کد خبر : ۸۸۸۶۴
تاریخ انتشار : ۱۴ مرداد ۱۳۹۶ - ۰۴:۳۳
پوراسماعیل در گفت‌وگوی تفصیلی با تسنیم تشریح کرد

امام رضا(ع) چگونه از سناریوی سیاسی مأمون پرده برداشت؟

یک استاد دانشگاه معتقد است که هجرت امام رضا(ع) سبب شد ایشان برای مشخص شدن رویکرد فریب‌کارانۀ خلیفه به تبیین جایگاه امامت و افشای جریان موجود بپردازند.
عقیق:امامت مقوله‌ای الهی است که از طرف خداوند به فردی اعطاء می‌شود که در جمیع جهات شایستگی این مقام را داشته باشد. اینکه امام رضا(ع) با توجه به شرایط اجتماعی و سیاسی عصر خود چه توصیفی از مقولۀ امامت داشته‌اند، موضوع مصاحبۀ ما با «احسان پوراسماعیل»، پژوهشگر علوم قرآن و حدیث، مدرس دانشگاه و مدیرمسئول مجلۀ «دانشنامۀ علوم قرآن و حدیث» است.

وی معتقد است: بازخوانی فرهنگ امامت توسط امام رضا(ع) بعد از گذشت حدود دو قرن از حیات اسلام، نشان می‌دهد که پرداختن به موضوع امامت صرفاً توجه به یک مسألۀ تاریخی نیست، بلکه سخن از هدایت بشر برای تحقق هدف آفرینش اوست و ساده‌انگاری است اگر با طرح موضوع امامت، تصور اختلاف‌افکنی در ذهن متبادر شود، چراکه امام معصوم بیش از هرکسی در پی مصلحت امت است.

در ادامه مشروح این گفت‌وگو را می‌خوانید:

خط مشی امام رضا(ع) در مسألۀ امامت از چه اهمیتی برخوردار است؟

پوراسماعیل: هجرت امام رضا(ع) از سرزمین نیاکان پاکش و پذیرش ولایت‌عهدی مأمون عباسی سبب شد امام (ع) برای مشخص شدن رویکرد فریب‌کارانۀ خلیفه به تبیین جایگاه امامت و افشای جریان موجود بپردازد. شرایط اجتماعی عصر امام رضا(ع) باعث شد تا آن امام همام، لباسی نو بر قامت امامت بپوشاند. اهتمام همۀ امامان در طول حیات شریفشان گره زدن مردم به حصن ولایت است؛ اما به نظر می‌رسد یکی از دلایل اینکه در میان معصومان تنها دو نفر به عنوان پارۀ تن پیامبر(ص) توسط ایشان معرفی شده است، بدان جهت است که این دو شخصیت، بیشترین تلاش را در عصر خود، برای احیای امر امامت و حفظ مردم در مسیر اصیل برداشته‌اند.

چون در جریان نزول آیۀ تبلیغ (المائده،67)، 23 سال رسالت پیامبر(ص) در گرو اعلان موضوع جانشینی امام علی(ع) قرار می‌گیرد، بنابراین مهم‌ترین هدف رسالت پیامبر را می‌توان پیوند مردم با امام هدایتگر ترسیم کرد،‌ «یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ‏ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرین‏».

حضرت زهرا( سلام‌الله علیها) با شهادتشان این پرسش را برای تمامی اعصار و برای هر انسان آزاداندیشی به وجود آوردند که یگانه یادگار پیامبر چرا و چگونه به شهادت رسید؟ چرا مدت عمر ایشان بعد از پدرش بسیار اندک بود؟ قاتلان بانویی که همۀ فریقین او را به عنوان برترین بانوی جهان اسلام معرفی می‌کنند، چه کسانی هستند؟ چرا ایشان باید وصیت کنند که شبانه غسل و تدفین شود؟ و چرا باید بعد از قرن‌ها هنوز آرامگاه وی مخفی باشد؟ این پرسش‌ها فقط در جریان شهادت ایشان مطرح می‌شود، در حالیکه باید به نقش ویژۀ ایشان در بیان جریان غدیر به بانوان مسلمان و ایراد خطبۀ فدکیه، به صورت جداگانه پرداخت.

