عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۹۳۹۸۵
تاریخ انتشار : ۱۱ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۲:۵۳
حضرت زهرا(س):
حجت‌الاسلام ریاضت با تأکید بر اینکه اصل فاطمیه(س) پرداختن به معارف فاطمی(س) است، گفت: حضرت زهراء (س) در خطبه فدکیه به عبارتی اشاره کرد که راهکار رفع اختلافات مذهبی است. اختلافات فرقه‌ای سلوک جاهلان امت است.
عقیق:پرداختن به معارف اهل بیت عصت و طهارت(ع) ضرورتی اجتناب ناپذیر است؛ زیرا یک فرد مؤمن در پرتو معرفت اهل عترت(ع) است که می‌تواند مدعی پیروی از مسیر این انوار مقدس الهی باشد و این مسأله‌ای جز ابراز محبت است. در واقع فردی که خود را محب اهل عترت(ع) می‌داند باید خود را وادار به تبعیت و پیروی نیز کند وگرنه اگر صرفاً ابراز محبت باشد چه بسا انسان را در دنیا با دست‌اندازهایی مواجه کند که به راحتی جبران‌پذیر نیست، هرچند در قیامت ممکن است مورد شفاعت قرار گیرد.

این حقیقت را خداوند در آیه‌ای از قرآن اینگونه بیان می‌کند: «قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونی‏ یُحْبِبْکُمُ‏ اللَّهُ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحیم؛ بگو: «اگر خدا را دوست دارید، از من پیروى کنید تا خدا دوستتان بدارد و گناهان شما را بر شما ببخشاید، و خداوند آمرزنده مهربان است.» در این آیه به صراحت تبعیت را شرط لازم برای محبت معرفی کرده است. در این صورت است که خداوند مغفرت را جریان می‌دهد و با رحیمیت خود برخورد می‌کند.

حال به مناسبت ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) با حجت‌الاسلام ریاضت به گفت‌وگو نشستیم تا به این بهانه از سخنان ایشان درباره برخی از فضایل، برکات و معارف فاطمی(س) و ائمه(ع) بهره ببریم.

*وقتی صحبت از معرفت فاطمی(س) می‌شود، منظورمان چیست؟

معرفت حضرت زهراء (سلام‌الله علیها) به معنای واقعی کلمه برای غیر معصوم امکان ندارد پس کار ساده‌ای نیست. فرمودند: «مَنْ عَرَفَ فَاطِمَةَ حَقَ‏ مَعْرِفَتِهَا فَقَدْ أَدْرَکَ لَیْلَةَ الْقَدْر؛ هر کسی حق معرفت فاطمه را بشناسد، حتما شب قدر را درک خواهد کرد» اما «آب دریا را اگر نتوان کشید، هم به قدر تشنگی باید چشید».  هر کسی به اندازه وُسع خود می‌تواند به ابعاد بالاتر وجود مقدس حضرت زهراء (سلام‌الله علیها) معرفت پیدا کند. بنابراین وقتی از معرفت فاطمه(س) صحبت می‌کنیم، درباره ابعاد آسمانی ایشان سخن می‌گوییم.

*اشاره فرمودید جز معصوم(ع) نمی‌تواند به معرفت حضرت زهرا(س) دست یابد. چه راهکاری است که بتواند ما را به معرفت و شناخت نسبی برساند تا مقدمه‌ای برای معرفت حقیقی باشد؟

 اینکه اشاره کردم جز معصوم نمی‌تواند به کنه معرفت حضرت زهراء (سلام‌الله علیها) دست یابد، به تصریح روایت است. در روایتی داریم عظمت و جلال و قدری برای حضرت زهراء (سلام‌الله علیها) است که بالاتر از آن عظمت، فقط عظمت خداست. یعنی جلوه‌ای از عظمت خداست. اما اگر بخواهیم به اندازه خودمان از معرفت حضرت زهراء (سلام‌الله علیها) معرفت پیدا کنیم، قبل از هر چیز باید به این توصیه ائمه (علیهم‎السلام) عمل کنیم. می‌فرمودند ما قبل از هر چیز به فرزندانمان خطبه فدکیه حضرت زهراء (سلام‌الله علیها) را یاد می‌دهیم؛ زیرا در درجات دنیایی تا شخصی صحبت نکرده باشد، قدر و ارزش او مشخص نمی‌شود. ما افراد را می‌توانیم با کلامشان بشناسیم. در مورد خداوند نیز این امر صادق است. به عنوان مثال امام صادق (علیه‌السلام) در روایتی فرمود: «لَقَدْ تَجَلَّى اللَّهُ لِخَلْقِهِ‏ فِی‏ کَلَامِه» خداوند برای بندگانش در کلامش تجلی کرده است؛ یعنی ما می‌توانیم خداوند را از زبان قرآن که زبان وحی الهی است بشناسیم. هر اندازه ما به قرآن معرفت بیشتری پیدا کنیم، معرفتمان نسبت به خداوند متعال بیشتر می‌شود.

درباره اهل‌بیت (علیهم‌السلام) نیز همین اینگونه است؛ وقتی ما نهج البلاغه را مطالعه می‌کنیم، نسبت به امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) معرفت بیشتری پیدا می‌کنیم.  لذا امام رضا (علیه‌السلام) در روایتی فرمود: اگر مردم محاسن کلام ما را می‌دانستند، از ما تبعیت می‌کردند. بنابراین خداوند در کلام تأثیر قرار داده است. از سوی دیگر کلام اهل‌بیت (علیهم‌السلام) مانند قرآن دارای ظاهر و باطنی است و هر اندازه از ظاهر آن به باطنش دست یابیم و با تفکر و تدبر در این باطن عمیق شویم، معرفت ما بارورتر می‌شود.

اینکه امام صادق(ع) فرمود ما اولین چیزی که به فرزندانمان می آموزیم، خطبه فدکیه است، علتش ایجاد زمینه انس و بعد معرفت نسبت به حضرت زهراء (سلام‌الله علیها) است. زیرا همه خوبان بشر با معرفت حضرت زهراء (سلام‌الله علیها) رشد یافتند.

پیامبران با معرفت فاطمی عالم را آباد کردند

*منظور از خوبان بشر یعنی انبیاء و اوصیاست؟

بله همین طور است. امام صادق(ع) در روایتی فرمود: «هِیَ الصِّدِّیقَةُ الْکُبْرَى وَ عَلَى مَعْرِفَتِهَا دَارَتِ‏ الْقُرُونُ‏ الْأُولَى؛ او صدیقه کبری است و بر معرفت او قرون گذشته آباد شدند» آبادی گذشتگان به واسطه انبیا و رسولان(ع) صورت گرفت. یعنی وقتی جامعه ملحد مصر توسط یوسف(ع) موحد می‌شود، بهره‌ای از معرفت فاطمی(س) برده است. در روایتی مشهور داریم: «خدا پیغمبری را برای پیامبری کامل نکرد، مگر اینکه به فضیلت و محبت حضرت فاطمۀ زهرا(س) اقرار کردند.»  هر کسی در بین بشریت معرفتی دارد، به حسب معرفت او به فاطمه(س) است؛ این نشان می‌دهد شخصیت اهل‌بیت (علیهم‌السلام) شخصیتی فرامکانی و فرازمانی است و با ابعاد مختلف در هر زمان و مکانی حضور دارند. یک جا با ابعاد نورانی خود در حوالی زمانی خلقت آدم (علیه‌السلام) و یک جا با بُعد جسمانی خود در یک بازه زمانی 250 ساله حضور دارند.

امام صادق(ع) فرمود: «او صدیقه کبری است و بر معرفت او قرون گذشته آباد شدند» آبادی گذشتگان نیز به واسطه انبیا و رسولان(ع) صورت گرفت. یعنی وقتی جامعه ملحد مصر توسط یوسف(ع) موحد می‌شود، بهره‌ای از معرفت فاطمی(س) برده است. در روایتی مشهور داریم: «خدا پیغمبری را برای پیامبری کامل نکرد، مگر اینکه به فضیلت و محبت حضرت فاطمۀ زهرا(س) اقرار کرد»  



نور عرشی اهل‌بیت (علیهم‌السلام) قبل از خلقت آدم(ع)
به عنوان نمونه زمانی که ابلیس خدا را درباره سجده آدم (علیه‌السلام) اطاعت نمی‌کند، خداوند می‌فرماید: «قالَ یا إِبْلیسُ ما مَنَعَکَ أَنْ تَسْجُدَ لِما خَلَقْتُ بِیَدَیَّ أَسْتَکْبَرْتَ أَمْ کُنْتَ مِنَ الْعالینَ‏؛ فرمود: «اى ابلیس، چه چیز تو را مانع شد که براى چیزى که به دستان قدرت خویش خلق کردم سجده آورى؟ آیا تکبّر نمودى یا از [جمله‏] برترى‏جویانى؟». سؤال اینجاست که این عالین چه کسانی هستند که بر اساس ظاهر آیه ابلیس هم آنها را به عنوان «عالین» و یا «برترین‌ها» می‌شناسد؟ شیخ صدوق در کتاب فضایل‌الشیعه روایتی نقل می‌کند که راوی همین سؤال را از پیامبر (صلی الله علیه و آله) پرسید. راوی که ابوسعید خدری است می‌گوید یا رسول‌الله «عالین» چه کسی است که از ملائکه عالی‌تر و برتر است؟ حضرت فرمود: «من و على و فاطمه و حسن و حسین(ع) در برابر عرش پروردگار جهانیان بودیم و او را تسبیح می‌کردیم و فرشتگان بتسبیح ما تسبیح می‌گفتند پیش از دو هزار سال قبل از خلقت آدم» حضرت بعد از اینکه ماجرای خلقت آدم(ع) را مطرح می‌کند و به این آیه اشاره می‌کند، در دامه توضیح می‌دهد: «مقصود از عالین پنج تن بودند که نام آنها بر سرادق عرش‏ الهى نوشته شده بود و ما کسانى هستیم که از راه ما خلایق مى‌‏توانند به خداى خود نزدیک شوند، به ما هدایت می‎شوند».

بهره موجودات از ولایت اهل‌بیت(ع)
از وجهی دیگر باید عرض کنم حتی سایر موجودات در حد خود می‌توانند از معرفت و نور ولایت اهل‌بیت (علیهم‌السلام) بهره ببرند که در احادیث متعددی به این مسأله تصریح شده است. مثلاً در روایات آمده پرندگان خوش آواز و حلال گوشت بهره بیشتری از ولایت اهل‌بیت (علیهم‌السلام) برده‌اند. سؤال می‌کنیم که مگر موجودات هستی شعور دارند. خب قرآن می‌فرماید دارند. در آیه‌ای از قرآن می‌فرماید: «إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَى السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَیْنَ أَنْ یَحْمِلْنَها وَ أَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَهَا الْإِنْسان‏؛ ما امانت خود را را بر آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها عرضه کردیم، پس، از برداشتن آن سر باز زدند و از آن هراسناک شدند، و[لى‏] انسان آن را برداشت‏». این آیه نشان می‌دهد ما حتی از معرفت هستی هم فاصله داریم. بنابراین موجودات شعور دارند و به طور حتم از نور ولایت اهل‌بیت (علیهم‌السلام) اثر می‎گیرند.

یک تعبیر نادرستی که بعضاً به غلط به کار می‌رود آن است که می‌گوییم حضرت زهراء (سلام‌الله علیها) الگوی زنان عالم است. در حالی که الگویی برای برترین خلایق خدا یعنی انبیاء و رسولان (به غیر از رسول گرامی اسلام(ص) است. اینکه امام حسن عسگری می‌فرمایند ما حجت‌های خدا بر خلقش هستیم و جد ما فاطمه حجت خدا بر ماست؛ نحن حجج اللّه على خلقه، و جدّتنا فاطمة حجة اللّه‏ علینا» چه معرفتی را می‌خواهد توضیح دهد؟

نتیجه تبعیت از حضرت زهرا(س) دوری از اختلافات است

*چالشی که در هیئت‌های مذهبی وجود دارد، اهانت به مقدسات مذهب اهل سنت است؛ این چالش از کجا ناشی می‌شود و راهکار برون‌رفت از آن چیست؟

حضرت زهراء (سلام‌الله علیها) در خطبه فدکیه یک عبارت جالبی دارند؛ می‌فرمایند «طَاعَتَنَا نِظَاماً لِلْمِلَّةِ، وَ إِمَامَتَنَا لَمّاً لِلْفُرْقَة؛ خداوند اطاعت ما را نظام و سامانی برای آئین اسلام و امامت ما را امانی از تفرقه و اختلاف قرار داده است.» یعنی اطاعت ما باید باعث انسجام مسلمین شود. کسی نمی‌تواند محب حضرت زهراء (سلام‌الله علیها) باشد، اما شعاری بدهد که باعث تفرقه شود؛ زیرا ولایت حبل متین است. برترین مدافع حریم ولایت اهل‌بیت (علیهم‌السلام) وجود مقدس حضرت زهراء (سلام‌الله علیها) است. ولایت‌پذیرتر از حضرت زهراء (سلام‌الله علیها) کسی را نمی‌شناسیم، اما در جایی که باید سکوت کنند، ساکت می‌شوند. در جایی که وحدت مسلمین در خطر است ایشان لب فرو می‌بندند.

حضرت زهراء (س) می‌فرماید «خداوند اطاعت ما را نظام و سامانی برای آئین اسلام و امامت ما را امانی از تفرقه و اختلاف قرار داده است.» یعنی اطاعت ما باید باعث انسجام مسلمین شود. کسی نمی‌تواند محب حضرت زهراء (س) باشد، اما شعاری بدهد که باعث تفرقه شود.


فاطمه(س) التزام عملی به آیات ولایت داشت
این ویژگی‌ها به آن علت است که فاطمه(س) التزام عملی به آیات ولایت داشت و آن‌ها را عملاً در زندگی خود محقق کرد. به عنوان نمونه آنجا که خداوند می‌فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ ... اى کسانى که ایمان آورده‏اید، خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیاى امر خود را [نیز] اطاعت کنید» فاطمه(س) بهترین مصداق عمل به این آیه است. بنابراین وقتی به قرآن عمل می‌شود در واقع دارد به ولایتمداری عمل می‌کند. اگر به سمت ولایت می‌رود یعنی به دستور خداوند در قرآن عمل می‌کند. 

اصل فاطمیه(س) پرداختن به معارف فاطمی(س) است
از سوی دیگر به فرموده رهبر معظم انقلاب باید کارها را اصلی و فرعی کنیم. آیا اهانت به مقدسات یک کار اصلی است؟ آیا ادعا می‌کنیم ما به قله‌های معرفت فاطمی رسیدیم و اکنون باید بنشینیم فحش بدهیم؟ به قدری کمبود معرفتی در هیئات مذهبی و بین مردم مؤمن نسبت به اهل‌بیت (علیهم‌السلام) وجود دارد که قطعاً پرداختن به مسأله اختلافات مذهبی یک موضوع فرعی است. ضمناً عرض کنم خود بچه مذهبی‌ها درباره کیفیت تبرّی دچار اختلاف شده‌اند. خیلی از هیئات به این دلیل از یکدیگر جدا می‌شوند. علتش آن است که هنوز به معنای حقیقی کلمه نتوانستیم به ولایت اهل عترت(ع) چنگ بزنیم. وقتی می‌فرمایند ولایت ما باعث وحدت بیشتر شما می‌شود، اما در عمل تحقق نیابد، یک ایرادی این بین وجود دارد که باید برطرف شود. متأسفانه بچه‌ مذهبی‌ها گاهاً به مسائلی که اصلی نیست و فرع است از جمله همین اهانت‌ به مقدسات سایر مذاهب و موضوع قمه‌زنی و لطمه و .... با هم به بحث و مجادله می‌نشینند.

سکوت علی(ع) و فاطمه(س) برای حفظ اسلام بود؛‌ تفرقه چرا؟!
 اگر استدلالی که درباره سکوت فاطمه(س) در ماجرای سقیفه برای حفظ اسلام صحت دارد، چرا عده‌ای سکوت نمی‌کنند و به فکر دین و معرفت خودشان نیستند و به حواشی می‌پردازند؟! با ناسزا گفتن به مقدسات سایر مذاهب فکر می‌کنند باعث جذب سایر ادیان و مذاهب به تشیع می‌شوند یا خودشان را به تمسخر گرفتند؟ بالاخره به دنبال چه هدفی هستند؟ این را باید بین خودشان حل کنند. یعنی ما نغوذاً بالله غیرتی‌تر از امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) هستیم؟ ما متعصب‌تر از حضرت نسبت به عیال و فرزندان در تاریخ سراغ نداریم، اما می‌بینیم به خاطر توصیه پیامبر (صلی الله علیه و آله) سکوت می‌کنند.

اختلافات فرقه‌ای سلوک جاهلان امت است 
ببینید، زمانی که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) را در روز غدیر به عنوان امام و ولیّ مؤمنین معرفی کرد، یک اتحادی ایجاد کرد. این اتحاد با رحلت ایشان توسط افرادی شکسته شد. خودشان ضرر دنیا و آخرت را دیدند؛ اما وظیفه ما این نیست که رفتار غیر عالمانه آن افراد را ادامه دهیم بلکه باید از سلوک رفتاری ائمه معصومین(ع) که همان حفظ وحدت در جامعه مسلمین است پیروی کنیم.

مطالبه فدک عمل به نصّ قرآنی بود
 خطبه فدکیه حضرت زهراء (سلام‌الله علیها) هم برای مقابله نبود بلکه منظورشان این بود که شما وحدت جامعه را بر هم زدید. هدف خطبه فدکیه برای گرفتن باغ فدک نبود بلکه یک امر حاشیه‌ای بود و هدف اصلی مسأله دیگری بود. ضمن اینکه باید یادآور شوم هدف حضرت زهراء (سلام‌الله علیها) از گرفتن فدک مبتنی بر یک اصل قرآنی بود. می‌فرمود پیامبر (صلی الله علیه و آله) فدک را بر اساس اصل قرآنی «وَ آتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّه؛ حق خویشاوندی را به او بده» به من بخشیده است؛ لذا زمانی که می‌بیند به دستور خداوند در قرآن اهانت می‌شود و وصیت رسول گرامی اسلام(ص) مدام زیر پا گذاشته می‌شود، نمی‌تواند سکوت کند. اگر همین فدک به شخص دیگری داده می‌شد و درباره آن غصب صورت می‌گرفت، به طور قطع حضرت زهراء (سلام‌الله علیها) همین واکنش را نشان می‌داد. مسأله فدک یک امر شخصی و نفسانی نبود. حضرت زهراء (سلام‌الله علیها) که سوره انسان در شأن ایشان و علی (علیه‌السلام) نازل شده است و سه شبانه‌روز مسکین و فقیر و یتیم را غذا دادند و خود گرسنگی کشیدند، نمی‌تواند از خیر یک فدک بگذرد؟!

ولایت را وسیله‌ تفرقه‌افکنی نکنیم
بنابراین اگر کسی واقعاً پیرو و عاشق حضرت زهراء (سلام‌الله علیها) است، باید در راستای هدف حضرت که همان ایجاد وحدت و یکدلی حول محور ولایت است، حرکت کند نه اینکه ولایت را وسیله‌ای برای تفرقه قرار دهد. ولایت باید باعث ایجاد وحدت شود نه تفرقه. این مسأله به همان خلأ معرفتی باز می‌گردد که باید فکری به حال آن کرد.

معنای وحدت به معنای عقب‌نشینی از اصول نیست
البته معنای وحدت این نیست که از اصولمان دست بکشیم و برویم سنی شویم و یا آنها شیعه شوند بلکه نباید به گونه‌ای مطرح کنیم که دشمن سوءاستفاده کند و بین خودمان اختلاف ایجاد نشود. اگر قرار است بحثی صورت گیرد، باید علمی و مستدل انجام شود. اهل علم هم باید ما هم مناظره کنند. ما بنا نیست از اعتقاد خود دست برداریم. خود رهبر معظم انقلاب مراسم فاطمیه می‎گیرند و بالای سرشان می‌نویسند «السّلامُ علیکَ أیتّها الصّدیقةُ الشّهیدة». یعنی معتقدیم در حق حضرت زهراء (سلام‌الله علیها) ظلم صورت گرفته است و حضرت به شهادت رسیدند، اما طوری برخورد می‌کنند که حتی اهل سنت ایشان را دوست دارند و رهبری را عامل ایجاد وحدت مسلمین می‌دانند. 

در پایان توصیه می‌کنم هیئات مذهبی قبل از اینکه آقا به منبر برود، هر شب قسمتی از خطبه فدکیه را در هیئت بخوانند. این مسأله به معرفت‌افزایی کمک می‌کند. می‌فهمیم حرف اصلی حضرت زهراء (سلام‌الله علیها) چه بود.


منبع:تسنیم



ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین