۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۴ : ۱۶
عقیق:آنچه در این عصر شاهد آن هستیم، این است که آثار سستی باورها، به بهانه های مختلف و در جلوه های گوناگون خود را نشان می دهد. برخی تحصیل را مقدمه شغل و شغل را مقدمه روزی می دانند و بهترین مقطع زندگی (جوانی) را فدای مقدمات روزی می سازند و پس از خزان جوانی، تصمیم به ازدواج آسان می گیرند!
تأخیر در ازدواج، از سستی اعتقاد به وعده های الهی ریشه می گیرد که لازم است از منظر اسلام بررسی شود.
وعده های الهی درباره ازدواج
خداوند در دو آیه قرآن درباره یاری و رزق، به ویژه برای مسئله ازدواج وعده داده است:
فَلْیَسْتَعْفِفِ الَّذینَ لا یَجِدوُنَ نِکاحا حَتّی یغنیهم الله من فضله.
آنها که ازدواج را نمی یابند، (و نه این که خود نمی خواهند) عفت پیش گیرند تا خدا آنان را از فضل خود بی نیاز کند. (نور: 33(
بنا بر نظر مفسران، مراد از تحقق نیافتن نکاح در آیه آمده، نداشتن تمکن و توان مالی برای تهیه جهیزیه و نفقه است که خداوند به زیبایی، مؤمنان را وعده فرموده است از فقر نترسند که خدا ایشان را بی نیاز می کند و وسعت و رزق می دهد و سپس وعده خود را با جمله «والله واسع علیم» تأکید می کند.
در آیه دیگر می فرماید: «وانکحوا الایمی منکم و الصالحین من عبادکم و امائکم ان یکونوا فقراء یغنیهم اللّه من فضله و الله واسع علیم. (نور: 32(
در تفسیر این آیه نوشته اند: در این آیات، به یکی دیگر از مهم ترین راه های مبارزه با فحشا که ازدواجِ ساده و آسان، و بی ریا و بی تکلف است، اشاره شده ... و از آنجا که یک عذر تقریبا عمومی و بهانه همگانی برای فرار از ازدواج و تشکیل خانواده؛ مسئله فقر و نداشتن امکانات مالی است، قرآن به پاسخ آن می پردازد و می فرماید: از فقر و تنگ دستی آنها نگران نباشید و در ازدواجشان بکوشید؛ چرا که اگر فقیر و تنگ دست باشند، خداوند آنان را از فضل خود بی نیاز می سازد. و خداوند بر چنین کاری قادر است، چرا که واسع و علیم است.
امام صادق علیه السلام می فرماید:
من ترک التزویج مخافة الفقر فقد اساء الظن باللّه عزوجلّ یقول: ان یکونوا فقراء یغنیهم الله من فضله.
هر کس از ترس فقر ازدواج را ترک کند، پس به خدا گمان بد برده است؛ چون خداوند می فرماید: اگر فقیر باشند، خداوند از فضل خویش آنان را بی نیاز می کند.
برکت توکل
یکی از بحث های مهم علم اخلاق، توکل و تفویض است. توکل یعنی وکیل گرفتن خدا در کارها.
و تفویض؛ یعنی واگذار کردن اداره خویش و کار خود به خدا.
توکل و تفویض در همه عرصه های زندگی یک مسلمان لازم است و در امر ازدواج نیز باعث می شود به جای ترس از آینده مبهم، به محکم ترین پناه و تکیه گاه دل بسپاریم که «و علی الله فلیتوکل المتوکلون؛ بر خدا توکل می کنند توکل کنندگان.» (ذاریات: 58) و به جای فکر روزی و غم اقتصادی، به امید روزی دهنده صاحب قوت متین باشیم. (ابراهیم: 12) و بیش از آنچه به خود و جیب و کیف و دارایی و شغل خویش اعتماد کنیم، بر قدرت لایزال وخزاین بی انتهای الهی اطمینان کنیم.
برکت ازدواج
امام صادق علیه السلام فرمود: «اکثر الخیر فی النساء؛ بیشتر خیر در زن هاست.» روزی، یکی از آن خیرهاست و فرزند صالح، زندگی طیب و... از دیگر برکات ازدواج است.
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «اِتَّخَذوا الاَهْلَ فَاِنَّهُ اَرْزَقُ لَکُم؛ برای خود اهل بگیرید که این کار برای شما روزی آورترین اقدام است.» پس به آنان که در پی پول برای تشکیل زندگی هستند، باید گفت که ازدواج کنید تا رزق و روزی الهی به جانب شما جاری شود؛ زیرا ازدواج خود، بهترین منبع خیر و برکت در زندگی است.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در جای دیگر می فرمایند: «تزوجوا النساء فانهن یأتین بالمال؛ با زن ها ازدواج کنید که آنها مال آور هستند.»
در این حدیث شریف، زن ها و ازدواج با آنان را، راه رسیدن به مال دانسته اند. در حالی که، جوانان ما دوری از زن و پرهیز از ازدواج را شرط رسیدن به مال می دانند و تا مرز پیری، از رسیدن به مال و زن هر دو، محروم می مانند! و این تاوان بدگمانی به خدا و وعده او و ضعف اعتقاد به گفتار بزرگان دینی و عقاید مذهبی است.
در سایه توکل و تفویض و خوش گمانی به خداوند، انسان مؤمن به موقع تصمیم به ازدواج می گیرد، از فساد می رهد و خود را در حصار محکم ازدواج حفظ می کند و به سازندگی روحی بر اثر ازدواج نایل می شود. در زمان مناسب تربیت بچه ها را به عهده می گیرد و با نشاط کافی مشکلات طبیعی ازدواج و تربیت فرزند را حل می کند و به آثار آن، که زندگی سالم و فرزند صالح است دست می یابد.
منشأ اخلاقی سخت گیری ها
دومین مانع ازدواج آسان را شاید بتوان سخت گیری دانست. معمولاً سخت گیری ها بیشتر در موارد مهریه، مسکن، شغل و مدرک صورت می گیرد.
بیشتر این سخت گیری ها به دنیازدگی و فراموشی فضل و رحمت خداوند باز می گردد. این رویکردِ حرص و طمع، دنیا را محور ارزش ها و مهم ترین راه کامیابی جلوه می دهد. به همین جهت، انسان در کار ازدواج نیز سعی می کند با افراد ثروتمند و متمکن وصلت کند.
مهریه و ازدواج
رسول خدا صلی الله علیه و آله درباره کمی مهریه می فرماید: «خیرهن اسرهن صداقاً؛ بهترین زنان، آنهایند که مهریه شان کم باشد.» و می فرماید: «خیر نساء اقصی اصبحن وجها و اقلّهن قهرا؛ بهترین زنان امت من، زیباروترین و کم مهرترین آنهاست.» نکته جالب این حدیث، در کنار هم بیان کردن این دو صفت است:
;گفت پیغمبر از سعادت زن ها ;رویِ زیبا و مهر کم باشد;از میان زنان امت من ;او سزاوار بر حرم باشد
و باز روایت شده است: «مِن برکة المرأة قلّة مهرها و من شئومها کثرة مهرها؛ از برکت زن، کمی مهر اوست و از شومی و بد شگونی او، زیادی مهریه اوست.»
میزان مهریه در اسلام پانصد درهم تعیین شده است که در حال حاضر حدود ششصد هزار تومان است. امام جواد علیه السلام دختر خلیفه غاصب وقت (مأمون) را با همین مهریه عقد کرد.
هشام بن حکم از امام صادق علیه السلام نقل می کند که فرمود:
اذا تزوج المرأة لمالها او جمالها لم یُرزق ذلک، فان تَزَوَّجها لدنیها رَزقه اللّه عزوجل جمالها و مالها.
وقتی مرد زنی را برای مال یا زیبایی اش بگیرد، خداوند هم جمال و هم مال زنش را روزی او می کند.
در این کلام از سنت همیشه جاری الهی پرده برداشته شده است. اساسا فردی که دارای صفات فاخر اخلاقی، مثل زهد و قناعت و دنیاگریزی پسندیده است، هرگز در امر ازدواج سخت نمی گیرد و برای او زیادی مهریه یا مال یا جهیزیه یا برخورداری از ثروت زیاد، محور سنجش و ملاک تشخیص نیست؛ بلکه اخلاق اسلامی ملاک های دیگری معرفی کرده است که سعادت را نیز در سایه آن ملاک تضمین کرده. اگر اخلاق اسلامی بر رفتار جامعه ما سایه افکند، این سدّ سخت گیری نیز خواهد شکست و ازدواج آسان، صورت خواهد گرفت.
از بهترین نمونه و اسوه تاریخی برای ازدواج آسان و ساده می توان به ازدواج جویبر با زُلفی اشاره کرد. جویبر فردی غریب، سیاه، قد کوتاه، فقیر و بی مسکن بود و زلفی دختری برخوردار و دارای شأن برتر اجتماعی. ولی به توصیه پیامبر صلی الله علیه و آله زلفی حاضر شد به عقد آن مسلمان درآید؛ چون در وهله اول، مسلمانی، کفو می آورد و ثانیا می تواند با این کار دل پیامبر صلی الله علیه و آله را شاد کند.
جو زدگی و فخر فروشی
پرورش یافتگان دامن اخلاق اسلامی، انسان هایی با وقار، صاحب بصیرت، با ثبات و غیر متزلزل در تند بادهای حوادث هستند.
آنان مرعوب التهابات اجتماعی و جوزدگی و خرافات و گرایش های غالب نمی شوند.
در امر ازدواج نیز آثار جوزدگی، بسیار به چشم می خورد؛ مطالبه مهریه سنگین و برپایی مجالس پرهزینه، ماشین، مسکن خوب، شغل عالی و مدرک و شأن بالا برای فخرفروشی به دیگران، از جمله این امور است.
قرآن از این جلوه های زندگی ما با نام «زهرة الحیوة الدنیا؛ یعنی درخشش و گیرای زندگی دنیایی» (طه: 131) نام می برد و این رفتارها را «تَبَرُّجَ الْجاهِلیّة» (احزاب: 33) و فخرفروشی می داند.
قرآن کریم می فرماید: «ان الله لا یحب کل مختال فخور؛ خداوند هیچ حیله گر فخرفروشی را دوست ندارد». (لقمان: 18)
امیرالمؤمنین علی علیه السلام می فرماید: «اهلک الناس اثنان، خوف الفقر و طلب الفخر؛ دو چیز مردم را هلاک ساخت: ترس از فقر و طلب فخر.»
و باز می فرمایند: «لا حُمق أعظم من الفخر؛ حماقتی بزرگ تر از فخرفروشی نیست.»
پیروی از سنت های بدعت آمیز
برخی سنت ها در جامعه ما رواج دارد که در دین از آن نکوهش شده است و به دلیل هزینه زیاد، جوانان را از تصمیم به ازدواج باز می دارد و مراسم ازدواج را با زشت ترین گناهان آلوده می سازد. فرد مسلمان در سایه منش اخلاقی، به راحتی از این سنت های غلط و بدعت آمیز و نامبارک چشم می پوشد و در حدود احکام الهی، مراسم های شاد را برگزار می کند.
قرآن در رد منطق افرادی که از سنت و روش گذشتگان و پدرانشان کورکورانه پیروی می کنند، می فرماید:
قالوا بل نتبع ما الفینا علیه آبائنا أَو لَو کان آبائهم لایعقلون شیئا و لا یهتدون.
بگو اگر چه پدران شما از روی نادانی کارهایی را انجام می دادند، آیا باز شما از آنها پیروی خواهید کرد؟
درک صحیح فلسفه ازدواج
یکی از موانع معرفتی ازدواج، نداشتن درک صحیح و کامل از «فلسفه ازدواج» و جایگاه آن در اسلام است.
ازدواج فقط راهی برای ارضای غریزه جنسی نیست، بلکه نکات بسیار دقیق و ظریفی در آن نهفته است.
قرآن کریم ازدواج را مقدمه رسیدن به سکون، مودت، محبت و آرامش روحی و جسمی دانسته است.
ازدواج باعث می شود انسان در پرتو تلاش های مضاعف و دشواری های طبیعی آن، به پرورش و رشد دست یابد.
با ازدواج، انسان به پایداری نسل کمک می کند و نسل او باقی می ماند.
در پرتو ازدواج، انسان صاحب فرزند می شود و با تربیت صحیح آنها، جامعه را بهره مند می سازد.
انسان با ازدواج، به امر خدا و روش پسندیده پیامبر عمل می کند که به آن دستور داده اند:
النکاح سنتی فمن رغب عن سنتی فلیس منی.
ازدواج سنت من است و هر آن کس که از سنت من روی برتابد، از من نیست.
فرد با ازدواج، مسئولیت سرپرستی یک انسان (همسر) را بر عهده می گیرد و به کمال و اجر آن نایل می شود.
با ازدواج و تشکیل خانواده، فرد به کانون حمایت نامحدود از همسر، برای همه عمر و در همه مشکلات دست می یابد.
با ازدواج، انسان به بهترین نعمت الهی و لذت مادی از راه حلال دست می یابد. امام صادق علیه السلام فرمود: ما تلذذ الناس فی الدنیا و الآخرة بلذةٍ اکثر لحم من النساء؛ مردم در دنیا و آخرت از لذتی بالاتر از زنان بهره مند نمی شوند.
حفظ از گناه، مهم ترین حاصل ازدواج است؛ ازاین رو، قرآن زن و مرد را لباس نگه دارنده هم معرفی می کند:
«هنّ لباس لکم و انتم لباس لَهُنَّ.» (بقره: 187) و حضرت امام موسی بن جعفر علیه السلام می فرماید: من یحب ان یلقی الله طاهرا مطهرا فلیقه بزوجه؛ هر که دوست دارد خدا را پاک و پاکیزه ملاقات کند، پس با همراهی همسرش به ملاقات او رود.» یعنی ازدواج کند تا پاک بماند و پاک، خدا را ملاقات کند.
حفظ دین از آثار و علت های دیگر تشویق به ازدواج است؛ چون هم با افزایش نسل مسلمانان، اساس جامعه اسلامی و دین حفظ می شود و هم با ازدواج، فرد از خطرهای تجرد رها می گردد که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «من تزوج فقد احرز نصف دینه؛ هر کس ازدواج کرد، نصف دین خود را در پناه و حفاظ قرار داد.»