بضعۀ دیگر پیامبر(ص)، امام علی بن موسی الرضا(ع) است. طرح ولایت‌عهدی که از بدعت‌های آشکار معاویه در میان بنی‌امیه به شمار می‌آید، این بار در عصر رضوی با اقدام خصمانۀ مأمون نزد عباسیان با هدف مخدوش کردن قداست امام تکرار می‌شود؛ با این تفاوت که معاویه علی‌رغم تعهد به امام مجتبی(ع) برای فرزند خود، یزید اقدام کرد و مأمون با زیرکی خود برای تخریب جایگاه امامت و یافتن پایگاه مردمی و نظارت و محدود کردن فعالیت‌های امام، ولایتعهدی را به ایشان تحمیل کرد. در این چنین شرایطی امام رضا(ع) نه تنها در امور جاری جامعه ورود نکرد، بلکه از هر فرصتی برای اثبات بطلان این اقدامات و معرفی مقام رفیع امامت نهایت استفاده را برد.

بازخوانی فرهنگ امامت توسط امام رضا(ع) بعد از گذشت حدود دو قرن از حیات اسلام، نشان می‌دهد که پرداختن به موضوع امامت صرفاً توجه به یک مسألۀ تاریخی نیست، بلکه سخن از هدایت بشر برای تحقق هدف آفرینش اوست و ساده‌انگاری است اگر با طرح موضوع امامت، تصور اختلاف‌افکنی در ذهن متبادر شود که امام معصوم بیش از هرکسی در پی مصلحت امت است.

 روش امام رضا (ع) در تبیین جایگاه امامت چه بود؟

تأسی امام رضا(ع) از پیامبر(ص) در تبلیغ امر امامت

پوراسماعیل: آن چنان که پیامبر اکرم(ص) در هر شرایطی برای توصیف جایگاه والای امامت و معرفی امام علی(ع) به عنوان جانشین خود استفاده می‌کرد، امام هشتم شیعیان نیز به تأسی از جدشان بزرگوارشان سبک تبلیغ نبوی را برگزید. پیامبر(ص) در اولین روز دعوت علنی در برابر اقوام خویش اعلام نبوت کرد و بعد از معرفی خود به عنوان رسول خدا، سه بار فرمود: اولین ایمان آورنده، جانشین من خواهد بود و هر سه بار بر اساس منابع شیعه و اهل تسنن امام علی(ع) بود که اعلام آمادگی کرد. این واکنش منجر شد  که حضرت برای اولین بار دست امام علی(ع) را بالا ببرد و بگوید: «یَا بَنِی عَبْدِ الْمُطَّلِبِ هَذَا أَخِی وَ وَارِثِی وَ وَصِیِّی وَ وَزِیرِی وَ خَلِیفَتِی فِیکُمْ بَعْدِی‏».

این اقدام از آن رو شگفت‌انگیز است که هنوز خویشان پیامبر(ص) به شخص ایشان به عنوان پیامبر خدا ایمان نیاوردند اما پیامبر، آنان را با جانشین خود آشنا کرد، به عبارت دیگر فاصله دعوت مردم به نبوت و امامت فقط چند دقیقه بود.از آنجا به بعد، پیامبر در هر شرایطی که ممکن بود به تبیین مقام امامت و تعیین مصداق آن می‌پرداخت. این است که احادیث سفینه، ثقلین، منزلت و... به دفعات از ایشان صادر و نقل شده است.

وقتی امام رضا(ع) از سناریوی سیاسی مأمون پرده برداشت

امام رضا(ع) نیز در همان ابتدای هجرت خود، قبل از رسیدن به مقصد در نیشابور پرده از سناریوی سیاسی مأمون برداشت. وقتی حدیث سلسه الذهب از زبان گهربار امام صادر شد، در ادامه فرمود: «شرط دارا بودن توحیدِ واقعی، پذیرش ولایت امام معصوم است.»

امام(ع) با مشروط کردن توحید به امامت، به فرهیختگان همۀ اعصار اعلام کرد که مأمون با شیطنت و حیله، امامت را مورد هدف خود قرار داده است و این حقیقت زمانی مشخص شد که اجبار پذیرفتن پیشنهاد ولایتعهدی بر دوش امام نهاده شد. «سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ: لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذَابِی فَلَمَّا مَرَّتِ‏ الرَّاحِلَةُ نَادَانَا بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا» یعنی: «کلمۀ توحید(لااله الا الله) دژ من است؛ هر کس در آن داخل شود از عذاب من ایمن خواهد بود، بعد آنگاه که مرکب حرکت کرد، حضرت ندا کرد و فرمود: با شرایط آن و من از شرایط آن هستم. »

با تأمل در این حدیث شریف می‌یابیم فقط در پرتوی رهبری حق می‌توان خداوند را بندگی کرد و اتصال به طریق دیگران در بینش، منش و روش زندگی و کسب معارف دین، باطل و بیراهه است. ماجرای نماز عید و نماز باران نیز روشنگر ماهیت جریان تزویری علیه حضرت رضا(ع) و تثبیت جایگاه ژرف امامت در ذهن افراد جامعه بود.

همانطور که اشاره شد امام رضا(ع) از هر فرصتی برای تبیین امر امامت استفاده می کردند، حال بفرمایید ایشان برای این امر از چه روش‌هایی استفاده می‌کردند؟

پوراسماعیل: روش امام رضا(ع) در این خصوص را می‌‌توان به چهار دسته تقسیم کرد: 

  1. پاسخ‌گویی در مناظرات علمی

مأمون عباسی برای تطهیر و مشروعیت حکومت غاصبانۀ خود به ولایت‌عهدی بسنده نکرد و با تشکیل جلسات مناظره به دنبال شکست علمی امام(ع) توسط اندیشه‌وران مذاهب مختلف بود، غافل از اینکه «عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد.» پاسخ امام رضا(ع) در مسائل مختلف به ویژه امر امامت باعث شد میراثی جاویدان از کلام امام(ع) در منظومۀ تفکر شیعه باقی بماند تا جایی که بزرگ محدث شیعه، مرحوم شیخ صدوق در کتاب «عیون اخبار الرضا (ع)» تک نگاره‌ای رضوی در این راستا نگاشت.

تشکیل این محافل علمی، محبوبیت، شکوه و عظمت امام رضا(ع) را در نزد مردم بیشتر و خلیفۀ غاصب را در اهداف خود ناکام کرد که البته این سرخوردگی‌ها در نهایت، بنا به تحلیل «اباصلت هروی» یکی از دلایل تصمیم مأمون برای شهادت امام رضا(ع) شد. به عنوان مثال، می‌توان به مناظرۀ امام(ع) با رهبر کاتولیک‌های آن زمان (معرب آن: جاثلیق) و بزرگِ ملت یهود که با عنوان (رأس الجالوت) معرفی شده‌اند، اشاره کرد که حضرت رضا(ع) از تورات و انجیل، آنان را به طریق اصیل معرفت رهنمون می‌کند.

  1. تفسیر آیات:

یکی از روش‌هایی که هر یک از اهل‌بیت(ع) برای انتقال معارف دین از آن بهره گرفته‌اند تفسیر آیات قرآن است. پر واضح است که هیچ کس در خلقت به اندازۀ پیامبر(ص) و ائمه(ع) به عنوان حجت‌های الهی شایستگی ترجمان وحی را ندارند، از این رو اهتمام حضرات آل الله پرداختن به تفسیر آیات بوده است. در بیانات امام رضا(ع)، سهم آیاتی که ناظر به موضوع امامت است، به جهت شرایط خاص اجتماعی آن روزگار فزون‌تر است؛ به عنوان مثال، وقتی از امام(ع) دربارۀ تفسیر آیه 50 سورۀ مبارکۀ قصص «وَ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَواهُ بِغَیْرِ هُدىً مِنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمین‏» سؤال می‌شود، حضرت می‌فرماید: منظور کسی است که در دین به رأی و نظر خود عمل کند و پیرو امامی از ائمۀ هدی باشد، یا زمانی که مأمون از معنای آیۀ «الَّذینَ کانَتْ أَعْیُنُهُمْ فی‏ غِطاءٍ عَنْ ذِکْری وَ کانُوا لا یَسْتَطیعُونَ سَمْعاً» (الکهف/101) سؤال می‌کند، امام رضا(ع) می‌فرماید: «نابینایی چشم مانع یاد کردن خداوند نیست و تذکر، به چشم ارتباطی ندارد، اما کافران به ولایت امیرمؤمنان(ع) را خداوند به کوران تشبیه کرده است، چون سخنان پیامبر دربارۀ امام علی(ع) برای آنها گران آمد و استطاعت شنیدن آن را نداشتند. مأمون وقتی این تفسیر امام رضا(ع) را شنید، بدون هیچ اعتراضی از امام تشکر کرد و گفت: مشکل ما را حل کردی، خداوند مشکل شما را حل کند.»

  1.  بزرگداشت غدیر:

غدیر در فرهنگ شیعه، بزرگترین و مهمترین عید به شمار می‌آید. این اهمیت نه تنها به سبب پیشینۀ این روز در تاریخ انبیاء است؛ بلکه به جهت اقدام سرنوشت‌ساز پیامبر(ص) در تعیین مسیر حق است. از این رو به بیان امام رضا(ع) «روز غدیر، نزد اهل آسمان مشهورتر از اهل زمین است». اگرچه اهل بیت(ع) در بیشتر اوقات در شرایط نامناسب به سر می‌بردند؛ اما به محض یافتن کوچکترین فرصتی به نکوداشت جریان غدیر می‌پرداختند. در این روز امام رضا(ع) اصحاب خاص خود را برای صرف افطار دعوت می‌کرد و هدایایی را به عنوان عیدی به خانه‌های آنان می‌فرستاد. امام رضا(ع) در ترسیم مؤمنان غدیر، جریان ابتدای آفرینش را یادآور می‌­شود و با تمثیلی زیبا تأثیر عملکرد معتقدان و مخالفان غدیر را بیان می‌فرماید: «مَثَل مؤمنان در قبول ولایت امیرالمؤمنین در روز غدیرخم مَثَل فرشتگان در سجودشان مقابل حضرت آدم(ع) است و مَثَل کسانی که در روز غدیر از ولایت امیرمؤمنان سرباز زدند مانند شیطان است». توجه به زیارت امیرمؤمنان در روز غدیر، آراستگی و زینت کردن و لباس نو پوشیدن، دیدار مؤمنان با یکدیگر، ابراز شادمانی و هدیه دادن و برپایی جشن گرامیداشت غدیر در سنت رضوی دیده می‌شود.

  1.  بیان اوصاف و ویژگی‌های امام:

بررسی این سخنان مجال دیگری را می‌طلبد، اما یکی از مهم‌ترین فرمایشات حضرت، سخنرانی ایشان در مرو است. در روزهای آغازین ورود امام به این شهر، زمانی که مردم در روز جمعه در مسجد جامع شهر اجتماع کرده بودند و در مسألۀ امامت اختلافی پیش آمده بود، زمینۀ مناسبی فراهم شد تا امام یکی از مهم‌ترین گنجینه‌ها را در زمینۀ امامت انشاء کند؛ این اقدام امام رضا(ع) یادآور خطبۀ پیامبر در روز غدیر بود.

 اگر چه این روایت می‌تواند خود موضوع یک مصاحبۀ مستقل باشد، اما لطفاً به برخی از محورهای مهم این سخنان اشاره کنید.

پوراسماعیل: این محورها و توصیف‌ها خلاصه می‌شود در: «بیان کردن جریان غدیر، اشاره به نزول آیۀ اکمال و اتمام حجت پیامبر(ص) با امت خویش»، «ناتوانی انسان در انتخاب امام به دلیل محدودیت عقل بشری»، «معرفی امامت به عنوان عالی‌ترین مقام بندگی در پیشگاه خداوند متعال، همچنانکه حضرت ابراهیم(ع) بعد از گذراندن آزمون‌های دشوار و طی کردن مقام نبوت و خُلّت به آن جایگاه رسید»، «نرسیدن مقام امامت به ظالمان و باقی گذاشتن امامت در نسل حضرت ابراهیم(ع) به دلیل شایستگی‌های آنان»، «انتصاب الهی امام توسط پیامبر(ص) و اعطای علم و ایمان به ایشان»، «خاتمیّت پیامبر اسلام(ص) و تعیین ادامۀ مسیر هدایت به وسیلۀ امام»، «حراست از مرزها، اجرای حدود، احیای دین و جاری شدن احکام آن به وسیلۀ امام»، «بیان توصیف‌های مختلف امام به خورشید فروزان در افق، ماه تابان، آب گوارا برای تشنگان، ابری پر باران، چشمه‌ای جوشنده، پدر مهربان»، «عصمت امام لازمۀ تبعیت محض از اوست»، «امام دارا به همۀ کمالات و فضائل به فضل الهی است»، «عدم توانایی بشر از درک جایگاه واقعی امام»، «امامت فقط از نسل پیامبر اسلام(ص) است»، «دشمنان اهل‌بیت(ع) با آگاهی امام(ع) را ترک کردند و شیطان کارهایشان را برایشان زینت داد»، «استدلال‌های قرآنی امام(ع) به نفی حق مردم در انتخاب امام»، «منصب امامت اکتسابی نیست، بلکه فضیلتی است که خداوند به هر کسی که بخواهد عطا می‌کند»، «اعطای شرح صدر به امام در مواجهه با مردم»، «پاسخگویی امام در برابر همۀ پرسش‌های امت».

------------------------------

مصاحبه از امیرمحسن شیخان


منبع:تسنیم

ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین