حجت الاسلام والمسلمین سید عباس موسوی مطلق در گفت و گو با عقیق از پشت صحنه حواشی اخیر می گوید
چندی پیش، استفتایی از برخی مراجع تقلید منتشر شد که حاشیه هایی در فضای هیئات کشور ایجاد کرد. منتشر کنندگان مدعی بودند که برخی مراجع تقلید با صراحت حضور در مجالس حجت الاسلام سید عباس موسوی مطلق را حرام کرده اند و ایشان را به «صوفی گری» متهم ساختند.
عقیق:چندی پیش، استفتایی از برخی مراجع تقلید منتشر شد که حاشیه هایی در فضای هیئات کشور ایجاد کرد. منتشر کنندگان مدعی بودند که برخی مراجع تقلید با صراحت حضور در مجالس حجت الاسلام سید عباس موسوی مطلق را حرام کرده اند و ایشان را به «صوفی گری» متهم ساختند. این در حالی است که موسوی مطلق مدت هاست با صراحت در برابر جریان های انحرافی تشییع موضع گیری کرده و با صراحت به مخالفت با آنها پرداخته است. شایعات اخیر البته با شیطنت رسانه ای منتشر شده بود، در حالی که مراجع تقلید، حکم کلی داده بودند و به هیچ وجه مصداق حکمشان را حجت الاسلام والمسلمین موسوی مطلق نمی دانستند. هر چند این توطئه با حضور این منبری شناخته شده در محضر مرجعی چون آیت الله علوی گرگانی خنثی شد، اما هنوز نا گفته هایی باقی است که سعی کردیم در این گفت و گو به آنها پاسخ دهیم:- به عنوان سوال اول، بفرمایید که ماجرا از چه قرار است؟ به نظرشما صحنه گردانان این شایعات چه کسانی هستند و ریشه این نفاق افکنی‌ها و محدود کردن واکنش‌های حقه واعظان انقلابی به کجا برمی گردد؟
ماجرا از این قرار است که حقیر در اعلام مواضع خود ملاحظاتی که خیلی ها دارند را ندارم، در جریانات سیاسی اعلام موضع صریح دارم؛ لذا هر تفکر و جریانی که احساس کنم با اهداف انقلاب، آرمان های امام و فرمایشات رهبر معظم انقلاب ناسازگاری دارد. به تکلیف خود عمل می‌کنم، در جریان موضع گیری در خصوص بانک ها که خون مردم را مکیده اند و بزرگترین ضربه را به مردم و انقلاب زده و می‌زنند، اعلام موضع صریح دارم. مواضع حقیر نسبت به جریانات انحرافی در اعتقادات نظیر جریان وهابیت شیعی که سال هاست با این جریان درگیر هستم و یا افراد منحرفی چون آن پیرمرد منحرف که ادعای معصوم پانزدهم بودن داشت و یا عرفان منحرف حلقه. اعلام موضع در خصوص آن شیخ افغانی شیطان یاری معروف به الهیاری و همچنین موضع صریح نسبت به تشیع انگلیسی، طبیعتاً طرفداران این اشخاص و گروه ها، ساکت نمی نشینند مخصوصاً طرفداران و صحنه‌گردانان شایعات اخیر، دو جریان هستند یک جریان تفکر تحجر است که از دیرباز مخالف عرفان و فلسفه بود‌اند، یکی هم تشیع انگلیسی که به اسم دفاع از اهل بیت، نیروهای انقلابی را تخریب می کنند.
- شما جزء واعظانی هستید که همواره در بطن جامعه و مسائل سیاسی روز، واکنش های به موقع و روشنگرانه ای می دهید. اخیراً راجع به ترامپ و بعد از آن هم موضوعی پیرامون تشیع انگلیسی! چقدر فکر می کنید این رویکرد باب میل این اقشار، نفرات و یا غرض ورزان است که این پیشامدها را ایجاد می کنند؟
بله. دقیقاً همین است و ما به تعبیر امام بزرگوار مأمور به وظیفه هستیم. نه نتیجه. معتقدم عالم و روحانی باید به روز باشد. در متن مردم و اجتماع باشد. بنده در مکتبی بزرگ شده ام که هم باید نماز شب خواند و هم روزنامه روز و اخبار، هم باید خلوت داشت و هم در جلوت از خدا دم زد. هم باید لا اله الا الله گفت هم مرگ برآمریکا و اسرائیل. هم باید اهل توسل بود و هم باید اهل برائت از دشمنان دین، هم باید با مردم مهربان بود و هم با دشمنان با غیظ تمام برخورد کرد.
بله. بنده یک اطلاعیه دادم که واضح و روشن است، بعضی‌ها با جعل استفتاء خواستند شأن مراجع عظام تقلید را زیر سوال ببرند در حالی که با هوشیاری بیوت معظم و دفاتر آن بزرگواران خنثی گردید.
- مثل اینکه گفته اند حاج‌آقا صوفی‌گراست و عرفان های کاذب ارائه می‌دهد و... این کارها را با چه ترفندی انجام داده‌اند و خودشان را به مراجع رساندند؟
عبارت مشهور مراجع این است، در فرض مذکور... اما در خصوص این قضیه شیطنت برای ضربه زدن به ساحت با عظمت مراجع کاملاً معلوم است اصلاً مراجع عظام با مصداق شخص فتوا یا امثالهم که به تخریب برگردد صادر نمی کنند.
- حالا که بحث به این جا رسید، می شود توضیحی هم درباره ی کتاب قبول اهل دل بفرمایید!
«قبول اهل دل»، كتابي است با موضوع اهل بيت در انديشه: ابن فارض، ابن سينا، ابن عربى، مولوى، شمس، خواجه نظام الملك، حافظ و... حالا اين ها هر دين و مذهبى دارند، راجع به اهل بيت عصمت و طهارت، اين فضائل و مطالب را گفته اند و از همين مطالب تشييع آنان را نيز مي شود اثبات كرد. ضمن اينكه اين كتاب تحت اشراف استاد معظم عارف فرزانه حضرت ايت الله شوشترى تأليف شده است. نكته ى ديگر اينكه: مطالبى هم كه نقل شده است نقل اقوال بزرگان است و نه حقير! ولی امان از جهل... امان از تعصب... امان از بى تقوایى و امان از بي سوادى...
- یعنی نقل قول هایی که از این کتاب می شود، اقوال این افراد است؟ می توان اینگونه استناد کرد که برخی نقل قول ها از کتاب بریده شده و بدون مقدمه و موخره بیان می شود؟
بله، نقل قول است! حتي يك واو از حقير نيست كه اگر مي بود هم، دفاع مي كردم. ضمنا اين مباحث مقدمات و موخراتي دارد كه دقيقا عين لاتقربوا الصلاه است كه بايد أنتم السكارى هم بخوانند.
ضمن اینکه باید بدانیم عزت و ذلت دست خداست بحمدالله خط و ربط دستگیرشدگان معلوم شد و بزودی با صلاحدید مسؤلین اخبار آن منتشر خواهد شد. جا دارد که از نیروهای امنیتی وزارت اطلاعات، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، دستگاه قضائی خصوصاً دادگاه ویژه روحانیت که مسئولیت ذاتی آن حفظ و حراست از روحانیت است تشکر و قدردانی بشود. همچنین از همه عزیزانی که تاکنون حمایت کرده‌اند نیز تشکر خاص و ویژه دارم. علماء و روحانیت معظم، واعظان انقلابی، مداحان و ذاکران آل الله، هیئات مذهبی، جوانان غیور و انقلابی.
- سخن پایانی؟
بار دیگر، تیر دشمن به سنگ خورد که بخواهند با سلاح تکفیر و تخریب که دیگر رنگ و بویی ندارد نخواهند توانست نیروهای انقلابی را از صحنه بیرون کنند. حقیر خودم را فرزند انقلاب و رهبری می دانم و اعلام می کنم: «من انقلابی‌ام و با این تهمت ها، از فعالیت باز نخواهم ایستاد». ضمناً همگان را توصیه می کنم با افکار و اندیشه های عرفانی حضرت امام(ره) آشنا بشوند اینانی که تخریب می کنند، همان کسانی هستند که امام خمینی(ره) را نجس می دانستند، علامه طباطبایی، آیت الله قاضی، علامه حسن زاده آملی، علامه جوادی آملی و علامه شهید مطهری را تکفیر کرده اند. نظرات مقام معظم رهبری را هم در عرفان و نظرات معظم له در خصوص عارفان قابل توجه و تأمل است.
غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۴
یاحق
مبادا از سرزنش ملامتگران برنجی که این قماش افرادی هستند که حتی پیامبران را هم سربریدند .
اما سوالی که برایم پیش آمده کار شماست در تسریع حل این موضوع بع نسبت بعضی از وقایع بسیار مهم تری که به وقوع می پیوندد و شما عکس العملی در قبال آن ندارید مثل حرفهایی که بعضی از این آقایان زده بودند در باب نام عبالحسین و روز شمار محرم و ....
ای کاش هدفتان فقط دفاع از اهل بیت بود و این وسط دچار سیایت زدگی و نقش افراد نمی بودید .
هر جا به اهل بیت ظلم می شود باید دادتان در بیاید و موضع گیری کنید و کاری نداشته باشید طرف از کدام جناح و خط فکری است .
یاعلی
اللهم عجل فرجه
تو مطالب ایشان آمده که می توان از فلان ادله شیعه بودن ابن عربی و مولوی را ثابت کرد.
یا ایشان اصلا آثار این دو نفر را مطالعه نکرده اند و یا خوانده اند و متوجه نشده اند والا هیچ وقت به ذهنشان نیز خطور نمی کرد که این دو نفر شیعه بوده باشند .
اهانت شمس تبریزی را هم که به حضرت زهرا سلام الله علیها آنانی که اهل مطالعه هستند میدانند.
اگر خواستید انحرافات اعتقادی و فکری دونفر اول را اگر دوست داشتید برایتان خواهم گفت .
یاعلی
اللهم عجل فرجه