۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۷ : ۱۳
عقیق: تمام گفتارها و رفتارهای انسان های وارسته، نقشۀ راهی است برای آن ها که می خواهند در مسیر الهی قدم بردارند. به توفیق الهی، زین پس گفتارهایی کوتاه از دروس اخلاقی مرحوم مجتبی تهرانی را برای استفاده علاقه مندان منتشر خواهیم کرد.
از برقراری رابطه دوستی با دشمنان خدا پرهیز کن!
حضرت علی(ع) فرمودند: بپرهیز از اینکه با دشمنان خدا رابطه دوستی برقرار کنی، یا اینکه دوستی خود را، برای غیر دوستان خدا خالص کنی! پس به راستی که انسان در روز قیامت با همان کسانی محشور میشود که با آنان دوست بوده است.
حضرت در ابتدای روایت میگوید: از برقرار کردن رابطه دوستی با دشمنان خدا پرهیز کن! بعد میگوید: حالا که میخواهی رابطه دوستانه برقرار کنی، هر چند که با دشمنان خدا دوست نیستی، اما مواظب باش که در دوستیات فقط با دوستان خدا خلوص نیت داشته باشی.
نماز بدون حضور قلب، همانند ادای بدهی به بدهکار است
از امام صادق(ع) روایت شده است که میفرماید: هرگاه بنده به نماز بایستد و نماز خود را سبک به جا آورد، خداوند خطاب به ملائکه میفرماید: آیا بنده من را نمیبینید؟ گویا اینطور فکر میکند که برآورده کردن احتیاجات او به دست غیر من است. آیا نمیداند که برآورده کردن احتیاجات او به دست من است؟
نماز بدون حضور قلب و تند تند، مثل این میماند که آدم بخواهد بدهیاش را ادا کند؛ از سر و ته آن میزند اما وقتی میخواهد طلب را بگیرد، میخواهد تا آخرش را هم بگیرد. چطور شد اینجوری شده؟ بدهی الهی را که میخواهی ادا کنی، سر و ته آن را میزنی، امّا وقتی که میخواهی روزی را از خدا بستانی، تا آخرش میستانی، و بعدش هم همواره میگویی: بده. انصاف هم خوب چیزی است!
برکت در روزی به چه معناست؟
پیغمبراکرم فرمود: هرکس چیزی از حقّ برادر مسلمانش را نگه دارد و به او ندهد، خداوند برکت روزی را بر او حرام میسازد مگر آنکه توبه کند. میدانی اثر این کار چیست؟ خداوند او را از برکت رزقی که به او داده است محروم میکند.
درست است که رزقش بوده و به او داده امّا برکت را از او میگیرد. برکتش را میگیرد، حالا فهمیدی یعنی چه؟ خیال نکنی آن را کم میکند؛ نه! کم نمیکند. خدا از من و تو خیلی به کارهایش واردتر است. تو نعوذ بالله هرچه بخواهی کلک بزنی، بلد است چه کارش بکند «وَ مَکروُا وَ مَکَر اللهُ و اللهُ خَیرُ المَاکِرینَ آن را کم نمیکند، به تو میدهد اما در ناخوشی مصرف میکنی...»
سه چیزی که انسان را به درخواستهای دنیوی و اخروی میرساند
امام صادق(ع) میفرماید: سه چیز است که هر که به آنها چنگ زند، به خواستههاى دنیا و آخرت خود میرسد: 1- هر که به خدا چنگ بزند. (معصیت خداوند را انجام ندهد) 2- آنچه که خداوند برای او میپسندد، بپسندد 3- به خداوند متعال خوش گمان باشد.
حضرت فرمودند: اگر این سه چیز را رعایت کردی، به مطلوب دنیا و آخرتیات میرسی. اوّلیاش این است که گناه را ترک کنی. ما اوّلی را گذاشتیم کنار و در دومی وسومیاش - نعوذ بالله- خیال میکنیم از خدا بهتر میفهمیم. این است که گره پس از گره در کار ما میافتد و بعد هم مینشینیم ناله میکنیم. ناله نکن! از همان اوّل برو گناه را ترک کن. دقّت کنید که حضرت روی طاعات دست نمیگذارد؛ بلکه روی ترک گناه تأکید میفرماید. گناه را ترک کن و امید به لطف خدا داشته باش. آن وقت هیچگاه خدا نا امیدت نمیکند و مطلوب دنیا و آخرتت را به تو میدهد.
ماهیت دنیا و نوع نگرش انسان به دنیا
شخصی به علی (ع) عرض کرد: درباره دنیا چه میفرمایید؟ حضرت فرمود چه بگویم درباره خانهاى که اوّلش غم است و آخرش مرگ. هر کس بدنبال بىنیازى در دنیا باشد محتاج است و هر که محتاج و فقیر باشد محزون است. در حلال دنیا حساب است و در حرام آن آتش و عذاب است.
هر چه دست انسان از امور دنیایی بیشتر پُر شود، احساس احتیاج او بیشتر میشود و سیر نمیشود، بلکه گرسنهتر میشود. همچنانکه در روایات اشاره شده که دنیا مثل آب دریا است که شور است؛ میخواهی رفع عطش کنی، امّا هر چه میخوری تشنهتر میشوی. هر کس که غنیتر است محتاج تر است.
مقصود علی(ع) از گفتن این جملات چیست؟ آیا حضرت همینطور فرموده و رد شده است؟ نه! میخواهد بگوید آیا کسی که دل به این خانه ببندد عقل دارد؟! نه! کسی که به این دنیا با این ویژگیها دلبستگی پیدا کند احمق است. حضرت در این حدیث به من و شما تلنگر زده است. یعنی سر عقل بیا و به این خانهای که سر و ته آن این است، دل نبند.
توصیه لقمان حکیم به فرزندش برای به دست آوردن عزت در دنیا
از امام صادق(ع) منقول است که حضرت فرمودند: از جمله سفارشهای لقمان به فرزندش این است که: اگر میخواهی عزت دنیا را برای خودت جمع کنی «فَإِنْ أَرَدْتَ أَنْ تَجْمَعَ عِزَّ الدُّنْیَا»، طمعت را نسبت به آنچه در دست مردم است قطع کن.
عزتهای دنیایی چند شاخه دارد از جمله عزت مال، عزت آبرو و ... . حقیقت عزت هم این است که انسان بتواند قلوب دیگران را به خودش جلب کند که گاهی از آن تعبیر میکنند به سلطه بر قلب. این خودش قدرتمندی است.
پیامبران و صدیقین با دست خالی به آن جایگاهی را که باید برسند که تسخیر قلوب مردم است رسیدند. غالب پیامبران از نظر امور مادی فقیر بودند و با همین فقر ظاهری که در بین اجتماع داشتند، به آنجایی که باید میرسیدند، رسیدند و مردم دوستشان داشتند.
منبع: خبرگزاری فارس
کد خبرنگار 211007