عقیق:زائر
خانه خدا كه در يكي از ميقاتها احرام ميبندد و به سوي شهر مكه و منطقه حرم حركت
ميكند پس از انجام طواف و نماز طواف، بايد هفت مرتبه فاصله بين كوه «صفا» و كوه
«مَروه» را كه امروزه به صورت سالني ساخته شده و كنار مسجدالحرام قرار دارد
بپيمايد كه در اين عمل عبادي همانند ساير اعمال مذهبي، معاني و مفاهيمي نهفته است
كه علم به اين معاني در انجام هر چه بهتر مناسك موثر خواهد بود.
مشخصات صفا و مروه
كوه صفا، كوه كمارتفاعي است در كنار مسجدالحرام كه در
دامنه كوه «ابوقبيس» واقع شده است. معناي آن در لغت، به معني سنگ سخت و صاف است.
تپه صفا به طرف شرق مسجدالحرام است، لذا كسي كه بر بالاي آن بايستد، روبه روي
حجرالاسود قرار ميگيرد. فاصله اين كوه تا كوه مروه حدود ۴۲۰ متر است.
مروه نيز نام كوه معروف و كم ارتفاعي است كه در شمال
خانه خدا در دامنه كوه «قعيقعان»
قرار دارد. مروه در اصل لغت به معني سنگ سخت، سفيد و
براقي است كه با آن آتش روشن ميكنند. اين كوه كوچك ۸ متر ارتفاع دارد كه با شيب
خاصي براي «سعي كنندگان» بازسازي شده و داخل سالني است كه حاجيان از بالاي آن سعي را انجام
ميدهند و به سمت صفا حركت ميكنند.
صفا و مروه نماد شعائر الهي بر روي زمين
كلمه صفا و مروه در قرآن كريم يك بار در سوره بقره آيه ۱۵۸ آمده و از آن دو، به عنوان
«شعائرالله» ياد شده كه در مناسك حج و اعمال حج، سعي (رفت و آمد)،
بين اين دو كوه بايد انجام شود. البته اين عمل در زمان جاهليت نيز وجود داشته و در
اين دو محل، دو بت سنگي به نامهاي (اساف و نائله)، بوده كه آنها را محترم ميشمردند
و وقتي دور كعبه، طواف ميكردند، ميآمدند بين اين دو بت، سعي ميكردند و به آنها
دست ميكشيدند، بعد از اسلام، همين كه رسول خدا (ص) وارد مكه شد، در جواب مردمي كه
اين عمل جاهليت را به حضرت عرضه داشتند، آيه ۱۵۸ سوره بقره: «ان الصفا
والمروة من شعائرالله» يعني«همانا صفا و مروه از نمادهاي (بندگي) خداست» نازل شد و
حضرت به آنها فهماند كه خداوند متعال، علي رغم ميل مشركين اين دو مكان را كه محل
بتهاي آنها بود، شعائر خود قرار داد و بتهاي آنها را شكستند.
راز ناميدن صفا به نام «صفا» و مروه به اسم «مروه»
بعضي از روايات اشاره دارد كه پس از هبوط حضرت آدم و حوا
از بهشت به زمين، هر دو در مكه فرود آمدند. حضرت آدم بر كوه صفا و حضرت حوا بر كوه
مروه فرود آمدند. همچنين نقل شده است كه امام حسين (ع) در اين باره فرمودند: «صفا
را به اين خاطر صفا خواندهاند كه» مصطفي «و برگزيده شده، حضرت آدم بود كه بر كوه
صفا هبوط كرد لذا از اسم آدم (يعني از كلمه مصطفي) نامي و اسمي براي كوه اتخاذ شد
و دليل بر اين كه آدم مصطفي است آيه شريفه ميباشد كه فرمود: » إِنَّ اللَّهَ اصْطَفي آدَمَ وَ
نُوحاً وَ آلَ إِبْراهِيمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَي الْعالَمِينَ (خداوند آدم و نوح
و آل ابراهيم و آل عمران را بر جهانيان برگزيد) ". همچنين چون حوّا بر كوه
مروه فرود آمد اين كوه را به اين نام خواندند زيرا مرأه يعني (زن) كه حوّا باشد بر
آن فرد آمد و از آن پس براي اين كوه نامي از اسم مرأه اتخاذ گرديد. مرحوم علامه
طباطبايي نيز در جلد اول تفسير الميزان صفحه ۳۹ همين مطلب را عنوان كرده
است.
سعي بين صفا و مروه تنها تمرين پياده روي نيست
بدون شك همه اعمال عبادي كه خداوند دستور داده تا مومنين
انجام دهند داراي حكمتي است كه عقل ناقص ما انسانها هنوز از درك بخش عمدهاي از
آنها عاجز است. در بحث سعي بين صفا و مروه كه حاجي بايد هفت مرتبه اين مسير نسبتا زياد
را در حالت احرام طي كند و در نقطه خاصي از آن چند متري به صورت «هروله» كنان بدود
حكمتي دارد كه بزرگان ديني ما درباره حكمتهاي اين عمل سخن گفتهاند امام سجاد (ع)
در اين زمينه فرمودند: «آيا ميداني معناي تردّد بين دو كوه صفا و مروه چيست؟ يعني
خدايا! من بين خوف و رجا به سر ميبرم، نه خوف محض دارم و نه رجاء محض. نه آنچنان
است كه فقط بترسم و هيچ اميد نداشته باشم و نه آنچنان است كه همه اميد باشد و هيچ
ترس نباشد. اين تردّد بين صفا و مروه همان تردد بين خوف و رجاء است». شايد به
عبارتي ديگر بتوان گفت كه مروه يادآور مروّت و مردانگي است و صفا يادآور تصفيه و
تهذيب روح، آري، هر يك از اينها سرّي دارد.
امروزه آثار بسيار اندكي از اين دو كوه كه در كنار
مسجدالحرام واقع شدهاند باقي مانده است به طوري كه كوه صفا در حد دو متر آن هم در
داخل محفظه شيشهاي قرار داده شده و كوه مروه كه ايستگاه پاياني عمل «سعي» حاجيان
است تقريبا با سطح زمين يكسان شده و تنها برجستگيها و برآمدگيهاي از اين كوه به
رنگ قهوهاي باقي مانده كه زائران دقايقي جهت تبرك بر روي اين مكان توقف ميكنند و
نمازي ميخوانند.
پي نوشت ها:
علل الشرائع / ترجمه ذهني تهراني/ج۲ /۳۸۷
عرفان حج / آيتالله جوادي آملي
اسرار حج / آيتالله حسين مظاهري
تفسير الميزان/علامه طباطبايي/ج۱/ص۳۹
منبع:حج
211008