عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۸۶۱۲۵
تاریخ انتشار : ۲۹ فروردين ۱۳۹۶ - ۱۵:۰۲
‌گفت‌وگو ‌با سید‌محمد‌جواد شرافت
در خصوص شعر مذهبی و آیینی، اشعار استاد محمدعلی مجاهدی و سیدمهدی حسینی را دوست دارم که از نظر فکری بیشتر با افکار من نزدیکند و در خصوص حماسه، عرفان و مرثیه تعادل دارند اما به‌ طور کلی در شعر، زنده‌یاد ‌قیصر امین‌پور‌ همیشه الگوی من بوده‌اند

عقیق: کودکی‌اش در دهه 60 در شوشتر گذشت. از همان روزها به هیأت‌های مذهبی ‌رفت و آمد داشت و ‌با آمدن ماه محرم شوری در دلش برانگیخته می‌شد که حالش را دگرگون می‌‌کرد. ‌همین رفت و آمد‌ها و انس گرفتن با اهل بیت(علیهم‌السلام) بود که در سال 78 ‌سرنوشتش به شکل جدی با شعر گره خورد و وارد دنیای شعر آیینی شد. سید‌محمدجواد شرافت تقریبا ۲۵ سال است در قم زندگی می‌کند. ‌آن طور که خودش می‌‌گوید دوستانش در موفقیت او تأثیر زیادی داشته‌اند؛ دوستانی چون استاد محمدعلی مجاهدی، سیدمهدی حسینی، سیدمحمد بابامیری و حمیدرضا حامدی ‌که کمک کردند او در شعر گفتن مسلط شود.

*چه شد که وارد حوزه شعر و شاعری آن هم شعر‌های آیینی شدید؟

علاقه‌ای که به اهل بیت(علیهم‌السلام) داشتم باعث شد شاعر شوم. در‌واقع شاعر شدم تا عاشقی‌ام را بیان کنم. من تمام لحظاتم با این بزرگواران گره خورده. الان هم که در جوار حضرت معصومه‌(س) زندگی می‌کنم بیشتر با اهل بیت(علیهم‌السلام) ارتباط برقرار می‌کنم. من عاشق اهل بیت و رشادت‌های آنها هستم. جز شعر راهی برای بیان عشقم نسبت به اهل بیت نداشتم. بنابراین انگیزه من این بود که شاعر شوم تا عشق خود را از این طریق بیان کنم.

*این عشق و علاقه باعث شد اشعار خود را در قالب کتاب منتشر کنید. درست است؟

بله، خوشبختانه سال 89 موفق شدم با همکاری دفتر تبلیغات اسلامی اولین مجموعه شعر خود را تحت عنوان «خاک باران خورده» به چاپ برسانم. سال 91 نیز این مجموعه شعر از سوی انتشارات فصل پنجم به چاپ دوم رسید.

*اشعاری به غیر از شعر آیینی هم سروه‌‌اید؟

درواقع شاعر ناگزیر از سرودن است. اگر حس و حال خوبی داشته باشد، تراوشات ذهنی خودش را در قالب شعر ابراز خواهد کرد. به‌ عنوان مثال من عمده وقت‌ها به دلیل اینکه با ائمه معصومین(علیهم‌السلام) ارتباط برقرار می‌کنم بنابراین تراوشات ذهنی من مملو از تفکر راجع به ائمه است. در نتیجه اشعارم زاییده چنین تفکراتی است. ممکن است شاعر دیگری بیشتر در حوزه دفاع مقدس شعر بگوید. زیرا اولویت اول او مسأله دفاع مقدس بوده و هست. در‌واقع این بستگی به ذهنیت و اولویت ذهنی شاعر دارد که در کدام زمینه علاقه و توانایی دارد. گهگاهی شعرهایی می‌سرایم که متفاوت از شعر آیینی هستند اما رسالت اصلی‌ای که برای خودم در نظر دارم، سرودن شعرهای آیینی است.

*به نظر شما ویژگی یک شعر آیینی یا هیأتی خوب چیست؟

شعر آیینی شامل هر شعری می‌شود که به نوعی به ارزش‌های توحیدی، اشعار مقاومت، اشعار پایداری، شعر ولایی و‌... مرتبط باشد. شعر آیینی باید زبانی ساده داشته باشد تا عوام ‌بهتر بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. خیلی از اشعاری را که از مداحان می‌شنویم آنقدر زیبا و سلیس هستند که شنونده به راحتی با آنها ارتباط حسی برقرار می‌کند و ناخودآگاه ملکه ذهن او می‌شود. از سوی دیگر، شاعری که شعر آیینی می‌گوید باید حساسیت مسأله را به خوبی درک کند چرا‌که برای اهل بیت(علیهم‌السلام) شعر می‌گوید. در نتیجه باید آنقدر خود را از لحاظ معرفتی غنی کند و با اهل بیت انس بگیرد که شعرش تأثیر خوبی بر شنونده داشته باشد.

*الگوی شما در شعر چه کسی بوده یا بهتر بگویم شاعر مورد علاقه‌تان کیست؟

در خصوص شعر مذهبی و آیینی، اشعار استاد محمدعلی مجاهدی و سیدمهدی حسینی را دوست دارم که از نظر فکری بیشتر با افکار من نزدیکند و در خصوص حماسه، عرفان و مرثیه تعادل دارند اما به‌ طور کلی در شعر، زنده‌یاد ‌قیصر امین‌پور‌ همیشه الگوی من بوده‌اند چرا‌که تکنیک‌های زبانی و بیانی ایشان در رشد شعری من بسیار تأثیرگذار بوده. از این رو سعی کردم خودم را به فضای شعری قیصر نزدیک کنم.

*با توجه به اینکه در زمینه شعر آیینی فعالیت می‌کنید، با صدای کدام مداح بیشتر ارتباط برقرار می‌کنید و همکاری‌تان با کدام‌یک از مداحان بیشتر است؟

در بحث مداحی، زیبایی و رسایی صدا یک بحث است و سوز و تأثیرگذاری صدا بحثی دیگر که من ‌جنبه دوم را ترجیح می‌دهم. خوانده شدن اشعار ما در محافل اهل بیت(علیهم‌السلام) توسط هر مداح مخلصی مایه مباهات است. من معمولا اشعار خود را به ‌صورت عام گسترش می‌دهم. نه اینکه صرفا برای خود محدویت ایجاد کنم بلکه فقط با فلان مداح کار می‌کنم. با مداحانی که بیشتر کار کرده‌ام می‌توانم به حاج مهدی سلحشور، سید‌مهدی میرداماد، رحیم ابراهیمی ‌و برخی دیگر از مداحان و دوستان اشاره کنم.

اتحاد مسلمین در سیره امیرالمومنین(ع)

سلمان کیستید، مسلمان کیستید

با این نگاه، شیعه چشمان کیستید

با این نگاه شعله‌ور از برق افتراق

با این نگاه خط زده بر خطبه وفاق

با این نگاه پر شده از خط فاصله

دور از ملاحظات روایات واصله

با کیست این نگاه، پی چیست این نگاه

آیینه نگاه علی نیست این نگاه

چشم علی که محو افق‌های دور بود

از درد و داغ شعله‌ور اما صبور بود

چشمی که خطبه خطبه نگاهی شگرف داشت

چشمی که با همیشه تاریخ حرف داشت

آن حرف‌ها چه ژرف چه ژرفند، خوانده‌اید

آن حرف‌ها شگفت و شگرفند خوانده‌اید

از درد بی‌امان چه بگویم، شنیده‌اید

از خار و استخوان چه بگویم، شنیده‌اید

مولا رسیده بود به سوزان‌ترین مصاف

اما نبرد دست به شمشیر اختلاف

تیغی که در مصاف به فریاد دین رسید

این بار در غلاف به فریاد دین رسید

چون لیله‌المبیت، علی از خودش گذشت

آتش به سینه داشت ولی از خودش گذشت

آتش به سینه داری اگر، شعله‌ور مباش

هیزم بیار سوختن خشک و تر مباش

دامن مزن به آتش این قیل و قال‌ها

از حق بگو، چنان‌که علی گفت سال‌ها

از حق بگو ولی نه به توهین و افترا

با منطق علی، نه به توهین و افترا

القصه سیره علوی این چنین نبود

تاریخ را بخوان اخوی این‌چنین نبود

بادا که تا همیشه بمانیم با علی

سلمان شویم و مسلم این راه یا علی



منبع: چهارده
نشريه مشترك موسسه قدس و سايت عقيق


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین