عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۱۱۵۷
تاریخ انتشار : ۲۵ دی ۱۳۹۱ - ۱۰:۰۰
"استاد انصاریان" از وسوسه های دقیق شیطان می گویند:
به او بگو : ما نان‏خور خدا هستيم ، پول تو را نمى‏توانيم قبول كنيم .
عقیق:((..رضاخان صبح جمعه به حرم حضرت عبدالعظيم رفته بود . او آدمى بود كه كسانى كه به او حكومت داده بودند می ‏گفتند : او را به شدت مخالف دين و قرآن و فرهنگ خدا رشد داده ‏ايم . سواد چندانى نداشت ، يا بهتر بگويم : اصلاً سواد نداشت .

در صحن حضرت حمزه بن موسى الكاظم (ع) مى‏بيند كه چند نفرى به يكى از علماى حاضر در آنجا خيلى احترام مى‏كنند . او مأموريت داشت كه تمام حوزه‏هاى شيعه را تعطيل كند ، درب مساجد را ببندد ، منبرها ممنوع شود و لباس روحانيت از بين برود . تعجب كرد كه ما با اين همه هجومى كه كرده‏ايم، روضه‏ها را تعطيل كرديم ، مسجدها خلوت شده ، حوزه‏ها بر لب مرز شكست هستند ، چطور هنوز در بين مردم ، اهل اين لباس را اين قدر احترام مى‏گذارند ؟
 
به آن سرهنگ كه در كنارش بود گفت : اين عالم كيست ؟ او بين مردم آمد پرسيد : اين آقا كيست ؟ يكى از چهره‏هاى معروف آن زمان بود ، كه نوشته‏اند اهل حال و اهل دل بوده است .

آمد و به رضاخان گفت : اسم آقا، اين است. او فكرى كرد و يادش آمد كه زياد اسم ايشان را شنيده است. از جيب خود پنجاه تومان درمى‏آورد و درون پاكت مى‏گذارد ، به اين سرهنگ يا سرتيپ مى‏دهد ، مى‏گويد : ببر به ايشان تقديم كن. آن پول كه پول حلال و مشروعى نبود .
 
مى‏آورد و تعارف مى‏كند و طورى مى‏گويد كه مثلاً به اين بزرگوار بفهماند كه قدر اعليحضرت را بدان ، قبله عالم پنجاه تومان تقديم كرده است . آن وقت‏ها كه خودكار و اين حرفها نبوده، آن عالم مداد خود را از جيب در مى‏آورد ، به سرعت پشت پاكت مى‏نويسد :
 
«ما آبروى فقر و قناعت را نمى‏بريم         با پادشه بگوى كه روزى مقدّر است»
 
به او بگو : ما نان‏خور خدا هستيم ، پول تو را نمى‏توانيم قبول كنيم .
 
ببينيد شيطان با پنجاه تومان كه خيلى شيرين بوده ، مى‏خواهد زيان بزند ، اما تقوا اين زيان را دفع مى‏كند...))
 
منبع: عرفان
کد خبرنگار:212113

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین