عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۹۴۹۴۹
تاریخ انتشار : ۲۲ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۲:۵۴
پاسخ به شبهه‌ای در مورد اعتبار نهج‌البلاغه؛
نهج البلاغه نیاز چندانی به اثبات اعتبار از طریق اسناد ندارد؛ زیرا از یک سو کتابی است دارای قدمت تاریخی و مورد اعتنا و اعتماد بزرگان شیعه که شخصیت گردآورنده آن، به اعتبار آن افزوده است.
عقیق:یکی از پرسش‏هایی که درباره نهج البلاغه مطرح است، چگونگی اثبات صدور آن از حضرت امیر (ع) است؛ زیرا از یک طرف گردآورنده آن؛ یعنی سید رضی در سده چهارم و سال‏ها پس از حضرت امیر (ع) می زیست؛ بنابراین، او نمی‏ توانست گفتار امام را از زبان آن حضرت شنیده باشد و از طرف دیگر او در نهج البلاغه برای نقل گفتار امام، هیچ سندی را نقل نکرده است، تا ما از طریق اسناد؛ همان گونه که روش متعارف است، بتوانیم صدور این گفتار از امام را اثبات کنیم. متاسفانه گاه برخی از از روی جهل با استناد به این شبهه، اعتبار این کتاب گرانسنگ را مورد تشکیک قرار می‌دهند.

حجت الاسلام والمسلمین دکتر علی نصیری، رئیس مؤسسه معارف وحی و خرد و نویسنده کتاب تفسیر موضوعی نهج البلاغه به این شبهه پاسخ داده است:

در پاسخ به این شبهه چهار نکته را باید یادآور شد:

1. معارف نهج البلاغه عموماً از نوع اعتقادیات و اخلاقیات است که اعتبار آنها بیش از آن که به سند وابسته باشد، به درستی و استواری متن آنها منوط است و سند بیشتر در روایات فقهی و تعبدی نقش ‏آفرینی دارد. البته این به معنای بی نیازی از اعتبار سنجی سندی روایات در دو حوزه اعتقادات و اخلاقیات نیست، بلکه بدان معناست که اعتبار روایات با فرض برخورداری از اتقان صدوری از جهت قدمت، تاریخ صدور و ثبت در منابع مورد اعتنای بزرگان شیعه، بیشتر از طریق صحت و انطباق متن آنها با قراینی همچون قرآن، سنت و عقل قابل اثبات است. بر این اساس، می ‏توان گفت که نهج البلاغه نیاز چندانی به اثبات اعتبار از طریق اسناد ندارد؛ زیرا از یک سو کتابی است دارای قدمت تاریخی و مورد اعتنا و اعتماد بزرگان شیعه که شخصیت گردآورنده آن، به اعتبار آن افزوده است و از سویی دیگر، در هماهنگی و همآوایی متن آن با آن چه در قرآن و سایر روایات آمده، تردیدی نمی ‏توان روا داشت؛ چنان که عقل نورانی و الهی به اتقان و درستی متن آن گواهی می‏ دهد.


2.  با صرف نظر از نکته پیشین، نهج البلاغه از نظر الفاظ، عبارت‏ها و مهم‏تر از آن از نظر محتوایی چنان محکم، متقن و متعالی است که انکار استناد آن به حضرت امیر (ع)، عملاً بدان معناست که چنین سخنان بلندی از زبانی انسان‏هایی پرخطا و با ضعف‏های فراوان در زمینه تفکر صادر شده است. در حالی که مراجعه و بازخوانی متن نهج البلاغه و فخامت بی‏ نظیری که در آن موج می ‏زند، جایی برای این شبهه باقی نمی ‏گذارد. باری، درباره نهج البلاغه بهترین تعبیر آن است که آن را «فوق کلام البشر و دون کلام الخالق» بدانیم.  نهج البلاغه از این جهت نظیر صحیفه سجادیه و کتاب تحف العقول است که به‏ خاطر معنایی و محتوایی فراتر از نیازمندی به استناد از نظر سند است.   

3. سید رضی در عصری می‌زیست که استنادسازی متون روایی از طریق ارایه اسناد، امری رایج بود و او با کتب روایی؛ همچون آثار کلینی، شیخ صدوق و شیخ مفید آشنا بود، با این حال در گردآوری نهج البلاغه این روش را ترک کرد و در بسیاری از موارد با آوردن عبارت «منه» تنها بخشی از گفتار امام را نقل کرد. این امر حکایت از آن دارد که سخنان امام در عصر سید رضی آن چنان معروف و مشهور بود که او نیازی به استنادسازی آنها از طریق اسناد نمی ‏دید. بنابراین، شهرت و شیوع سخنان و نامه ‏های امام، به نوعی ما را از اعتبارسازی آن از رهگذر اسناد بی نیاز می‏ سازد.

۴. افزون بر پاسخ‏های پیشین، این نکته را نیز باید مورد توجه قرار داد که عموم خطبه‏ ها، نامه ‏ها و کلمات قصار امام که در نهج البلاغه گرد آمده است، پیش از آن البته عموماً به صورت پراکنده در منابع دیگر؛ اعم از منابع روایی و منابع تاریخی انعکاس یافته بود؛ چنان که برخی از بزرگان شیعه؛ همچون عبدالزهرا حسینی در کتاب «مصادر نهج البلاغه و اسانیده» که در چهار جلد فراهم آورد، اسناد و منابع نهج البلاغه بازشناسانده ‏اند.

منبع:مهر

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین