این مرجع بزرگوار تقلید و استاد بزرگ اخلاق، پس از 40سال خدمت صادقانه در نشر معارف اسلامی و ترویج مکتب حقّۀ اهلبیت عصمت و طهارت، در دیماه سال 1391هـش؛ دار فانی را وداع گفت؛ در این مجال سعی داریم تا جرعه ای از بیانات ناب اخلاقی ایشان را در اختیار علاقمندان قرار دهیم.
بسم الله الرحمن الرحیمرُوِیَ عَن رَسُولِ الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) قال:«اَلْقَلبُ ثَلاثَةُ اَنْوَاعٍ: قَلْبٌ مَشْغولٌ بِالدُّنْیَا وَ قَلْبٌ مَشْغولٌ بِالْعُقْبَی وَ قَلْبٌ مَشْغولٌ بِالْمَوْلَی؛وَ اَمَّا الْقَلْبُ الْمَشْغولُ بِالدُّنْیَا لَهُ الشِّدَّةُ وَ الْبَلاءُ وَ اَمَّا الْقَلْبُ الْمَشْغولُ بِالْعُقْبَی فَلَهُ الدَّرَجَاتُ الْعُلَی وَ اَمَّا الْقَلْبُ الْمَشْغولُ بِالْمَوْلَی فَلَهُ الدُّنْیَا وَ الْعُقْبَی وَ الْمَوْلَی».[1]
سه نوع قلب از زبان رسول اکرم(ص)
روایت از پیغمبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) منقول است که حضرت فرمودند قلب ها سه نوعند: 1- قلبی که مشغول و وابسته به دنیا است؛2 - قلبی که مشغول به تنعّمات اخروی است؛ 3- قلبی که وابسته به مولا است؛ اما آن قلبی که سرگرم و وابسته به دنیا است، همیشه دچار سختی و گرفتاری است؛ و آن قلبی که وابسته به تنعّمات اخروی است به درجات و مراتب بالایی می رسد و قلبی که دلبسته به مولا (خدا) است، هم دنیا دارد، هم آخرت را دارد و هم خدا را دارد.
«اَلْقَلبُ ثَلاثَةُ اَنْوَاعٍ»؛ دلها بر سه گونه هستند؛ اوّل: «قَلْبٌ مَشْغولٌ بِالدُّنْیَا»؛ دلهایی که وابسته به دنیا هستند؛ این قلبها در گروی لذائذ دنیا و سرگرم مسائل دنیویاند؛ دوم: «وَ قَلْبٌ مَشْغولٌ بِالْعُقْبَی»؛ دلها و قلبهایی که وابسته به آخرتند؛ یعنی دلبستگیاش به تنعّمات اخرویّه است؛ سوم: «وَ قَلْبٌ مَشْغولٌ بِالْمَوْلَی»؛ سوم آن دلی است که به مولایش وابسته است! یعنی دلبسته به خدا است؛ دلش در گروی خدا است.
دلی که در بند دنیاست همواره در ناراحتی و گرفتاری است
در ادامه، حضرت توضیح می دهند: «وَ اَمَّا الْقَلْبُ الْمَشْغولُ بِالدُّنْیَا لَهُ الشِّدَّةُ وَ الْبَلاءُ»؛ امّا دلی که به لذائذ دنیوی دلبسته شده و سرگرم آن است، این را بداند که همیشه در ناراحتی و گرفتاری است؛ یعنی حتی لذّت دنیایی را هم نمیبرد؛ مسائل دنیوی اینگونه است دیگر! به هرچه از دنیا برسد، باز می بیند کمبود دارد و لذا ناراحت است؛ پیوسته در سختی و گرفتاری است.
«وَ اَمَّا الْقَلْبُ الْمَشْغولُ بِالْعُقْبَی فَلَهُ الدَّرَجَاتُ الْعُلَی»؛ آن قلبی که دلبسته به تنعّمات اخروی است، در نتیجه کار هم که می کند برای امور اخروی است و می خواهد به پاداش آخرت برسد و به آن هم خواهد رسید؛ درجات عالیه بهشت را هم به او می دهند، لذّتش را هم می برد.
دلبستگی به شیء همواره یادآوری آن را در پی دارد
«وَ اَمَّا الْقَلْبُ الْمَشْغولُ بِالْمَوْلَی فَلَهُ الدُّنْیَا وَ الْعُقْبَی وَ الْمَوْلَی»؛ این یک قاعده کلّی است که دلبستگی به شیء همواره یادآوری آن را در پی دارد؛ آن دلی که همیشه دلبسته به خدا است، در نتیجه سه چیز دارد: 1- دنیا دارد؛ دقّت کنید که مراد از دنیا در اینجا این نیست که به عنوان مثال پول زیادی دارد؛ بلکه به این معنا است که در دنیا هیچ ناراحتی ندارد.
در ابتدا فرموده بود قلبی که وابسته به دنیا است، شدّت و بلا دارد؛ امّا این چنین شخصی نه شدّت دارد نه بلاء؛ نه نسبت به امور مادّیاش ناراحتی دارد، نه گره کور پیدا می کند که غصهاش را بخورد؛ هیچکدام از اینها را پیدا نمی کند؛ خدا همه چیز را برایش فراهم می کند؛ چون او سرگرم به خدا است، به تعبیر خودمانی، خدا هم تمام کارهایش را ردیف می کند.
2-در آخرت هم تنعّمات اخرویاش را دارد؛ 3- بالاتر از همه این است که قرب به خداوند هم پیدا می کند؛ مراد از مولا در اینجا قرب به خدا است؛ دلبسته به خدا همیشه به یاد خدا است؛ ثمرهاش هم این است که از نظر دنیایی، شدّت و بلا به آن معنا ندارد؛ از نظر تنعّمات اخروی هم درجات بالا دارد و از نظر الهی هم قرب به خداوند پیدا می کند.[2]
پی نوشت ها:
1- تحریر المواعظ العددیة،صفحه 245
2- یکشنبه 14 فروردین 1390 – 29 ربیع الثانی1432؛ مسجد
جامع بازار تهران؛
منبع:دانشجو
211008