شعری که حمید رضا برقعی خواند
به گزارش عقیق از مشهد، هشتمین شب عزاداری دهه آخر صفر با سخنرانی استاد حسین انصاریان و مداحی حاج محمود کریمی و شعر خوانی سید حمیدرضا برقعی در حسینیه آیت الله شاهرودی برگزار شد.
برخی نکات سخنان استاد حسین انصاریان:
* همانطور که نسبت به بیماری های جسمی اهل اضطرار هستیم و برای درمان حتی با هزینه بالا، دغدغه داریم باید نسبت به بیماری فکری و نفسانی نیز که هر یک به منزله کلنگی به ساختمان انسانیت است، اهمیت داده و در پی درمان باشیم وگرنه به گمراهی کشیده خواهیم شد.
*یکی از این بیماری ها، بد فکر کردن است که در اثر آن انسان در وجودش جای حق و باطل را عوض می کند و با وجود موسی و همه معجراتش، فرعونی می شود؛ علم و عبادت و حق و ارزش های انسانی را که در اهل بیت(ع) جمع است دوست نمی دارد و به همه پستی ها که در دشمنان آنان جمع است، عشق می ورزد.
*ماهواره ها در ترویج بیماری بدفکری بسیار مؤثر هستند؛ چرا مردم این وسیله را وارد خانه های می کنند و کمتر به حرف علمای ربانی که آن را حرام می دانند، گوش می دهند. این بدفکری آنقدر در مردم اثر گذاشته که حتی به فتوای حرمت می خندند و به تمسخر می گیرند.
*ماهواره دین و انسانیت مردم را دارد تخریب می کند، بدفکری را خصوصا میان زنان شوهردار ترویج می کند.
*بدفکری جامعه اسلامی را از دین، کرامت، شخصیت وشرف انسانی تخلیه کرده و به جایی می کشاند که امام سجاد(ع) می فرماید در مدینه که شهر پیامبر(ص) و محل نزول قرآن است، بیم داریم از این که به مردم مدینه بگوییم ما اولاد پیامبر(ص) هستیم. این وضع تا حدی شدت داشت که اولاد پیامبر(ص) هنگام مرگ متوجه نسب خود می شدند.
*این که انسان بیمار باشد و تصور کند که سالم ، یک نوع بدفکری است و این ها طبق آیه قرآن، از نظر کارکرد عمر خود، دچار بیشترین خسارت هستند لذا نه دغدغه درمان دارند و نه ترس از بیماری.
*هر یک از رذایل و بیماری های اخلاقی، مولد خطرات سنگینی است که هم در آیات و هم در روایات بدان اشاره شده است. فردی که دچار این بیماری هاست جنگلی از حیوانات وحشی درون خود ایجاد کرده است.
*یکی از این بیماری ها ریا است به این معنا که انسان عمل نیکی را برای خوشایند مردم انجام دهد. ریا مانند این است که انسان ارّه تیزی را به دیگری بدهد و بگوید وقتی درخت عمل من ثمر داد ان را از ریشه قطع کند تا چیزی برای قبول شدن در نزد خدا نماند.
*وقتی انسان متوجه باشد که کلید بهشت وجهنم دست خداوند است نه مردم، در کار خیرش دچار ریا نمی شود.
*انسان سالم، نور، محبت، عقل، تقوا و مراقبت دارد، در گردونه یاری خداوند است و خود و اهل خود را به سمت خدا جهت دهی می کند، جدا از عالم ربانی زندگی نمی کند چرا که می داند دنیا خطرات فراوانی دارد بنابراین با کمترین تردید در مورد یک مسأله به عالم دین مراجمعه می کند.
*گذشتگان با تقوای ما که اهل حساب و کتاب و توجه به بیماری روحی بودند، روشنفکرترین مردم کره زمین هستند و درونشان نور بود.
*جوانان سالم ماندن شما در میان این طوفان ماهواره ها، مجلات، سایت ها و فساد فراگیر، در اثر یاری خداوند است؛ فکر نکنید خودتان خود را حفظ کرده اید، امیرمؤمنان علی(ع) با آن عظمت وجودی در دعای کمیل، با اشک و التماس از خدا می خواهد که مرا با رحمت خود از خطرات حفظ کن.(واحفظنی برحمتک)
*پزشک ما خداوند است و نسخه او، قرآن کریم؛ به خدا سوگند قرآن تمام دردهای فکری، روحی و اخلاقی را معالجع می کند و پاسخگوی همه نیازهای ما در زمینه های مختلف است تا روز قیامت.
*مدیران جلسات مذهبی! شما در قیامت نسبت به فردی که به عنوان سخنران دعوت می کنید، مسؤول هستید بنابراین توجه کنید چه کسی را دعوت می کنید و چه چیز را به خورد فکر و ذهن مردم می دهد.
* جوانان! با قرآن انس بگیرید؛ کسی که آگاه به قرآن باشد هم خودش سالم است و هم دیگران را به سلامتی می رساند.
*صلاح شما در انس با قرآن است؛ برای معالجه سراغ کتاب های شرقی و غربی نروید که آن ها را هم بیمارانی چون شما نوشته اند.
*جوانان این را از من به یادگار داشته باشید؛ پس از 40 سال تجربه، منبر و سفرهایی که به بیش از 30 کشور غربی و شرقی داشته و مباحثی که با رؤسای دانشگاه ها و بزرگان ادیان و مذاهب و مکاتب داشته ام، آن چه برایم روشن تر از خورشید است این است که در این دنیا، تنها راه حق و سالم، راه قرآن و اهل بیت(ع) است و غیر این ها هر جاده دیگری گرچه رنگ اسلام بر آن بزنند، باطل، ناحق و منتهی به دوزخ است.
*روضه خوانی برای اهل بیت(ع) از قوی ترین اسباب قرب انسان به خداوند است.
این گزارش حاکیست؛ پیش از مداحی حاج محمود کریمی، سیدحمید برقعی، جدیدترین اشعار خود در رثای امیرالمؤمنین علی(ع) و اباعبدالله الحسین(ع) از جمله قصیده معروف «سر» را قرائت کرد.
اشعار مداحی حاج محمود کریمی:
طفلی حسن که شاهد رازهای مگو شده
رازی که باعث غم و بغض گلو شده
زانو بغل گرفته و خون گریه می کند
از بعد ماجرای فدک زیر و رو شده
در خانه می نشیند و بیرون نمی زند
در کوچه با چه حادثه ای رو به رو شده؟
آتشفشان غیرت او شعله می کشد
شاید کسی مزاحم ناموس او شده
حس می کنم که باز زمین خورده مادرش
می دید چادرش دوسه جایش رفو شده