عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۹۵۲۱۷
تاریخ انتشار : ۱۸ فروردين ۱۳۹۷ - ۱۰:۲۱
درباره سرنوشت کوه‌ها در آستانه قیامت، قرآن تعبیرات مختلفى دارد که همگى حکایت از نابودى و تبدیل آنها به خاک‌هاى نرم مى‌کند.

عقیق:آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی در تفسیر نمونه ذیل آیات 11 تا 19 سوره مبارکه «مزمل» عذاب الهی برای گناهکاران و سرنوشت کوه‌ها در آستانه قیامت اشاره کرده است که متن آن در ادامه می‌آید؛

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

«وَ ذَرْنِی وَ الْمُکَذِّبِینَ أُولِی النَّعْمَةِ وَ مَهِّلْهُمْ قَلِیلاً* إِنَّ لَدَیْنا أَنْکالاً وَ جَحِیماً* وَ طَعاماً ذا غُصَّة وَ عَذاباً أَلِیماً* یَوْمَ تَرْجُفُ الأَرْضُ وَ الْجِبالُ وَ کانَتِ الْجِبالُ کَثِیباً مَهِیلاً* إِنّا أَرْسَلْنا إِلَیْکُمْ رَسُولاً شاهِداً عَلَیْکُمْ کَما أَرْسَلْنا إِلى فِرْعَوْنَ رَسُولاً* فَعَصى فِرْعَوْنُ الرَّسُولَ فَأَخَذْناهُ أَخْذاً وَبِیلاً* فَکَیْفَ تَتَّقُونَ إِنْ کَفَرْتُمْ یَوْماً یَجْعَلُ الْوِلْدانَ شِیباً* السَّماءُ مُنْفَطِرٌ بِهِ کانَ وَعْدُهُ مَفْعُولاً* إِنَّ هذِهِ تَذْکِرَةٌ فَمَنْ شاءَ اتَّخَذَ إِلى رَبِّهِ سَبِیلاً؛ و مرا با تکذیب کنندگان صاحب نعمت واگذار، و آنها را کمى مهلت ده. که نزد ما غل و زنجیرها و (آتش) دوزخ است. و غذایى گلوگیر، و عذابى دردناک. در آن روز که زمین و کوه‌ها سخت به لرزه در مى‌آید، و کوه‌ها (چنان درهم کوبیده مى‌شود که) به شکل توده‌هایى از شن نرم در مى‌آید! ما پیامبرى به سوى شما فرستادیم که گواه بر شماست، همان گونه که به سوى فرعون رسولى فرستادیم! (ولى) فرعون به مخالفت و نافرمانى آن رسول برخاست، و ما او را سخت مجازات کردیم! شما (نیز) اگر کافر شوید، چگونه خود را (از عذاب الهى) برکنار مى دارید؟! در آن روز که کودکان را پیر مى‌کند. و آسمان از هم شکافته مى شود، و وعده او شدنى و حتمى است. این هشدار و تذکرى است، پس هر کس بخواهد راهى به سوى پروردگارش بر مى‌گزیند». (مزمل/ 11 تا 19)

دلداری خداوند برای مسلمانان/ حساب این گنهکاران مستکبر را با من واگذار!

در آخرین آیه، از آیات پیشین اشاره‌اى به کارشکنى‌ها، سخنان ناروا و اذیت و آزار دشمنان اسلام بود، آیات مورد بحث آنها را زیر رگبارى از تهدیدات شدید، دائر به عذاب‌هاى دنیا و آخرت از سوى خداوند، قرار داده، دعوت به تجدید نظر در برنامه‌هاى شوم خود مى‌کند، و هم به مسلمانان صدر اول در برابر هجوم سخت این دشمنان، دلدارى مى‌دهد، و پایمردى مى‌بخشد.

نخست مى فرماید: «مرا با این تکذیب کنندگان ثروتمند و صاحب نعمت واگذار، و آنها را کمى مهلت ده»! (وَ ذَرْنِی وَ الْمُکَذِّبِینَ أُولِی النَّعْمَةِ وَ مَهِّلْهُمْ قَلِیلاً).

یعنى طرف آنها تو نیستى، منم، مجازات و کیفر آنها را به خود من واگذار، و کمى به آنها مهلت ده، تا هم اتمام حجت گردد، و هم ماهیت خود را آشکار سازند، و پشت خود را از بار گناه سنگین کنند، آن گاه عذاب من گلوى آنها را خواهد فشرد!

و مى‌دانیم مدت کمى گذشت که مسلمانان، نیرومند شدند، ضربات سنگین و شکننده خود را در جنگ‌هاى «بدر»، «حنین»، «احزاب» و مانند آن بر پیکر دشمن وارد آوردند، و نیز مدت کمى بیشتر نگذشت که این گردنکشان از دنیا رفتند، و گرفتار عذاب الهى در برزخ شدند و عذاب قیامت نیز از آنها چندان دور نیست.

ضمناً تعبیر به أُولِی النَّعْمَةِ: «صاحبان نعمت» اشاره به غرور و غفلت ناشى از فزونى مال، ثروت و امکانات مادى است که غالباً دامنگیر صاحبان آنها مى‌شود و به همین دلیل، در طول تاریخ انبیاء چنان که قرآن شاهد و گواه است این دسته همیشه در صف اول مخالفان قرار داشتند.

در حقیقت این آیه، شبیه آیه 34 سوره «سباء» است که مى‌گوید: وَ ما أَرْسَلْنا فِی قَرْیَة مِنْ نَذِیر إِلاّ قالَ مُتْرَفُوها إِنّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ کافِرُونَ: «ما در هیچ شهر و دیارى انذار کننده‌اى نفرستادیم، مگر این که مترفین آنها (کسانى که مست ناز و نعمت بودند) گفتند: ما به آنچه شما به آن فرستاده شده‌اید کافریم».

در حالى که این گونه افراد باید قبل از دیگران دعوت منادیان حق را لبیک گویند، تا شکر این همه نعمت الهى را از این طریق به جا آورند.

و در ادامه همین تهدید به صورت صریح‌تر مى‌گوید: «نزد ما غل و زنجیرها و آتش دوزخ است»! (إِنَّ لَدَیْنا أَنْکالاً وَ جَحِیماً).

«انکال» جمع «نکل» (بر وزن فکر) به معنى زنجیرهاى سنگین است، و در اصل از ماده «نکول»، به معنى ضعف و ناتوانى گرفته شده، زیرا زنجیرهایى که بر دست و پا و گردن مى‌نهند، انسان را از حرکت باز مى‌دارد و ناتوان مى‌سازد، این واژه، در معنى «زنجیر» به کار رفته است، آرى، در برابر آزادى بى‌قید و شرط و تنعمى که در این دنیا داشتند، بهره آنها در آنجا اسارت است و آتش!

و باز مى‌افزاید: «و غذایى گلوگیر و عذابى دردناک» (وَ طَعاماً ذا غُصَّة وَ عَذاباً أَلِیماً).

غذایى بر عکس غذاهاى چرب و شیرین دنیاى آنها، که به راحتى از گلو فرو مى‌رفت و گوارا بود، و زندگى دردناک در برابر آسایش بى‌حساب این مغروران خود خواه و مستکبر در این جهان.

با این که غذاى خشن و گلوگیر خود عذابى است أَلِیم، بعد از آن عذاب أَلَیم را جداگانه ذکر مى‌کند، و این نشان مى‌دهد: ابعاد عذاب الیم آخرت از نظر شدت و عظمت بر هیچ کس جز خدا معلوم نیست، لذا در حدیثى مى‌خوانیم: روزى یکى از مسلمانان این آیه را تلاوت مى‌کرد، و پیامبر(صلى الله علیه وآله) استماع مى‌فرمود: ناگهان شخص مزبور صیحه‌اى زد و مدهوش شد.

و در حدیث دیگرى آمده است: خود پیامبر(صلى الله علیه وآله) این آیه را تلاوت مى‌فرمود و چنین حالى به او دست داد.

چگونه این غذا گلوگیر نباشد؟ در حالى که در آیه 6 سوره «غاشیه» مى‌خوانیم: لَیْسَ لَهُمْ طَعامٌ إِلاّ مِنْ ضَرِیع: «آنها غذایى جز از خارهاى جانگداز ندارند».

و نیز در آیات 43 و 44 سوره «دخان» مى‌خوانیم: إِنَّ شَجَرَةَ الزَّقُّومِ * طَعامُ الأَثِیمِ: «درخت زقوم (همان گیاه تلخ، بد بو، بد طعم، تلخ و کشنده) * غذاى گنهکاران است»!.

سرنوشت کوه‌ها در آستانه قیامت

پس از آن به شرح روزى مى‌پردازد که این عذاب‌ها در آن ظاهر مى‌شوند، مى‌فرماید: «این در روزى خواهد بود که زمین و کوه‌ها سخت به لرزه در مى‌آید و چنان کوه‌ها در هم کوبیده مى‌شوند که به شکل توده‌هایى از رمل و شن نرم در مى‌آید» (یَوْمَ تَرْجُفُ الأَرْضُ وَ الْجِبالُ وَ کانَتِ الْجِبالُ کَثِیباً مَهِیلاً).

«کَثِیب» به معنى شن‌هاى متراکم است، و «مَهِیل» از ماده «هیل» (بر وزن کیل) به معنى ریختن شىء نرمى مانند رمل و آرد، بر چیزى است، و در اینجا منظور شن‌هاى نرمى است که هرگز استقرار و ثبات ندارد.

بنابر این معنى، کوه‌ها در قیامت آن چنان از هم متلاشى مى‌شوند که به صورت شن‌هاى نرمى در مى‌آیند که اگر پا روى آن بگذارند فرو مى‌رود.

درباره سرنوشت کوه‌ها در آستانه قیامت، قرآن تعبیرات مختلفى دارد که همگى حکایت از نابودى و تبدیل آنها به خاک‌هاى نرم مى‌کند.

آن گاه به مقایسه‌اى در میان بعثت پیامبر(صلى الله علیه وآله) و مخالفت زورمندان عرب، و قیام موسى بن عمران در مقابل فرعونیان پرداخته، مى‌فرماید: «ما پیامبرى به سوى شما فرستادیم که گواه بر شما است، همان گونه که به سوى فرعون رسولى فرستادیم» (إِنّا أَرْسَلْنا إِلَیْکُمْ رَسُولاً شاهِداً عَلَیْکُمْ کَما أَرْسَلْنا إِلى فِرْعَوْنَ رَسُولاً).

هدف او، هدایت شما و نظارت بر اعمال شما است، همان‌گونه که هدف موسى بن عمران، هدایت فرعون، فرعونیان و نظارت بر اعمال آنها بود.

ولى، فرعون به مخالفت با آن رسول، برخاست، ما هم او را به مجازات شدیدى گرفتار ساختیم» (فَعَصى فِرْعَوْنُ الرَّسُولَ فَأَخَذْناهُ أَخْذاً وَبِیلاً).

نه لشکر عظیم او مانع از عذاب الهى شد، و نه وسعت مملکت، قدرت حکومت و اموال و ثروتمندانشان جلو این کار را گرفت و سرانجام همگى در امواج خروشان نیل که به آن مباهات مى‌کردند، غرق شدند، شما که در سطحى بسیار پایین‌تر از آنها قرار دارید، و از نظر عِدّه و عُدّه به مراتب از فرعون و فرعونیان ضعیف‌ترید درباره خود چه مى‌اندیشید؟ و چگونه به این مختصر اموال و نفراتتان مغرور مى‌شوید؟!

«وَبِیل» از ماده «وبل» در اصل به معنى باران شدید و سنگین است، سپس به هر چیز شدید و سنگین اطلاق شده، مخصوصاً در مورد مجازات، و در آیه مورد بحث، نیز اشاره به شدت عذاب است که گویى اشخاص را مانند یک باران شدید زیر رگبار خود قرار مى‌دهد.

سپس، روى سخن را به کفار زمان پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) کرده، به آنها چنین هشدار مى‌دهد: «اگر شما کافر شوید، چگونه خود را از عذاب شدید الهى برکنار مى‌دارید، در آن روز که کودکان را پیر مى‌کند»! (فَکَیْفَ تَتَّقُونَ إِنْ کَفَرْتُمْ یَوْماً یَجْعَلُ الْوِلْدانَ شِیباً).

آرى، عذاب آن روز، آن قدر زیاد، سنگین، شدید، هولناک و کمرشکن است که کودکان را پیر مى‌کند، و این کنایه از شدت آن است.

عذاب آخرت که سهل است، بعضى نقل مى‌کنند: در همین دنیا گاه که انسان در تنگناهاى فوق‌العاده شدید قرار مى‌گیرد، محسوس است که در یک لحظه زودگذر موهاى او رو به سفیدى مى‌رود!

به هر حال، آیه فوق اشاره به این است به فرض این که: شما در این جهان همچون فرعونیان گرفتار عذاب نابود کننده نشوید، قیامت و عذاب قیامت را چه خواهید کرد؟!

در آیه بعد، توصیف بیشترى درباره آن روز وحشتناک بیان کرده، مى‌افزاید: «در آن روز، کرات آسمانى از هم شکافته مى‌شود، و وعده الهى تحقق مى‌یابد» (السَّماءُ مُنْفَطِرٌ بِهِ کانَ وَعْدُهُ مَفْعُولاً).

بسیارى از آیات قیامت و «اشراط الساعة» (حوادثى که در آستانه پایان جهان و آغاز رستاخیز صورت مى‌گیرد) حکایت از انفجارهاى عظیم، زلزله‌هاى شدید، و دگرگونى‌هاى سریع مى‌کند که آیه مورد بحث، تنها به گوش‌هاى از آن اشاره نموده است.

وقتى آسمان و کرات آسمانى با آن همه عظمت، نتوانند در برابر حوادث عظیم آن روز مقاومت کنند از این انسان ضعیف و ناتوان و آسیب‌پذیر چه کارى ساخته است؟!

در پایان این بحث، اشاره‌اى به تمام هشدارها و انذارهاى گذشته کرده، مى‌فرماید: «آنچه گفته شد تذکر و یادآورى است» (إِنَّ هذِهِ تَذْکِرَةٌ).

شما در انتخاب راه آزاد هستید، و هر کس بخواهد هدایت شود و طالب سعادت ابدى باشد، راهى به سوى پروردگارش بر مى‌گزیند» (فَمَنْ شاءَ اتَّخَذَ إِلى رَبِّهِ سَبِیلاً).

اگر پیمودن این راه، از طریق اجبار و اکراه صورت گیرد، نه افتخارى است، نه فضیلتى، فضیلت آن است که: انسان با اراده و اختیار خود، این راه را انتخاب کرده، و بپوید.

خلاصه این که: خداوند راه و چاه را نشان داده، و دیده بینا، و آفتاب روشنى بخش را در اختیار گذارده، و مردم را مخیر ساخته تا در اطاعت فرمانش با اراده و تصمیم وارد عمل شوند.

در این که جمله إِنَّ هذِهِ تَذْکِرَةٌ: «اینها تذکر و یادآورى است» اشاره به چیست؟ احتمالاًت متعددى از سوى مفسران داده شده است: گاه گفته‌اند: اشاره به مواعظى است که در آیات قبل آمد، و گاه گفته شده: اشاره به تمام سوره است، و یا اشاره به تمام قرآن مجید.

بعضى نیز گفته‌اند: ممکن است اشاره به دستور نماز و عبادت شبانه باشد که در آیات نخستین سوره، آمده بود و مخاطب در آن پیامبر (صلى الله علیه وآله) بود، این جمله مى‌خواهد آن را تعمیم و گسترش به سایر مسلمانان دهد.

بنابراین منظور از سبیل: «راه» در جمله بعد، نیز نماز شب است که از جمله راه‌هاى مهم به سوى پروردگار است همان گونه که در آیه 26 سوره «دهر» بعد از دستور عبادت شبانه (وَ مِنَ اللَّیْلِ فَاسْجُدْ لَهُ وَ سَبِّحْهُ لَیْلاً طَوِیلاً) با فاصله مختصرى مى‌فرماید: (إِنَّ هذِهِ تَذْکِرَةٌ فَمَنْ شاءَ اتَّخَذَ إِلى رَبِّهِ سَبِیلاً)که عیناً همان آیه مورد بحث است.

البته این تفسیر مناسبى است ولى مناسب‌تر این است که مفهوم آیه گسترده باشد و تمام برنامه‌هاى انسان‌ساز این سوره، در بر گیرد چنان که در بالا اشاره کردیم.

منبع:فارس



ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین