۱۰ فروردين ۱۴۰۳ ۲۰ رمضان ۱۴۴۵ - ۱۹ : ۰۱
مصاحبه تفصیلی با حجت الاسلام مهدی دانشمند
من استفاده ای برای سیاسیون نداشتم، لذا هیچ وقت دورم نیامدند. چون من خریدنی نیستم. من همه را دوست دارم. مثلا رفتم یک بار دیدن استاندار به او گفتم من خیلی شما را دوست دارم، اما خیلی اسراف کردید و تجمل گرا هستید. خندید. گفت صد تا آخوند دیگر آمده اند هیچ چیز نگفته اند.
عقیق: روحانیت در جامعه ایران یکی از گروههای مرجع به حساب میآید که نقش پررنگی
در مناسبات اجتماعی جامعه ما دارد. اما به نظر میرسد در سالهای اخیر این
نقش در حال کم رنگ شدن است و مخصوصا روحانیت نتوانسته است با جوانان که
قشر عظیمی از جامعه ایران را تشکیل میدهند رابطه مناسبی برقرار کند.
برای بررسی این موضوع به گفت وگو با حجت الاسلام مهدی
دانشمند از روحانیون منبری شناخته شده کشورمان نشستیم تا نظرات ایشان را در
این حوزه جویا شویم. حاج آقا دانشمند خیلی معتقد به کمرنگ شدن نقش روحانیت
نیست بلکه معتقد است مردم سخت پسند شده اند و اگر روحانیون ما خود را به
روز کنند خواهند توانست با مردم و مخصوصا جوانان رابطه گرمی داشته باشند.
در بخش دوم این مصاحبه تفصیلی حاج آقا دانشمند در مورد درآمد
روحانیون،شایعات پیرامون روحانیت، جوانان و برخی نکات دیگر صحبت کرده اند
که در ادامه متن و فیلم این مصاحبه تقدیم مخاطبان فرهیخته پایگاه
خبری«فردا» می شود.
گسترش حوزه های علمیه اقدام خوبی است/ روحانیون بعد از تحصیل در قم به شهر های خود برگردند
در سالهای اخیر شاهد گسترش حوزههای علمیه در شهرهای مختلف کشور هستیم. عدهای معتقد هستند این روند منجر به کاهش سطح سواد روحانیون و طلبهها شده است نظر شما در این مورد چیست؟
من، چون درکارهای مدیریتی خیلی ورودی نداشتم آشنایی با سیستم مدیریت حوزه علمیه ندارم و در جریان سیاستهای کلی حوزه علمیه نیستم. من فقط یک منبری هستم، خیلی هم دلم نمیخواهد از حوزه مسئولیتی هم که دارم به عنوان یک منبری پا را فراتر بذارم. اما من فکر میکنم اصل کار خوب است، چون خیلی از جوانها میخواهند طلبه شوند، اما نمیتوانند به قم، تهران، اصفهان بروند، چرا؟ چون مادر پیری دارد که باید اداره کند، زن دارد، قم باید کرایه خانه بدهد، ندارد. اما اینجا در شهر خودش میتواند در یک اتاق هم زندگی کند؛ لذا مسئولان برای طلبهها و کسانی که عاشق طلبگی هستند تسهیلات قائل شده اند. میگویند اشکال ندارد ما حوزه را به ده و شهر شما میآوریم. منتها من فکر میکنم عیب جای دیگری است. اینکه حوزهها گسترش پیدا کنند خیلی خوب است، عیب این است که آقایانی که در قم نشسته اند حاضر نیستند از قم به شهرهای خودشان برگردند و سطح حوزههای علمیه را از نظر علمی بالا ببرند. در قم دو هزار مجتهد داریم، اما به شهرهای خودشان بر نمیگردند.
دلیل این کار چیست؟
محاسن شهر قم
انسان در کوچه پس کوچه های قم به برکت حضرت معصومه(س) مطلب یاد می گیرد
یعنی در قم راحتتر هستند؟
نه! مساله راحتی نیست. شهر قم نه آب وهوای خوبی دارند و نه امکانات مخصوصی که در دیگر شهرها نباشد، اما مزیت قم به حس و حال حضور حضرت فاطمه معصومه(س) است. بعد هم در قم وقتی یک سوال برای فرد پیش میآید در به در قرار نیست بگردد. ده تا مرجع هست. دو هزارتا آیت الله است. هزارتا استاد است. یعنی مثلا همسایه بغلی شما مدرس حوزه است، سوال میکنید و مشکل خود را رفع میکنید. شبها در قم مهمانیها علمی برگزار میشود. مثلا من خودم وقتی در قم هستم هر چند به دلیل مشغلههای خودم کمتر در قم حضور دارم. ولی باور نمیکنید یک هفته در قم میمانم، به اندازه دو ماه مایه علمی میگیرم. بدون اغراق عرض میکنم. به قول یکی از علما که میگفت آدم در کوچه پس کوچهها هم که راه میرود مطلب یاد میگیرد. ولی من خواهشم از آقایان محققین، علما و اساتید این است که به شهر خود برگردند. ما سفیر نداریم. ما مهاجر الی الله نداریم. الان چرا ما برای شهدای مدافع حرم، این قدر ارزش قائل هستیم. میگوییم شهدای ۸ سال دفاع مقدس یک مدال دارند، مجاهد فی سبیل الی الله هستند. اما شهدای مدافع حرم دو تا مدال دارند. مهاجر الی الله هستند. مدافع چه هستند؟ حرم. ما هم باید مدافع حریم شویم. حریم ولایت. حتما باید برود سوریه با داعش بجنگد؟ با تفکرات داعشی در ایران میجنگد. با تفکرات کمونیستی، بهائیت، وهابیت، تفکرات صوفی گری، شیطان پرستی بجنگد. خدا میداند در این کشور چقدر سنگرهای دشمن داریم که نامحسوس است و روحانیت باید جلوی آن ها ایستادگی کند.
شما اشاره کردید روحانیت مسئول روح و روان مردم است اما احساس می شود وضعیت فرهنگی و روح روان مردم خیلی خوب نیست
حالا چرا همه اش فکر میکنید ما روحانیون باید همه مشکلات این حوزه را درست کنیم؟
خوب خودتان فرمودید روحانیت مسئول این حوزه است
مسئول روح مردم که نیستیم. الان مردم که مریض میشوند تقصیر دکتر است. تقصیر وزارت بهداشت است؟ بله وزارت بهداشت باید مراقب کند که مثلا آن گاونی که برای مصرف مردم کشته می شود آلوده نباشد اما دیگر مسائل دیگر که باعث مریضی مردم می شوند که به وزارت بهداشت مرتبط نیست. در حوزه فرهنگی هم مسئله اینگونه است یعنی ما مسائل را مطرح می کنیم اما نمی توانیم جلوی آلودگی ها را بگیریم.
بله. درست می فرمایید اما آیا روحانیت نقش خودش را انجام داده است؟ نظرتان در مورد آمار های تاسف بار در حوزه فرهنگی و اجتماعی چیست؟
مگر روحانیت مسئول کار های اجرایی است؟ این سوالات را باید از رئیس جمهور و مسئولان دیگر بپرسید
آیا روحانیت در حد وظیفه خود به این معضلات حساسیت داشته است؟
بله داشته است. ببینید الان خود شما در طایفه تان چند تا روحانی دارید؟
کم.
در هفته چندبار پای منبر روحانیون می نشینید؟
کم.
در ماه؟
دو سه بار
در سال؟
روحانیت دست تنهاست
در حد محدود
آفرین. همینهایی هم که میروید چندتاش با هم فرق دارند، یکی مرید آقای انصاریان هستند، یکی مریدی فلانی است. می خواهم بگوییم اینطوری نیست که روحانیت سکوت کرده باشد روحانیون دارند، هر روز هر جا که منبر میروند تاکید میکنند. من، چون شغلم هست، میگویم. من نمیخواهم دفاع کنم. به این حسینیه قسم من نمیخواهم دفاع کنم. چون من منتقد هستم. حر هم هستم. همه میدانند حرفی را که خدا بگوید من میگویم. از هیچ چیزی هم واهمه ندارم. این طور نیست. روحانیت دست تنهاست. ما مخرب خیلی داریم. ما به عنوان یک دلاک و حمومی مردم را تمیز میکنیم، بچه را تمیز میکنیم، اما دوباره میرود در کوچه با کله داخل لجن می شود.
اکثر نهادهای ما دست روحانیت است؟
این طور نیست. کجاش دست روحانیت است؟
حسن روحانی علیه روحانیت عمل می کند
کدام نهاد نیست؟
فقط فحش هایش برای روحانیت است. الان رئیس جمهور ما فقط لباس روحانی تنش است. اگر کار آخوندی هم میکند بگویید. اصلا وقت ندارد. تازه خدا خیرش بدهد کار ضد آخوندی هم میکند. سلمان را، ابوذر را زیرسوال میبرد. کوزه میشکند تا بیشتر آب بیاورند. آقای روحانی را من دوست دارم، اما من نقد دارم. گاهی اوغات ما آخوندها هم اشتباه میکنیم.
روحانیت وارد کار های اجرایی نشود
یکی از نقد هایی که به روحانیت مطرح می شود این است که وارد کار های اجرایی شده است که خیلی ها می توانند انجام دهند. شما این نقد را قبول دارید؟
منم نظرم همین است. من بعضی از طلبهها را میبینم کار حجامت میکنند. میگویم این همه دکتر داریم که می توانند حجامت انجام بدهند. قرار نیست ما کار دکتر ها را انجام بدهیم. روحانیت باید کار خود را انجام بدهد. هر کس باید سر جای خودش باشد. من خیلی نمیپسندم که یک روحانی از مسیر آخوندیش بیرون بیایید. ما خیلی کار داریم. باور کنید اگر یک روحانی بخواهد واقعا به وظایف روحانی مقید باشد وقت سرخاراندن هم نخواهد داشت. من یکی از کتاب هایم در مورد محراب و منبر است. صد و سی و چهار تا تکنیک را باید روی منبر رعایت کند. منبر تاریخ میخواهد، لطیفه میخواهد. حدیث، تمثیل، تشبیه میخواهد. خاطره، حکایت، آیه قرآن میخواهد. صغیر و کبری باید بچینید. خیلی کار دارد. خود همین منبر رفت کلی وقت از یک روحانی می گیرد و کسی بخواهد تکنیک های این را یاد بگیرد وقت کار های دیگر را نخواهد داشت.
برای یک منبر خوب باید ده ساعت مطالعه کرد
مطالعه گستردهای میخواهد.
من نمیتوانم فقط ۴ تا حدیث روی منبر بخوانم، تاریخ میخواهد، مصداق و نمونه میخواهد. یک وقت آدم میخواهد مطلبی را بیان کند، از مثال استفاده میکند، آن هم مثالهایی که دست یافتنی است، مردم میبینند و به قول دانشگاهیها کاربردی است. من اگر بخواهم یک منبر خوب بروم باید ده ساعت مطالعه کنم. کی وقت میکنم که کار اجرایی کنم.
حاج آقا ما سخنرانهایی داریم که چند صد سخنرانی در عرض چند سال کرده اند.
بله. من خیلی درک شان نمی کنم.
حاج آقا وضعیت تریبونهای نماز جمعه را چطور ارزیابی میکنید؟
تریبون نماز جمعه، اسم تریبون که میآید برایم جالب است. میدانید چرا اصلا تریبون میگویند؟
از ائمه جمعه توقع زیادی داریم
نه
چرا تریبون می گویند مثلا میز و صندلی نمیگویند. ماجرا این است که یک آقایی بود به نام مستر تریبون، ۵۰ سال در اروپا سخنران بود، وقتی مرد برای اینکه در ذهنها بماند و هیچ وقت فراموش نشود، جایگاه سخنرانی را تریبون گذاشتند. ببینید خارجیها چقدر دقیق هستند. فلسفی ۵۰ سال، ۶۰ سال منبر رفت مردم نمیدانند قبر او کجاست. مقام معطم رهبری فرمودند فلسفی بلندگوی اسلام بود.
امام جمعه، از یک طرف نماینده ولی فقیه است و از طرف دیگر هم باید به مشکلات مردم و دغدغه های آن ها هم نظر داشته باشد و یکی از اجتماعات مهم جامعه که نماز جمعه است که در واقع یک میتینگ عبادی_ سیاسی است دست امام جمعه است این شرایط باعث می شود امام جمعه خیلی نتواند با آزادی عمل اقدام کند وسخن بگوید. من فکر میکنم توقع ما از ائمه جمعه یک مقداری چون از جایگاهشان آگاهی زیادی نداریم بیش از حد است. من نمیگویم امام جمعه با دولت درنیافتد ونقد نکند، محکم حرف نزند. اما ببینید وقتی جامعه ملتهب است امام جمعه پدر آن شهر است. وقتی بچهها بهم ریخته اند اگر هم پدر بخواهد این استرس را زیاد کند، کمک به آرامش خانه نمیکند. مجبور است امام جمعه بگوید همه چیز آرام است مشکلی نیست، مردم شما هم صبوری کنید. امام جمعه عمده کارش آرام کردن مردم است. بعد هم توقع نداشته باشید امام جمعه پشت تریبون نماز جمعه، در روز جمعه همه تذکرات را بدهد. امام جمعه که هست، امام شنبه تا ۵ شنبه هم هست. در شورای اداری هم باید امام جمعه باشد. در شورای تامین هم هست، فرماندار است . بعضی از حرفها را ائمه جمعه باید در شورای تامین بزند. بعضی از حرفها را در استانداری بزند؛ و میزنند.
ائمه جمعه ارتباط خودشان را با مردم بیشتر کنند
پس شما دلیل خلوت شدن نماز جمعه ها را چه چیز می دانید؟
فکر میکنم که چندتا دلیل دارد. یکی توقع زیادی مردم است؛ چون جایگاه امام جمعه را نمی شناسند فکر می کنند امام جمعه کم گذاشته است. من نمیخواهم بگویم امام جمعهای نداریم که کم نگذاشته است، من حرفم کاملا کلی است. من اصلا موردی کار نمیکنم. اتفاقا در کشور از دست بعضی از ائمه جمعه گلایهمندی های است. برخوردها و برداشتهایی گاهی اوقات میکنند که من تعجب میکنم و میفهمم که متاسفانه دور و بریهای امام جمعه کار را خراب کرده اند و امام جمعه بیش از حد به دور وبری ها خود اعتماد کرده است. من نظرم این است باید این گارد را بشکند و خود امام جمعه مستقیما با مردم در ارتباط باشد. مثلا یک امام جمعهای از رفتن من به شهری ممانعت کرده بود. ایشان نباید بیاید، میآید وحدت را بهم میریزد، در صورتی که من ۲۰ سال است در این موضوع منادی وحدت شدم. خبر نداشت. بعد در دفتر ایشان سلیقهای خط داده بودند. پس امام جمعه نباید صد در صدی اعتماد به اطرافیان کند. حتی اعتماد کامل به بچه خودش نکند. اعتماد صد درصد به آنچه که درگوش او میکنند، نکند، باید مستقل باشد.
ائمه جمعه پیر توان مناسبی برای امامت جمعه ندارند/ ائمه جمعه با مشکلات معیشتی روبرو هستند
از طرف دیگر من چند تا امام جمعه در کشور میشناسم که واقعا معرکه هستند، مثل آیت الله شاهچراغی در سمنان. این مرد بزرگوار را مردم به نفس او اعتقاد دارند. خود من وقتی حاجتی دارم زنگ میزنم میگویم حاج آقا التماس دعا دارم. باور کنید. من به ایشان ایمان دارم . شاید اصلا امام جمعه نباشند. من به شخص او ایمان دارم. حضرت آیت الله علما که در سیرجان بودند الان در کرمانشاه هستند، واقعا معرکه هستند. ما امام جمعه خوب داریم. بقیه هم خوب هستند، اما بعضی ها خیلی به اطرافیانشان اعتماد می کنند که نباید اعتماد کنند. بعضی هایشان پیرمرد هستند، من خودم یک سال است مریض شده ام واقعا صبرم مثل قبل نیست. توانم هم مثل قبل نیست. من چه جنب و جوشهایی روی منبر داشتم، منبر ۲ ساعته میرفتم. الان یک ساعت منبر میروم حالم بد میشود. بعضی از ائمه جمعه پیرمرد هستند. عروس دارند، داماد دارند، نوه دارند، گرفتار خانواده هستند، واقعا در مشقت اقتصادی هستند. باور میکنید، مردم باور نمیکنند. البته حق هم دارند از بس ذهنیت درست شده، شما فکر میکنید یک امام جمعه حقوقش در ماه چقدر است؟ واقعا ائمه جمعه با مشکلات معیشتی روبرو هستند در حالی که مردم فکر می کنند آن ها در آمد های بالایی دارند.
چرا این تصور هست؟
دشمن کار میکند. ما اگر این حرف ها را قبول کنیم باید بگیم حضرت علی (ع) هم یک ریگی در کفشش بوده. است چون خیلیها باور کردند مگر علی(ع) هم نماز میخواند؛ که در مسجد او را بکشند.
شبهه شبیه حق است/ آنقدر شایعه کردند که پسر مختار هم به پدرش شک کرد
مگر حضرت علی رسانه داشتند؟ مگر امکانات شما را داشت؟ حضرت علی در کوفه بود در شام گفته بودند نماز نمی خواند. خوب مردم هم باور کرده بودند
من شایعه را میگویم. اصلا چرا به شایعه میگویند، شایعه. چرا میگویند شبهه. چون شبیه حق است. اصلا مردم باید بدانند چرا شبهه را میگویند شبه. حضرت امیر فرمودند از شبهات بترسید. شبه مثل زن بدکاره آرایش کردهای میماند که هر کس جذب آن شد، به فساد کشیده میشود. شبهه خیلی خطرناک هستند. آنقدر گفتند دانشمند ضد انقلاب است، که باورشان شد حالا باید ثابت کنیم نیستیم. آنقدر گفتند که حزب الهیهای ما فکر میکنند من زاویه دارم. این را کجای دلم بگذارم. حالا یک نمونه بگویم. آنقدر گفتند مختار زیدی است، آنقدر گفتند که پسر مختار به پدرش شک کرد. الان خیلیها میگویند مختار ادعای امام زمانی کرده است. امام سجاد میگوید رحمه الله مختار. معصوم رحمت میفرستد. باور کنید من هر وقت رفتم کوفه کنار قبر جناب مختار، باور نمیفرمایید دو ساعت ایستادم جواب شبهه به بچههای شیعه خودمان دادم؛ که حاج آقا فاتحه بخوانم یا نه، بگویم علیه السلام یا نه. ببینید شبه چکار میکند. دشمن روز و شب کار میکند.
چرا فکر می کنید من باید سوار پراید شوم؟
بی انصافی نیست همه را به شایعه ربط دهیم؟
نه. من نمی خواهم بگویم هیچ عیبی از ما نیست. کم کاری و بی سلیقگی است، پیر بودن هست و... اما من میخواهم بگویم دیدگاه مردم هم اشتباه است. چرا من روحانی که دائم در سفر هستم، من الان ۱۵ روز زن و بچه ام را ندیده ام. فردا هم میروم مشهد و بعد ۵ روز در کاشمر سخنرانی دارم. من بیست سال نمازم شکسته نیست، تمام است. من کودکی بچه هایم یادم نیست. دائم در حال سفرم هستم. وضع من باید خیلی بهتر باشد نسبت به آن روحانی که هر شب در کنار زن و بچه خودش است. اگر او سوار پراید است من باید سوار ال ۹۰ باشم. منم تلاش میکنم. شما میخواهید بروید پیش پروفسور سمیعی بعد ویزیت سوزن زن محل تان را بدهید؟ چلوکباب بخورید پول نان و پنیر و پیاز دهید؟
وضع شما پس خیلی خوب است؟
بله. من خیلی وضعم خوب است. من سخنران یک کشوری هستم. یک نباشم حتما از سخنران های مطرح کشوری هستم.
مردم کم حوصله شده اند
به نظر می رسد مداح ها در حال گرفتن جای روحانیون هستند. الان کسی نمی گویید می خواهم سخنرانی فلان روحانی بروم اما همه می گویند می خواهم هییت فلان مداح برم. نظرتان چیست؟
مردم حال و حوصله فلسفه و تبیین معارف ندارند. هییت میثم مطیعی می روند که آهنگش را دوست دارند. واقعا خوب میخواند همه هم مداحی گوش میکنند. حاج محسن طاهری. آقا مرتضی طاهری که معرکه است. آقای خلج. همه خوب هستند. منتها نقطه ضعف هم دارند. ولی محمود کریمی گوش میکنند. ثواب هم دارد. اما سخنرانی بخواهد گوش کند باید آیه گوش کند، حدیث گوش کند، در رانندگی مغز باید بکار بیافتد، مطلب را بگیرد. پس خیلی با حوصله مردم سخنرانی جور نیست
این جابه جایی بد نیست؟
نه. اتفاقا مداح بازوی روحانیت است. مداحها خیلی کمک میکنند. مداحها کار ما آخوندها را کامل میکنند. الان در کنار ما هستند درمقابل ما نیستند.
حاج در بحث های سیاسی خیلی ورودی ندارید تا به حال شده است از کاندیدای مستقیم حمایت کنید؟
من سلیقه ام نیست. چون ما از آینده خبر نداریم. فردا فرد خراب عمل کرد، اعتماد مردم از بین می رود.
در بحث های سیاسی خیلی ورود نمی کنم
ورود نمیکنید؟
نه! من برای اصل انتخابات میگویم بروید رای دهید. خیی هم درگیر چپ و راست نبودم. اعتقاد ندارم. مقام معظم رهبری حرف قشنگی زدند گفتند من ولایی هستم. کسی که انقلابی باشد برای انقلاب واقعا ارزش قائل باشد، چپ و راست ندارد. انقلابی باشد بچه باشد میشود محمدحسین فهمیده. دانشجو باشد میشود احمدی روشن. بنا باشد میشود شهید برونسی. ارتشی باشد میشود مرحوم شهید عزیز صیاد، یا عباس بابایی. عباس بابایی چقدر در معنویت معرکه بود. مردم او را نشناختند.من نظرم این است باید آدم انقلابی باشد. در مجلس برود بهترین نماینده است، وزیر باشد بهترین وزیر است، کارمند باشد بهترین کارمند است. کارگر باشد بهترین کارگر است.
من استفاده ای برای جریانات سیاسی ندارم
جریانات سیاسی تلاش نکردند در این سالها شما را جذب کنند؟
من را میشناسند. من استفاده ای برای سیاسیون نداشتم، لذا هیچ وقت دورم نیامدند. چون من خریدنی نیستم. من همه را دوست دارم. مثلا رفتم یک بار دیدن استاندار به او گفتم من خیلی شما را دوست دارم، اما خیلی اسراف کردید و تجمل گرا هستید. خندید. گفت صد تا آخوند دیگر آمده اند هیچ چیز نگفته اند. گفتم من کاری با آنها ندارم. من دستم را کوتاه کرده ام که زبانم دراز باشد. وامدار هیچ کس نبوده ام. هیچ کس نمیتواند بگوید، من دانشمند را دانشمند کرده ام. نه صدا و سیما، نه سازمان تبلیغات، نه سپاه، نه خطبههای نماز جمعه، نه رادیو، نه دفتر امام جمعه. فقط امام حسین(ع) و دو استاد خودم و تلاش خودم. من را به اینجا رسانده است.
نه زندان رفته ام نه خلع لباس شده ام
نام استاد هایتان را ذکر کنید
آیت الله احمد امامی رحمه الله و برادر گرامی ایشان. بنده هم در سال ۶۲ معمم شده ام. تا حالا هم در خدمت شما هستم. نه خلع لباس شده ام، نه زندان رفته ام. دیدید که شایعه میکنند من را هفتهای دو بار زندان میبرند، خلع لباس میکنند. یک کربلا می رویم و میآییم این طور میکوبند.
اخیرا رهبری فرمودند در عدالت اجتماعی نتوانستیم موفقیت آمیز عمل کنیم.در بین مردم هم اعتراضاتی می بینیم نظر شما چیست؟
من که تا حالا خیلی به مردم تذکر دادم. مردم شماها کجا گیر میکنید. در دفتر ریاست جمهوری که گیر نمیکنید. چند درصد مردم با دفتر ریاست جمهوری کار دارند؟ با مجلس درگیر بودید تا حالا؟ با دفتر رهبری مشکل داشتید؟ من یک بار رفتم آن هم تا دم دفتر. آن هم کارت کم آمد و گفتیم یه بار دیگر میآییم که کارت بدهند. در دفتر آقا و در بیت هم نرفته ام.
مردم به خودشان ظلم می کنند
برای سخنرانی هم رفته اید؟
میگویم من اصلا بیت نرفته ام. نه بابا ما قابل نیستیم. به خاطر همین ذهنیتها و بی انصافی هاست که در مورد من درست کرده اند. پس مردم دفتر آقا که گیر نمیکنند، ریاست جمهوری که گیر نمیکنند. در دفتر قوه قضائیه هم که به مشکل نمی خورند . کجاها گیر میکنند؟ در شهرداری، فرمانداری، دارایی بیمه، بهداشت، بانک. دادگاه، ۷ الی ۸ جاست. سوال دومم این است اینهایی که در شهرداری هستند در بیمارستانها هستند در دادگاهها هستند، بیمه و بانک و ... هستند اینها چه کسانی هستند؟ کره ای هستند؟ افغانستانی هستند پاکستانی هستند؟ یا ایرانی هستند. در اصفهان همه اصفهانی، در تبریز، همه تبریزی. کیا گیر میدهند، مردم به مردم گیر میدهند. ما خودمان با خودمان نمیسازیم. آن کسی که در شهرداری بیاید اذیت کند، در داگاه میآید فلان کار را انجام میدهد، کی هست؟ مردم هستند. عامل اذیت خودمان هستیم. ما خودمان کسانی را مسلط کرده ایم بر خودمان که به ما رحم نکنند. مردم در این قصه مقصر هستند. ما دلمان برای هموطن مان نمیسوزد. این چیزها را که نباید به رئیس جمهور گفت. نباید به رهبر گفت. آنها گفته اند مردم را معطل کنید. درست است بعضی از قوانین دست و پا گیر است، واقعا روی آن باید کار شود و اصلاح شود. ما میدانیم که نمایندههای مجلس باید بیشتر هوای مردم را داشته باشند. همه درست. اما وقتی قانون وضع میشود، مطالب دسته بندی میشود برنامه داده میشود، آن کسی که اجرا می کند چرا زور میگوید. پارتی بازی میکند، او چرا حق و نا حق میکند. چرا فکر میکنیم سیستم به ما ظلم میکند. نه فقط سیستم نیست. والله مردم خودشان به خودشان ظلم میکنند. الان بیایید با هم برویم در یکی از شهرداری تهران. این پشت شهرداری چیها نشسته اند، چه کسانی هستند؟ خوب وقتی ایرانی به ایرانی رحم نمیکند، باید چکار کرد.
اشتباهات ما روحانی ها را به پای اسلام نگذارید
حاج آقا در پایان مصاحبه توصیه ای به جوان ها بکنید
من خواهش میکنم عقل تان به چشمتان نباشد. هر کسی لباس پیغمبر را تنش کرد پیغمبر نیست. والله ما معصوم نیستیم. اشتباه میکنیم. خطا میکنیم. ما هم گاهی غفلت میکنیم. گاهی اطلاعات غلط میگیریم. چون لباس پیغمبر تنمان است باید خیلی مواظب باشیم. ما هم مواظب هستیم. اما شما هم مواظب باشید. ما هم که علی بن ابی طالب نیستیم که عصمت داشته باشیم. با اشتباه من آخوند به اسلام فحش ندهید. اسلام خیلی مظلوم است. من واقعا دلم برای اسلام میسوزد. به قول یکی از آقایان در این چند سال فقط یک شهید دادیم، آن هم اسلام بوده است. اسلام یعنی حضرت زهرا(س)، یعنی امیر المومنین. اشتباهات ما را به پای قرآن نگذارید.
منبع:فردا
گسترش حوزه های علمیه اقدام خوبی است/ روحانیون بعد از تحصیل در قم به شهر های خود برگردند
در سالهای اخیر شاهد گسترش حوزههای علمیه در شهرهای مختلف کشور هستیم. عدهای معتقد هستند این روند منجر به کاهش سطح سواد روحانیون و طلبهها شده است نظر شما در این مورد چیست؟
من، چون درکارهای مدیریتی خیلی ورودی نداشتم آشنایی با سیستم مدیریت حوزه علمیه ندارم و در جریان سیاستهای کلی حوزه علمیه نیستم. من فقط یک منبری هستم، خیلی هم دلم نمیخواهد از حوزه مسئولیتی هم که دارم به عنوان یک منبری پا را فراتر بذارم. اما من فکر میکنم اصل کار خوب است، چون خیلی از جوانها میخواهند طلبه شوند، اما نمیتوانند به قم، تهران، اصفهان بروند، چرا؟ چون مادر پیری دارد که باید اداره کند، زن دارد، قم باید کرایه خانه بدهد، ندارد. اما اینجا در شهر خودش میتواند در یک اتاق هم زندگی کند؛ لذا مسئولان برای طلبهها و کسانی که عاشق طلبگی هستند تسهیلات قائل شده اند. میگویند اشکال ندارد ما حوزه را به ده و شهر شما میآوریم. منتها من فکر میکنم عیب جای دیگری است. اینکه حوزهها گسترش پیدا کنند خیلی خوب است، عیب این است که آقایانی که در قم نشسته اند حاضر نیستند از قم به شهرهای خودشان برگردند و سطح حوزههای علمیه را از نظر علمی بالا ببرند. در قم دو هزار مجتهد داریم، اما به شهرهای خودشان بر نمیگردند.
دلیل این کار چیست؟
محاسن شهر قم
انسان در کوچه پس کوچه های قم به برکت حضرت معصومه(س) مطلب یاد می گیرد
یعنی در قم راحتتر هستند؟
نه! مساله راحتی نیست. شهر قم نه آب وهوای خوبی دارند و نه امکانات مخصوصی که در دیگر شهرها نباشد، اما مزیت قم به حس و حال حضور حضرت فاطمه معصومه(س) است. بعد هم در قم وقتی یک سوال برای فرد پیش میآید در به در قرار نیست بگردد. ده تا مرجع هست. دو هزارتا آیت الله است. هزارتا استاد است. یعنی مثلا همسایه بغلی شما مدرس حوزه است، سوال میکنید و مشکل خود را رفع میکنید. شبها در قم مهمانیها علمی برگزار میشود. مثلا من خودم وقتی در قم هستم هر چند به دلیل مشغلههای خودم کمتر در قم حضور دارم. ولی باور نمیکنید یک هفته در قم میمانم، به اندازه دو ماه مایه علمی میگیرم. بدون اغراق عرض میکنم. به قول یکی از علما که میگفت آدم در کوچه پس کوچهها هم که راه میرود مطلب یاد میگیرد. ولی من خواهشم از آقایان محققین، علما و اساتید این است که به شهر خود برگردند. ما سفیر نداریم. ما مهاجر الی الله نداریم. الان چرا ما برای شهدای مدافع حرم، این قدر ارزش قائل هستیم. میگوییم شهدای ۸ سال دفاع مقدس یک مدال دارند، مجاهد فی سبیل الی الله هستند. اما شهدای مدافع حرم دو تا مدال دارند. مهاجر الی الله هستند. مدافع چه هستند؟ حرم. ما هم باید مدافع حریم شویم. حریم ولایت. حتما باید برود سوریه با داعش بجنگد؟ با تفکرات داعشی در ایران میجنگد. با تفکرات کمونیستی، بهائیت، وهابیت، تفکرات صوفی گری، شیطان پرستی بجنگد. خدا میداند در این کشور چقدر سنگرهای دشمن داریم که نامحسوس است و روحانیت باید جلوی آن ها ایستادگی کند.
شما اشاره کردید روحانیت مسئول روح و روان مردم است اما احساس می شود وضعیت فرهنگی و روح روان مردم خیلی خوب نیست
حالا چرا همه اش فکر میکنید ما روحانیون باید همه مشکلات این حوزه را درست کنیم؟
خوب خودتان فرمودید روحانیت مسئول این حوزه است
مسئول روح مردم که نیستیم. الان مردم که مریض میشوند تقصیر دکتر است. تقصیر وزارت بهداشت است؟ بله وزارت بهداشت باید مراقب کند که مثلا آن گاونی که برای مصرف مردم کشته می شود آلوده نباشد اما دیگر مسائل دیگر که باعث مریضی مردم می شوند که به وزارت بهداشت مرتبط نیست. در حوزه فرهنگی هم مسئله اینگونه است یعنی ما مسائل را مطرح می کنیم اما نمی توانیم جلوی آلودگی ها را بگیریم.
بله. درست می فرمایید اما آیا روحانیت نقش خودش را انجام داده است؟ نظرتان در مورد آمار های تاسف بار در حوزه فرهنگی و اجتماعی چیست؟
مگر روحانیت مسئول کار های اجرایی است؟ این سوالات را باید از رئیس جمهور و مسئولان دیگر بپرسید
آیا روحانیت در حد وظیفه خود به این معضلات حساسیت داشته است؟
بله داشته است. ببینید الان خود شما در طایفه تان چند تا روحانی دارید؟
کم.
در هفته چندبار پای منبر روحانیون می نشینید؟
کم.
در ماه؟
دو سه بار
در سال؟
روحانیت دست تنهاست
در حد محدود
آفرین. همینهایی هم که میروید چندتاش با هم فرق دارند، یکی مرید آقای انصاریان هستند، یکی مریدی فلانی است. می خواهم بگوییم اینطوری نیست که روحانیت سکوت کرده باشد روحانیون دارند، هر روز هر جا که منبر میروند تاکید میکنند. من، چون شغلم هست، میگویم. من نمیخواهم دفاع کنم. به این حسینیه قسم من نمیخواهم دفاع کنم. چون من منتقد هستم. حر هم هستم. همه میدانند حرفی را که خدا بگوید من میگویم. از هیچ چیزی هم واهمه ندارم. این طور نیست. روحانیت دست تنهاست. ما مخرب خیلی داریم. ما به عنوان یک دلاک و حمومی مردم را تمیز میکنیم، بچه را تمیز میکنیم، اما دوباره میرود در کوچه با کله داخل لجن می شود.
اکثر نهادهای ما دست روحانیت است؟
این طور نیست. کجاش دست روحانیت است؟
حسن روحانی علیه روحانیت عمل می کند
کدام نهاد نیست؟
فقط فحش هایش برای روحانیت است. الان رئیس جمهور ما فقط لباس روحانی تنش است. اگر کار آخوندی هم میکند بگویید. اصلا وقت ندارد. تازه خدا خیرش بدهد کار ضد آخوندی هم میکند. سلمان را، ابوذر را زیرسوال میبرد. کوزه میشکند تا بیشتر آب بیاورند. آقای روحانی را من دوست دارم، اما من نقد دارم. گاهی اوغات ما آخوندها هم اشتباه میکنیم.
روحانیت وارد کار های اجرایی نشود
یکی از نقد هایی که به روحانیت مطرح می شود این است که وارد کار های اجرایی شده است که خیلی ها می توانند انجام دهند. شما این نقد را قبول دارید؟
منم نظرم همین است. من بعضی از طلبهها را میبینم کار حجامت میکنند. میگویم این همه دکتر داریم که می توانند حجامت انجام بدهند. قرار نیست ما کار دکتر ها را انجام بدهیم. روحانیت باید کار خود را انجام بدهد. هر کس باید سر جای خودش باشد. من خیلی نمیپسندم که یک روحانی از مسیر آخوندیش بیرون بیایید. ما خیلی کار داریم. باور کنید اگر یک روحانی بخواهد واقعا به وظایف روحانی مقید باشد وقت سرخاراندن هم نخواهد داشت. من یکی از کتاب هایم در مورد محراب و منبر است. صد و سی و چهار تا تکنیک را باید روی منبر رعایت کند. منبر تاریخ میخواهد، لطیفه میخواهد. حدیث، تمثیل، تشبیه میخواهد. خاطره، حکایت، آیه قرآن میخواهد. صغیر و کبری باید بچینید. خیلی کار دارد. خود همین منبر رفت کلی وقت از یک روحانی می گیرد و کسی بخواهد تکنیک های این را یاد بگیرد وقت کار های دیگر را نخواهد داشت.
برای یک منبر خوب باید ده ساعت مطالعه کرد
مطالعه گستردهای میخواهد.
من نمیتوانم فقط ۴ تا حدیث روی منبر بخوانم، تاریخ میخواهد، مصداق و نمونه میخواهد. یک وقت آدم میخواهد مطلبی را بیان کند، از مثال استفاده میکند، آن هم مثالهایی که دست یافتنی است، مردم میبینند و به قول دانشگاهیها کاربردی است. من اگر بخواهم یک منبر خوب بروم باید ده ساعت مطالعه کنم. کی وقت میکنم که کار اجرایی کنم.
حاج آقا ما سخنرانهایی داریم که چند صد سخنرانی در عرض چند سال کرده اند.
بله. من خیلی درک شان نمی کنم.
حاج آقا وضعیت تریبونهای نماز جمعه را چطور ارزیابی میکنید؟
تریبون نماز جمعه، اسم تریبون که میآید برایم جالب است. میدانید چرا اصلا تریبون میگویند؟
از ائمه جمعه توقع زیادی داریم
نه
چرا تریبون می گویند مثلا میز و صندلی نمیگویند. ماجرا این است که یک آقایی بود به نام مستر تریبون، ۵۰ سال در اروپا سخنران بود، وقتی مرد برای اینکه در ذهنها بماند و هیچ وقت فراموش نشود، جایگاه سخنرانی را تریبون گذاشتند. ببینید خارجیها چقدر دقیق هستند. فلسفی ۵۰ سال، ۶۰ سال منبر رفت مردم نمیدانند قبر او کجاست. مقام معطم رهبری فرمودند فلسفی بلندگوی اسلام بود.
امام جمعه، از یک طرف نماینده ولی فقیه است و از طرف دیگر هم باید به مشکلات مردم و دغدغه های آن ها هم نظر داشته باشد و یکی از اجتماعات مهم جامعه که نماز جمعه است که در واقع یک میتینگ عبادی_ سیاسی است دست امام جمعه است این شرایط باعث می شود امام جمعه خیلی نتواند با آزادی عمل اقدام کند وسخن بگوید. من فکر میکنم توقع ما از ائمه جمعه یک مقداری چون از جایگاهشان آگاهی زیادی نداریم بیش از حد است. من نمیگویم امام جمعه با دولت درنیافتد ونقد نکند، محکم حرف نزند. اما ببینید وقتی جامعه ملتهب است امام جمعه پدر آن شهر است. وقتی بچهها بهم ریخته اند اگر هم پدر بخواهد این استرس را زیاد کند، کمک به آرامش خانه نمیکند. مجبور است امام جمعه بگوید همه چیز آرام است مشکلی نیست، مردم شما هم صبوری کنید. امام جمعه عمده کارش آرام کردن مردم است. بعد هم توقع نداشته باشید امام جمعه پشت تریبون نماز جمعه، در روز جمعه همه تذکرات را بدهد. امام جمعه که هست، امام شنبه تا ۵ شنبه هم هست. در شورای اداری هم باید امام جمعه باشد. در شورای تامین هم هست، فرماندار است . بعضی از حرفها را ائمه جمعه باید در شورای تامین بزند. بعضی از حرفها را در استانداری بزند؛ و میزنند.
ائمه جمعه ارتباط خودشان را با مردم بیشتر کنند
پس شما دلیل خلوت شدن نماز جمعه ها را چه چیز می دانید؟
فکر میکنم که چندتا دلیل دارد. یکی توقع زیادی مردم است؛ چون جایگاه امام جمعه را نمی شناسند فکر می کنند امام جمعه کم گذاشته است. من نمیخواهم بگویم امام جمعهای نداریم که کم نگذاشته است، من حرفم کاملا کلی است. من اصلا موردی کار نمیکنم. اتفاقا در کشور از دست بعضی از ائمه جمعه گلایهمندی های است. برخوردها و برداشتهایی گاهی اوقات میکنند که من تعجب میکنم و میفهمم که متاسفانه دور و بریهای امام جمعه کار را خراب کرده اند و امام جمعه بیش از حد به دور وبری ها خود اعتماد کرده است. من نظرم این است باید این گارد را بشکند و خود امام جمعه مستقیما با مردم در ارتباط باشد. مثلا یک امام جمعهای از رفتن من به شهری ممانعت کرده بود. ایشان نباید بیاید، میآید وحدت را بهم میریزد، در صورتی که من ۲۰ سال است در این موضوع منادی وحدت شدم. خبر نداشت. بعد در دفتر ایشان سلیقهای خط داده بودند. پس امام جمعه نباید صد در صدی اعتماد به اطرافیان کند. حتی اعتماد کامل به بچه خودش نکند. اعتماد صد درصد به آنچه که درگوش او میکنند، نکند، باید مستقل باشد.
ائمه جمعه پیر توان مناسبی برای امامت جمعه ندارند/ ائمه جمعه با مشکلات معیشتی روبرو هستند
از طرف دیگر من چند تا امام جمعه در کشور میشناسم که واقعا معرکه هستند، مثل آیت الله شاهچراغی در سمنان. این مرد بزرگوار را مردم به نفس او اعتقاد دارند. خود من وقتی حاجتی دارم زنگ میزنم میگویم حاج آقا التماس دعا دارم. باور کنید. من به ایشان ایمان دارم . شاید اصلا امام جمعه نباشند. من به شخص او ایمان دارم. حضرت آیت الله علما که در سیرجان بودند الان در کرمانشاه هستند، واقعا معرکه هستند. ما امام جمعه خوب داریم. بقیه هم خوب هستند، اما بعضی ها خیلی به اطرافیانشان اعتماد می کنند که نباید اعتماد کنند. بعضی هایشان پیرمرد هستند، من خودم یک سال است مریض شده ام واقعا صبرم مثل قبل نیست. توانم هم مثل قبل نیست. من چه جنب و جوشهایی روی منبر داشتم، منبر ۲ ساعته میرفتم. الان یک ساعت منبر میروم حالم بد میشود. بعضی از ائمه جمعه پیرمرد هستند. عروس دارند، داماد دارند، نوه دارند، گرفتار خانواده هستند، واقعا در مشقت اقتصادی هستند. باور میکنید، مردم باور نمیکنند. البته حق هم دارند از بس ذهنیت درست شده، شما فکر میکنید یک امام جمعه حقوقش در ماه چقدر است؟ واقعا ائمه جمعه با مشکلات معیشتی روبرو هستند در حالی که مردم فکر می کنند آن ها در آمد های بالایی دارند.
چرا این تصور هست؟
دشمن کار میکند. ما اگر این حرف ها را قبول کنیم باید بگیم حضرت علی (ع) هم یک ریگی در کفشش بوده. است چون خیلیها باور کردند مگر علی(ع) هم نماز میخواند؛ که در مسجد او را بکشند.
شبهه شبیه حق است/ آنقدر شایعه کردند که پسر مختار هم به پدرش شک کرد
مگر حضرت علی رسانه داشتند؟ مگر امکانات شما را داشت؟ حضرت علی در کوفه بود در شام گفته بودند نماز نمی خواند. خوب مردم هم باور کرده بودند
من شایعه را میگویم. اصلا چرا به شایعه میگویند، شایعه. چرا میگویند شبهه. چون شبیه حق است. اصلا مردم باید بدانند چرا شبهه را میگویند شبه. حضرت امیر فرمودند از شبهات بترسید. شبه مثل زن بدکاره آرایش کردهای میماند که هر کس جذب آن شد، به فساد کشیده میشود. شبهه خیلی خطرناک هستند. آنقدر گفتند دانشمند ضد انقلاب است، که باورشان شد حالا باید ثابت کنیم نیستیم. آنقدر گفتند که حزب الهیهای ما فکر میکنند من زاویه دارم. این را کجای دلم بگذارم. حالا یک نمونه بگویم. آنقدر گفتند مختار زیدی است، آنقدر گفتند که پسر مختار به پدرش شک کرد. الان خیلیها میگویند مختار ادعای امام زمانی کرده است. امام سجاد میگوید رحمه الله مختار. معصوم رحمت میفرستد. باور کنید من هر وقت رفتم کوفه کنار قبر جناب مختار، باور نمیفرمایید دو ساعت ایستادم جواب شبهه به بچههای شیعه خودمان دادم؛ که حاج آقا فاتحه بخوانم یا نه، بگویم علیه السلام یا نه. ببینید شبه چکار میکند. دشمن روز و شب کار میکند.
چرا فکر می کنید من باید سوار پراید شوم؟
بی انصافی نیست همه را به شایعه ربط دهیم؟
نه. من نمی خواهم بگویم هیچ عیبی از ما نیست. کم کاری و بی سلیقگی است، پیر بودن هست و... اما من میخواهم بگویم دیدگاه مردم هم اشتباه است. چرا من روحانی که دائم در سفر هستم، من الان ۱۵ روز زن و بچه ام را ندیده ام. فردا هم میروم مشهد و بعد ۵ روز در کاشمر سخنرانی دارم. من بیست سال نمازم شکسته نیست، تمام است. من کودکی بچه هایم یادم نیست. دائم در حال سفرم هستم. وضع من باید خیلی بهتر باشد نسبت به آن روحانی که هر شب در کنار زن و بچه خودش است. اگر او سوار پراید است من باید سوار ال ۹۰ باشم. منم تلاش میکنم. شما میخواهید بروید پیش پروفسور سمیعی بعد ویزیت سوزن زن محل تان را بدهید؟ چلوکباب بخورید پول نان و پنیر و پیاز دهید؟
وضع شما پس خیلی خوب است؟
بله. من خیلی وضعم خوب است. من سخنران یک کشوری هستم. یک نباشم حتما از سخنران های مطرح کشوری هستم.
مردم کم حوصله شده اند
به نظر می رسد مداح ها در حال گرفتن جای روحانیون هستند. الان کسی نمی گویید می خواهم سخنرانی فلان روحانی بروم اما همه می گویند می خواهم هییت فلان مداح برم. نظرتان چیست؟
مردم حال و حوصله فلسفه و تبیین معارف ندارند. هییت میثم مطیعی می روند که آهنگش را دوست دارند. واقعا خوب میخواند همه هم مداحی گوش میکنند. حاج محسن طاهری. آقا مرتضی طاهری که معرکه است. آقای خلج. همه خوب هستند. منتها نقطه ضعف هم دارند. ولی محمود کریمی گوش میکنند. ثواب هم دارد. اما سخنرانی بخواهد گوش کند باید آیه گوش کند، حدیث گوش کند، در رانندگی مغز باید بکار بیافتد، مطلب را بگیرد. پس خیلی با حوصله مردم سخنرانی جور نیست
این جابه جایی بد نیست؟
نه. اتفاقا مداح بازوی روحانیت است. مداحها خیلی کمک میکنند. مداحها کار ما آخوندها را کامل میکنند. الان در کنار ما هستند درمقابل ما نیستند.
حاج در بحث های سیاسی خیلی ورودی ندارید تا به حال شده است از کاندیدای مستقیم حمایت کنید؟
من سلیقه ام نیست. چون ما از آینده خبر نداریم. فردا فرد خراب عمل کرد، اعتماد مردم از بین می رود.
در بحث های سیاسی خیلی ورود نمی کنم
ورود نمیکنید؟
نه! من برای اصل انتخابات میگویم بروید رای دهید. خیی هم درگیر چپ و راست نبودم. اعتقاد ندارم. مقام معظم رهبری حرف قشنگی زدند گفتند من ولایی هستم. کسی که انقلابی باشد برای انقلاب واقعا ارزش قائل باشد، چپ و راست ندارد. انقلابی باشد بچه باشد میشود محمدحسین فهمیده. دانشجو باشد میشود احمدی روشن. بنا باشد میشود شهید برونسی. ارتشی باشد میشود مرحوم شهید عزیز صیاد، یا عباس بابایی. عباس بابایی چقدر در معنویت معرکه بود. مردم او را نشناختند.من نظرم این است باید آدم انقلابی باشد. در مجلس برود بهترین نماینده است، وزیر باشد بهترین وزیر است، کارمند باشد بهترین کارمند است. کارگر باشد بهترین کارگر است.
من استفاده ای برای جریانات سیاسی ندارم
جریانات سیاسی تلاش نکردند در این سالها شما را جذب کنند؟
من را میشناسند. من استفاده ای برای سیاسیون نداشتم، لذا هیچ وقت دورم نیامدند. چون من خریدنی نیستم. من همه را دوست دارم. مثلا رفتم یک بار دیدن استاندار به او گفتم من خیلی شما را دوست دارم، اما خیلی اسراف کردید و تجمل گرا هستید. خندید. گفت صد تا آخوند دیگر آمده اند هیچ چیز نگفته اند. گفتم من کاری با آنها ندارم. من دستم را کوتاه کرده ام که زبانم دراز باشد. وامدار هیچ کس نبوده ام. هیچ کس نمیتواند بگوید، من دانشمند را دانشمند کرده ام. نه صدا و سیما، نه سازمان تبلیغات، نه سپاه، نه خطبههای نماز جمعه، نه رادیو، نه دفتر امام جمعه. فقط امام حسین(ع) و دو استاد خودم و تلاش خودم. من را به اینجا رسانده است.
نه زندان رفته ام نه خلع لباس شده ام
نام استاد هایتان را ذکر کنید
آیت الله احمد امامی رحمه الله و برادر گرامی ایشان. بنده هم در سال ۶۲ معمم شده ام. تا حالا هم در خدمت شما هستم. نه خلع لباس شده ام، نه زندان رفته ام. دیدید که شایعه میکنند من را هفتهای دو بار زندان میبرند، خلع لباس میکنند. یک کربلا می رویم و میآییم این طور میکوبند.
اخیرا رهبری فرمودند در عدالت اجتماعی نتوانستیم موفقیت آمیز عمل کنیم.در بین مردم هم اعتراضاتی می بینیم نظر شما چیست؟
من که تا حالا خیلی به مردم تذکر دادم. مردم شماها کجا گیر میکنید. در دفتر ریاست جمهوری که گیر نمیکنید. چند درصد مردم با دفتر ریاست جمهوری کار دارند؟ با مجلس درگیر بودید تا حالا؟ با دفتر رهبری مشکل داشتید؟ من یک بار رفتم آن هم تا دم دفتر. آن هم کارت کم آمد و گفتیم یه بار دیگر میآییم که کارت بدهند. در دفتر آقا و در بیت هم نرفته ام.
مردم به خودشان ظلم می کنند
برای سخنرانی هم رفته اید؟
میگویم من اصلا بیت نرفته ام. نه بابا ما قابل نیستیم. به خاطر همین ذهنیتها و بی انصافی هاست که در مورد من درست کرده اند. پس مردم دفتر آقا که گیر نمیکنند، ریاست جمهوری که گیر نمیکنند. در دفتر قوه قضائیه هم که به مشکل نمی خورند . کجاها گیر میکنند؟ در شهرداری، فرمانداری، دارایی بیمه، بهداشت، بانک. دادگاه، ۷ الی ۸ جاست. سوال دومم این است اینهایی که در شهرداری هستند در بیمارستانها هستند در دادگاهها هستند، بیمه و بانک و ... هستند اینها چه کسانی هستند؟ کره ای هستند؟ افغانستانی هستند پاکستانی هستند؟ یا ایرانی هستند. در اصفهان همه اصفهانی، در تبریز، همه تبریزی. کیا گیر میدهند، مردم به مردم گیر میدهند. ما خودمان با خودمان نمیسازیم. آن کسی که در شهرداری بیاید اذیت کند، در داگاه میآید فلان کار را انجام میدهد، کی هست؟ مردم هستند. عامل اذیت خودمان هستیم. ما خودمان کسانی را مسلط کرده ایم بر خودمان که به ما رحم نکنند. مردم در این قصه مقصر هستند. ما دلمان برای هموطن مان نمیسوزد. این چیزها را که نباید به رئیس جمهور گفت. نباید به رهبر گفت. آنها گفته اند مردم را معطل کنید. درست است بعضی از قوانین دست و پا گیر است، واقعا روی آن باید کار شود و اصلاح شود. ما میدانیم که نمایندههای مجلس باید بیشتر هوای مردم را داشته باشند. همه درست. اما وقتی قانون وضع میشود، مطالب دسته بندی میشود برنامه داده میشود، آن کسی که اجرا می کند چرا زور میگوید. پارتی بازی میکند، او چرا حق و نا حق میکند. چرا فکر میکنیم سیستم به ما ظلم میکند. نه فقط سیستم نیست. والله مردم خودشان به خودشان ظلم میکنند. الان بیایید با هم برویم در یکی از شهرداری تهران. این پشت شهرداری چیها نشسته اند، چه کسانی هستند؟ خوب وقتی ایرانی به ایرانی رحم نمیکند، باید چکار کرد.
اشتباهات ما روحانی ها را به پای اسلام نگذارید
حاج آقا در پایان مصاحبه توصیه ای به جوان ها بکنید
من خواهش میکنم عقل تان به چشمتان نباشد. هر کسی لباس پیغمبر را تنش کرد پیغمبر نیست. والله ما معصوم نیستیم. اشتباه میکنیم. خطا میکنیم. ما هم گاهی غفلت میکنیم. گاهی اطلاعات غلط میگیریم. چون لباس پیغمبر تنمان است باید خیلی مواظب باشیم. ما هم مواظب هستیم. اما شما هم مواظب باشید. ما هم که علی بن ابی طالب نیستیم که عصمت داشته باشیم. با اشتباه من آخوند به اسلام فحش ندهید. اسلام خیلی مظلوم است. من واقعا دلم برای اسلام میسوزد. به قول یکی از آقایان در این چند سال فقط یک شهید دادیم، آن هم اسلام بوده است. اسلام یعنی حضرت زهرا(س)، یعنی امیر المومنین. اشتباهات ما را به پای قرآن نگذارید.
منبع:فردا
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۳
از حضرتعالی استدعا می کنم لطف و بزرگواری فرمائید شماره تماس جناب حجةالاسلام دانشمند را برای بنده ارسال فرمائید.
متشکرم
نام کاربردی تلگرام
@khademolhojja
همچنان منتظر ارسال شماره تماس حجةالاسلام مهدی دانشمد از سوی شما هستم
ایدی
یا نام کاربری
khademolhojja@
هر آخوند منتقد که باشد بدون دلیل و محاکمه عادلانه محکومش میکنن، طبق آیین نامه دادکاه ویژه روحانیت تمام پرونده های دادسرا و دادگاه های ویژه روخانیت امنیتی است و حتی یک کاغذ هم بهت نمیدن بخونی چه برسه به مطالعه پرونده، حکم دادگاه هم تلفنی صادر میشه هیچ وکیلی غیر از وکلای منصوب شده از طرف خودشان هم نمیتواند وارد ساختمان بشود. ساختمانش هم مثل ساواک است با تدابیر امنیتی شدید. ساختمان تهران خیابان کارکر حنوبی جنب بیمارستان اعصاب و روان روزبه. و مشهد روبروی درب ورودی پارک حجاب و قم...