۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۵ : ۱۰
همسر شهید احمد حسین بخشی در گفتگو با تسنیم میگوید: سال 91 من و همسرم در افغانستان ازدواج کردیم و سال 93 بود که به ایران مهاجرت کردیم. در تمام این مدت ساکن شهر کاشان بودیم و همسرم شغل آزاد داشت. اما با شدت گرفتن جنگ در سوریه او هم راهی میدان دفاع از حرم اهل بیت(ع) شد. بار اول همان سال 93 بود که به سوریه رفت و بار دوم اواخر خرداد 94 بود که با همرزمانش در لشکر فاطمیون راهی سوریه شد. اما 13 مرداد ماه بهشهادت رسید.
او در مورد دلتنگی فرزندانش بعد از شهادت پدر میگوید: محمد حسین که بعد از شهادت پدر دنیا آمد و چیزی از او بهخاطر ندارد اما سمیرا خوب پدرش را بهیاد دارد و بعد از شهادت پدرش خیلی بهانهاش را میگیرد. سمیرا دو سال و 4 ماه داشت که پدرش شهید شد. قبل شهادت همسرم، سمیرا و پدرش برای مراسم گلچینی و گلابگیری در کاشان به طبیعتگردی میرفتند و این خاطرات خوب در ذهن سمیرا مانده، حالا هر موقع که چشمش به گل و گیاه میافتد به من میگوید: «مامان! یادت هست با بابا چقدر گل میچیدیم؟».
همسر شهید بخشی دلتنگیهای دخترش را چنین روایت میکند: خیلی وقتها دلتنگ پدرش میشود و میگوید: «مامان! بابایم کجاست؟» من میگویم: «بابا رفته پیش خدا»، میپرسد: «کی برمیگردد؟» و من میگویم: «بابا دیگر برنمیگردد.»، سؤال زیاد دارد و خیلی دلتنگ او میشود. یک شب یادم هست از خانه یکی از بستگان به منزل آمدیم و محمد حسین در بغل من بود که باز سمیرا شروع کرد به بهانه گرفتن. میگفت: «مامان! کسی نیست من را بغل کند.»، من او را هم در بغل گرفتم تا هر دو را نوازش کنم اما سمیرا آرام نشد، سراغ پدرش را میگرفت. عکس پدرش را بهناچار مقابلش گذاشتم تا کمی آرام شود. او عکس پدر را گرفت و شروع کرد به گریه کردن. من از گریههای او فیلم میگرفتم و خودم هم همزمان اشک میریختم.
فیلم اشکهای جانسوز سمیرا فرزند شهید احمد حسین بخشی که توسط مادرش بهثبت رسیده است در ادامه قابل مشاهده است: