کد خبر : ۶۸۵۵۸
تاریخ انتشار : ۰۳ دی ۱۳۹۴ - ۲۲:۰۶

آداب صدقه دادن

صدقه دارای آدابی است که رعایت آنها در افزایش ثواب صدقه، نقش به‌سزایی دارد.
عقیق: یکی از کارهای ارزشمند اجتماعی، دادن صدقه است. صدقه دارای آدابی است که رعایت آنها در افزایش ثواب صدقه، نقش بسزایی دارد.

برخی از آداب صدقه عبارت‌اند از: صدقه از بهترین و پاک‌ترین اموال، اولویت نسبت به خویشاوندان، درخواست دعا از فقیر، منت نگذاشتن، صدقه دادن قبل از درخواست، و نگاه نکردن به چهره فقیر.

گفتنی است در کنار این آداب که برخی از آنها ذکر شد، آداب دیگری نیز وجود دارد که دلیل شرعی ندارند؛ مانند چرخاندن صدقه دور سر افراد. این نوع اعمال با این‌که دلیل شرعی ندارند، اما از کارهایی نمادینی هستند که نشانگر دفع بلا از خانواده است و به خودی خود اشکال ندارد، مگر این‌که به عنوان عملی دینی انجام گیرد که در این صورت،‌ بدعت خواهد بود.

برپایه آموزه‌های دینی؛ یکی از کارهای ارزشمند اجتماعی، صدقه دادن است[1] که البته دارای آدابی می‌باشد و رعایت آنها در افزایش ثواب صدقه، نقش بسزایی دارد. در این‌جا به نمونه‌هایی از این آداب اشاره می‌شود.

1 . صدقه‌؛ از محبوب‌ترین و پاک‌ترین اموال

بنابر آیات قرآن، بهتر است صدقه از پاک‌ترین و محبوب‌ترین اموال باشد:

«اى کسانى که ایمان آورده‌اید! از قسمت‌هاى پاکیزه اموالى که [از طریق تجارت] به دست آورده‌اید، و از آنچه از زمین براى شما خارج ساخته‌ایم؛ انفاق کنید».[2]

«هرگز به [حقیقت] نیکوکارى نمی‌رسید مگر این‌که از آنچه دوست می‌دارید، [در راه خدا] انفاق کنید و آنچه انفاق می‌کنید، خداوند از آن آگاه است».[3]

2 . اولویت صدقه دادن به خویشاوندان نزدیک

رسول خدا(ص) در سخنانی فرمودند:

«در حالی که اقوام نزدیک انسان محتاج باشند؛ جاى صدقه دادن به دیگران نیست».[4] پس اگر کسی چنین کاری را انجام دهد و با وجود بودن خویشاوند نیازمند، به دیگران صدقه دهد، فضیلت و ثواب کامل صدقه را از دست داده است.[5]

«صدقه بر خویشان نزدیک، ثواب صدقه را دوبرابر می‌کند».[6]

3 . درخواست دعا از فقیر

امام علی(ع): «زمانی که به فقیران، چیزى می‌دهید از آنها بخواهید که برای شما دعا کنند؛ زیرا دعاى ایشان در حق شما مستجاب می‌شود...».[7]

امام سجاد(ع): «هر کسى بر بینواى ناتوانى صدقه بدهد و آن بینوا در آن حال براى او دعا نماید؛ دعایش مستجاب می‌شود».[8]

4 . منت نگذاردن بر صدقه

رسول خدا(ص): «همانا خداوند عزّ و جلّ شش خصلت را بر من روا ندانسته و همان‌ها را براى جانشینان من از فرزندانم و براى پیروانشان روا نشمرد: ... منت نهادن پس از صدقه دادن...».[9]

امام علی(ع) در سفارش خود به مالک اشتر فرمودند: «مبادا هرگز با خدمت‌هایى که انجام دادى بر مردم منّت گذارى، یا آنچه را انجام داده‌اى بزرگ شمارى، یا مردم را وعده‌اى داده، سپس خلف وعده نمایى. منّت نهادن، پاداش نیکوکارى را از بین می‌برد، و کارى را بزرگ شمردن، نور حق را خاموش گرداند».[10]

 

5 . صدقه دادن قبل از درخواست فقیر

امام صادق(ع): «کار نیکِ بخشش، پیش از درخواست است. امّا آنچه پس از سؤال و خواهش داده می‌شود، پاداش آبرویى است که [درخواست کننده] در برابر تو ریخته است؛ تمام شب را به بیدارى و ناراحتى گذرانده، و میان امید و نومیدى به سر برده است، بی‌آن‌که بداند براى نیاز خود به کجا رو کند؛ سپس عزم جزم کرده و با قلبى تپنده، و دست و پایى لرزان، و گونه‌اى افروخته از شرم، رو به تو آورده است، بی‌آن‌که بداند با افسردگى از پیش تو باز خواهد گشت یا با شادى؟».[11]

البته روشن است که این عمل، برای افراد مستحقی است که نیاز به کمک پیدا کرده‌اند، ولی آنان که گدایی تبدیل به شغلشان شده، از این عمل مستثنا هستند.

 

6 . نگاه نکردن در صورت فقیر

یسع بن حمزه می‌گوید: در خدمت امام رضا(ع) بودم و با ایشان سخن می‌گفتم. گروه فراوانى در خدمت ایشان بودند و از ایشان درباره حلال و حرام می‌پرسیدند که مردى بلندقامت و گندم‌گون وارد شد و گفت: سلام بر تو، اى فرزند پیامبر خدا! مردى از دوست‌داران تو و دوست‌داران پدران و نیاکان تو هستم. از حج باز می‌گردم. خرجى خود را گم کرده‌ام و چیزى ندارم تا خود را با آن به‌جایى برسانم. اگر صلاح می‌دانى، مرا به شهرم برسان. از فضل خدا توانگر هستم و هرگاه به شهر خود رسیدم، آن مقدار که به من داده‌اى، به عوض تو صدقه می‌دهم؛ چرا که به من صدقه تعلّق نمی‌گیرد. امام رضا(ع) فرمود: «بنشین. رحمت خدا بر تو باد!» و به مردم رو کرد و با آنها سخن گفت تا همه پراکنده شدند و آن مرد ماند به همراه سلیمان جعفرى، خیثمه و من. امام(ع) فرمود: «آیا به من اجازه می‌دهید به اندرونى بروم؟». ... امام داخل اتاق شد و اندکى باقى ماند و بیرون آمد و در را بست و دستش را از بالاى در بیرون آورد و فرمود: «آن خراسانى کجا است؟». گفت: این‌جا هستم. امام فرمود: «این دویست دینار را بگیر و آن‌را کمک خرج خود کن و با آن، برکت بجوى و از سوى من صدقه نده و برو تا نه من تو را ببینم و نه تو مرا ببینى». آن مرد رفت. سلیمان به امام گفت: ... چرا چهره‌ات را از او پوشاندى؟ امام فرمود: «از ترس این‌که خوارى خواهش را به سبب این‌که آن‌را بر آوردم، در چهره‌اش ببینم‏».[12] 

در برخی از روایات جزئیاتی برای صدقه ذکر شده است که هم نشان از اهمیت صدقه دارد و هم اجر صدقه را افزون می‌کند:

واسطه در صدقه دادن

پیامبر اسلام(ص): «...و کسى که مال صدقه را از شخصی گرفته و به نیازمندى برساند همان پاداش صدقه دهنده را خواهد داشت؛ و اگر صدقه چهل هزار دست بگردد تا به مستمند برسد، همه آنان [که در این کار خیر شرکت داشته‌اند] پاداش کامل صدقه را خواهند برد...».[13]

 

انتخاب مسیری که در آن فقرا وجود دارند

احمد بن محمّد بزنطىّ نقل می‌کند: نامه‌اى از امام رضا(ع) به فرزندش را دیدم که در آن نوشته بود: «اى فرزند! شنیده‌ام هنگامى که سوار می‌شوى و قصد بیرون رفتن دارى، غلامان از روى بخل، تو را از درب کوچک بیرون می‌برند که مبادا کسى از تو خیرى بیند، به حقّى که من بر تو دارم از تو می‌خواهم که رفت و آمدت جز از درب اصلی نباشد، و هرگاه قصد سوار شدن و بیرون رفتن دارى با تو کیسه‌هاى درهم و دینار باشد که کسى چیزى از تو نخواهد مگر این‌که به او عطا کنى».[14]


در کنار این آداب که برخی از آنها ذکر شد و برخی دیگر ذکر نشد؛ آداب دیگری نیز وجود دارد که دلیل شرعی ندارند؛ مانند چرخاندن صدقه دور سر افراد. این نوع اعمال با این‌که دلیل شرعی ندارند، اما از کارهایی نمادینی هستند که نشانگر دفع بلا از خانواده است و فی نفسه اشکالی ندارد، مگر این‌که به عنوان عملی دینی انجام گیرد که در این صورت،‌ بدعت خواهد بود.


پی نوشت‌ها:

[1]. ر. ک: «صدقه و دفع نزول بلا»، سؤال 25192.
[2]. بقره،‌ 267.
[3]. آل عمران، 92.
[4]. شیخ مفید، الاختصاص، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، محرمی زرندی، محمود، ص 219، قم، المؤتمر العالمی لالفیة الشیخ المفید، چاپ اول، 1413ق.
[5]. ر. ک: سیدمرتضى، على بن حسین، الانتصار فی انفرادات الإمامیة، ص 182، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ اول‌، 1415ق؛ نجفى، محمد حسن،‌ جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، ج ‌28، ص 133، بیروت، دار إحیاء التراث العربی‌، چاپ هفتم‌، 1404ق.
[6]. متقی هندی، علی بن حسام الدین، کنز العمال فی سنن الأقوال والأفعال، محقق، بکری حیانی،  صفوة السقا، ج 6، ص 395، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ پنجم، 1401ق.
[7]. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 2، ص 69، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413ق؛ با کمی تفاوت در: لیثی واسطی، علی، عیون الحکم و المواعظ، محقق، مصحح، حسنی بیرجندی، حسین، ص 138، قم، دارالحدیث، چاپ اول، 1376ش.‏
[8]. شیخ صدوق، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص 145، قم، دارالشریف الرضی للنشر، چاپ دوم، 1406ق.
[9]. شیخ صدوق، الخصال، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 327، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1362ش.
[10]. شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صبحی صالح، ص 444، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق.
[11]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 4، ص 23، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[12]. برگرفته از پاسخ 23827.
[13]. ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص 290.
[14]. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، محقق، مصحح، لاجوردی، مهدی، ج 2، ص 8، تهران، نشر جهان، چاپ اول، 1378ق.

منبع:جام


ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین