى‏باشد در حالى كه پذيرش توبه‏هاى دور دست از طرف خداوند يك نوع تفضل است، نه حق.

فَأُولئِكَ يَتُوبُ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ كانَ اللَّهُ عَلِيماً حَكِيماً پس از ذكر شرائط توبه مى‏فرمايد: «خداوند توبه چنين اشخاصى را مى‏پذيرد و خداوند دانا و حكيم است».

وَ لَيْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ

در اين آيه اشاره به كسانى كه توبه آنها پذيرفته نمى‏شود نموده، مى‏فرمايد: «كسانى كه در آستانه مرگ قرار مى‏گيرند و مى‏گويند اكنون از گناه خود توبه كرديم توبه آنان پذيرفته نخواهد شد».

دليل آن هم روشن است، زيرا در حال احتضار و در آستانه مرگ، پرده‏ها از برابر چشم انسان كنار مى‏رود، و ديد ديگرى براى او پيدا مى‏شود، و قسمتى از حقايق مربوط بجهان ديگر و نتيجه اعمالى را كه در اين زندگى انجام داده با چشم خود مى‏بيند و مسائل جنبه حسى پيدا مى‏كند، واضح است كه در اين صورت هر گناهكارى از اعمال بد خود پشيمان مى‏گردد، و همانند كسى كه شعله آتشى را نزديك خود ببيند از آن فرار مى‏كند.


مسلم است كه اساس تكليف و آزمايش پروردگار بر اين گونه مشاهده‏ها نيست، بلكه بر ايمان به غيب و مشاهده با چشم عقل و خرد است.

به همين دليل در قرآن مجيد مى‏خوانيم: هنگامى كه نخستين نشانه‏هاى عذاب دنيا بر بعضى از اقوام پيشين آشكار مى‏گشت باب توبه بروى آنها بسته مى‏شد، در سرگذشت فرعون مى‏خوانيم: حَتَّى إِذا أَدْرَكَهُ الْغَرَقُ قالَ آمَنْتُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا الَّذِي آمَنَتْ بِهِ بَنُوا إِسْرائِيلَ وَ أَنَا مِنَ الْمُسْلِمِينَ آلْآنَ وَ قَدْ عَصَيْتَ قَبْلُ وَ كُنْتَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ (يونس-
۹۰- ۹۱): " تا آن زمان كه غرقاب دامن او را گرفت، صدا زد الان ايمان آوردم كه معبودى جز معبود بنى اسرائيل نيست و من از تسليم شدگانم، اما به او گفته مى‏شود الان اين سخن را مى‏گويى؟ و پيش از اين نافرمانى كرده و از مفسدان بودى! ؟ بهمين دليل توبه تو پذيرفته نخواهد شد.

از بعضى از آيات قرآن (مانند آيه
۱۲ سوره سجده) استفاده مى‏شود كه گناهكاران در قيامت با مشاهده عذاب الهى از كار خود پشيمان مى‏شوند ولى پشيمانى آنها سودى نخواهد داشت. چنين كسانى درست مانند مجرمانى هستند كه وقتى چشمشان به چوبه دار افتاد و طناب دار را بر گلوى خود احساس كردند، از كار خود پشيمان مى‏شوند، روشن است كه اين پشيمانى نه فضيلت است و نه افتخار و نه تكامل، و به همين جهت چنان توبه‏اى بى اثر است.

البته اين آيه با رواياتى كه مى‏گويد: توبه تا آخرين نفس پذيرفته مى‏شود هيچگونه منافاتى ندارد، زيرا منظور از آن روايات لحظاتى است كه هنوز نشانه‏هاى قطعى مرگ را مشاهده نكرده و به اصطلاح ديد برزخى پيدا ننموده است.


دسته دوم از كسانى كه توبه آنها پذيرفته نمى‏شود آنها هستند كه در حال كفر از جهان مى‏روند، در آيه فوق در باره آنها چنين مى‏فرمايد: وَ لَا الَّذِينَ يَمُوتُونَ وَ هُمْ كُفَّارٌ: «آنها كه در حال كفر مى‏ميرند توبه براى آنان نيست».
اين حقيقت در آيات متعدد ديگرى از قرآن مجيد نيز بازگو شده است.

اكنون اين سؤال پيش مى‏آيد كه چنين كسانى كه در حال كفر از دنيا مى‏روند چه موقع توبه مى‏كنند كه توبه آنها پذيرفته نخواهد شد؟

بعضى احتمال داده‏اند كه توبه آنها در عالم ديگر پذيرفته نمى‏شود و بعضى احتمال داده‏اند كه منظور از توبه در اينجا توبه بندگان نيست، بلكه «توبه خداوند» يعنى بازگشت او به عفو و رحمت مى‏باشد، ولى ظاهر اين است كه آيه هدف ديگرى را تعقيب مى‏كند و مى‏گويد: «كسانى كه از گناهان خود در حال صحت و سلامت و ايمان توبه كرده‏اند ولى در حال مرگ با ايمان از دنيا نرفتند، توبه‏هاى گذشته آنها نيز بى اثر است».

توضيح اينكه مى‏دانيم يكى از شرائط قبولى اعمال نيك انسان «موافات بر ايمان» است يعنى با ايمان از دنيا رفتن، و كسانى كه در لحظه پايان زندگى كافر باشند، اعمال گذشته آنها (حتى اعمال نيكى كه در حال ايمان انجام داده‏اند) طبق صريح آيات قرآن (بقرة،
۱۷) حبط و نابود مى‏گردد، توبه‏هاى آنان از گناه اگر چه در حال ايمان انجام شده نيز در چنين صورتى نابود خواهد شد.


بطور خلاصه شرط قبولى توبه دو چيز است: نخست اين كه قبل از مشاهده نشانه‏هاى مرگ باشد و ديگر اين كه انسان، با ايمان از دنيا برود.

ضمنا از اين آيه استفاده مى‏شود كه انسان نبايد توبه را به تاخير اندازد، زيرا ممكن است بطور ناگهان مرگ او فرا رسد و درهاى توبه به روى او بسته شود و جالب توجه اين كه تاخير توبه كه از آن به «تسويف» تعبير مى‏كنند در آيه فوق هم رديف «مرگ در حال كفر» قرار داده شده است و اين نشانه اهميتى است كه قرآن به اين موضوع مى‏دهد.

أُولئِكَ أَعْتَدْنا لَهُمْ عَذاباً أَلِيماً در پايان آيه مى‏فرمايد: «براى اين هر دو دسته، عذاب دردناكى مهيا كرده‏ايم». احتياج به تذكر ندارد كه توبه علاوه بر آنچه گفته شد شرائط ديگرى نيز دارد كه در آيات مناسب به آن اشاره خواهد شد.

پی نوشت:

تفسير نمونه

منبع:حج

211008

 

گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: