گفت و گو با "سید مسافر" مداح و مدافع حرم افغانستانی؛
ما چند برادر هستیم. مادر من یک روز صدایم کرد و گفت چند تا چادر میخرم و سر هرکدامتان میکنم اگر یک خشت از حرم حضرت زینب کم شود. روزی که من به سوریه میرفتم یک قطره اشک از صورتش نریخت.
کد خبر: ۸۲۰۹۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۹/۲۹