کد خبر : ۸۴۸۷
تاریخ انتشار : ۱۳ خرداد ۱۳۹۲ - ۰۹:۲۶
دو قرن از تاسيس هيئت دلريش مي‌گذرد و هنوز عزاداري در اين هيئت حال ديگري دارد

نواي سوزناك نوحه‌هاي آذري در تهران

حدود پنجاه سال است که هیئت دلریش تهران توسط مسئولین هیئت دلریش تبریز که دو قرن است تاسیس شده، پرچم خود را علم کرده است.

عقيق: آذری زبان هم که نباشی کمتر می‌شود که روضه خواندن آذری‌ها را بشنوی و از سوز خواندن آن‌ها اشکت جاری نشود حتی اگر معنی اشعاری که خوانده می‌شود را نفهمی. همهٔ اقوام ایرانی نوکران و خاکساران درگاه اهل بیت عليهم السلام هستند اما این قوم ترک زبان روضه‌هاشان، دسته‌های عزایشان، سینه زدنشان، گریه کردنشان، شعر‌هاشان و... حال دیگری دارد. یکی از همین نوکران مرحوم دلریش است. دلریش مردی بود از خطه آذربایجان که دو قرن پیش در تبریز زندگی می‌کرد. او سواد خواندن و نوشتن نداشت اما شاعر اهل بیت عليهم السلام بود. هر وقت که می‌خواست شعری بسراید دخترش را صدا می‌کرد تا قلم و کاغذی بیاورد و او اشعار را می‌گفت و دخترش می‌نوشت. اشعاری که الان در کتابی به نام کلیات دلریش چاپ شده است. دلریش شاعر و نوحه سرا بود و اطرافش حلقه‌ای از دوستان و محبین اهل بیت جمع می‌شدند. ظاهرا از‌‌ همان زمان یعنی حدود دویست سال پیش این جمع پس از وفات دلریش هیئتی را به نام این شاعر در تبریز راه انداختند. هیئت و حسینیه دلریش! هیئت تبریز که حدود دو قرن از تاسیسش می‌گذرد، در بین اهالی تبریز از جایگاه و احترام خاصی برخوردار است. بگونه‌ای که اکثر شخصیت‌های معتبر و به نام تبریز از این هیئت بوده‌اند.

 

به احترام دلريش

بازار بزرگ تبریز یکی از بزرگ‌ترین و قدیمی‌ترین بازارهای کشور است و به ثبت جهانی رسیده است. این بازار از گذشته در روزهای تاسوعا و عاشورا محل تجمع دسته‌های عظیم عزاداری تبریزی‌ها بوده است؛ بگونه‌ای که در این ایام بازار کاملا در تسخیر دسته‌های عزاداری است. پیرمرد‌ها و جوانان میان این دسته‌ها آستین‌هایشان را بالا می‌زدند و با آن لباس‌های سیاه بلند و پای برهنه دم می‌گیرند و به سینه می‌زنند و اشک می‌ریزند. صحنه‌ای که بیننده‌اش را منقلب می‌کند. در گذشته این دسته‌ها هنگامی که به ابتدای بازار می‌رسیدند به احترام دسته دلریش توقف می‌کردند تا اول این دسته وارد بازار شود و بعد بقیه دسته‌ها. و در انتهای عزاداری هم دسته دلریش بود که در مظفریه که حجره بزرگی است در بازار یاالله می‌کشید.
 

شاید بعضی هیئت‌ها باشند هنوز که برای گریاندن مستمعینشان متوسل به روضه‌هایی می‌شوند که سند محکمی ندارد. اما خصوصیت مداحان دلریش این بوده است که هیچ موقع روضه‌ای را نخوانده‌اند که واقعیت نداشته باشد. یا روضه‌هایی که وهن مقام اهل بیت عليهم السلام باشد. اينجا حتی روضه‌هایی که سندشان قوی است اما به قول معروف روضه مکشوفه است خوانده نمی‌شد.

دلریشی‌ها بدون شنیدن این روضه‌ها و تنها با اشعاری که مدح اهل بیت عليهم السلام است اشک محبتشان جاری می‌شود. اين هيئت به نوعي مجمع الذاکرین است و تنها یک ذاکر مجلس را نمی‌گرداند.

یکی دیگر از رسم‌هایی که در هیئات دلریش تبریز و تهران بوده و هست این است که مداحی که بعد از یک مداح دیگر می‌خواند ادامه‌‌ همان روضه‌ای را می‌خواند که نفر قبلی او خوانده و هنر اين ذاکران گرداندن مجلس با شعر آن هم از حفظ است و روضه‌هاشان را هم در قالب شعر می‌خوانند.

 

تاسيس هيئت تهران

حدود پنجاه و پنج سال پیش عده‌ای از افراد مرکزی این هیئت مثل فرزند رئیس هیئت، حاج سید ابراهیم خجسته و داماد رئیس هیئت تبریز، حاج مهدی فیضی به تهران می‌آیند. از آن زمان بنا شد که پرچم هیئت دلریش در تهران هم علم شود تا تبریزی‌هایی که به تهران آمده بودند باز هم بتوانند هيئت‌شان را داشته باشند. در آن دوره هیئت‌های آذری در تهران کم بود و این امر در کنار خوش نامی هیئت دلریش در تبریز باعث شده بود که این هیئت یکی از پرجمعیت‌ترین هیئات تهران بشود.
 
هیئت تهران تا قبل از انقلاب مکان ثابتی نداشت و سیّار بود تا اینکه بعد از انقلاب زمینی در نزدیکی چهار راه استقلال و میدان بهارستان خریداری شد و حسینیه دلریش نام گرفت. داستان خرید این زمین توسط هیئت دلریش هم ماجرای جالبی دارد که نشان از عنایتی نسبت به این مکان دارد. دوره‌ای که به دنبال خرید زمینی برای ساخت حسینیه در تهران بودند چندین زمین را به حاج مهدی فیضی، رییس هیئت تهران، پیشنهاد داده بودند اما ایشان به خاطر اینکه قرار بود این زمین حسینیه شود حساسیت بالایی داشتند و هر زمینی را قبول نمی‌کردند. و وقتی که قرار شد زمین فعلی حسینیه خریدرای شود بدون اینکه مسئولین هیئت بدانند در روز محضر با شصت و سه نفر ورثه این زمین مواجه شدند که آمده بودند تا حق خود را بفروشند. شصت و سه نفری که هر کدام از جاهای مختلف و بعضا خارج از ایران آمده بودند و به صورتی معجزه آسا همه ورثه آن زمین در یک روز در محضر جمع شده بودند و اگر یک نفر نمی‌آمد سند امضا نمی‌شد.
 
بعد از اینکه این زمین برای ساخت حسینیه خریداری شد متوجه شدند پنجاه سال قبل از آن در این محل حسینیه‌ای بوده که در روز عاشورا تمام هیئات عزارداری آذری در آنجا جمع می‌شدند و عزاداری می‌کردند. این مساله هم باعث شد که اطمینان قلبی بیشتری نسبت به زمینی که برای هیئت خریده‌اند پیدا کنند و حدود سی سال است که برنامه‌های هیئت در این حسینیه برگزار می‌شود.

 

فعاليت انقلابي

خصوصیت دیگر دلریش این بوده است که این هیئت منحصر به ذکر فضائل و مصائب اهل بیت عليهم السلام نبوده و از قبل از انقلاب نسبت به حوادث و مسائل روز بی‌تفاوت نبوده و عکس العمل نشان می‌داده است. دلریشی‌ها و خصوصا حاج مهدی فیضی اعتقاد داشتند که امام حسینی بودن فقط به گریه کردن و روضه خواندن برای امام حسین عليه السلام نیست بلکه امام حسینی کسی است که پیرو مولایش باشد و هیئتی نمی‌تواند نسبت به زمان خودش بی‌تفاوت باشد. هیئت دلریش هیئتی سیاسی بوده است و پیش از انقلاب کسانی مثل آیت الله امامی کاشانی و آیت الله موحدی کرمانی و فخرالدین حجازی از سخنرانان هيئت بوده‌اند و مرحوم حاج مهدی فیضی در شرایط خفقان پیش از انقلاب، علنا در هیئت شاه و خاندان پهلوی را لعن می‌کرد و علیه رژیم گذشته موضع گیری می‌کرد. همین مساله باعث شده بود که ایشان با برخی از مسئولین هیئت‌های نامدار گذشته که فريب امنیت ظاهری کشور را خورده بودند و در مجالسشان شاه را دعا می‌کردند در هیئت‌ها درگیر شوند. موضع گیری‌های سیاسی سبب شد افرادی که نمی‌توانستند این مسائل را بپذیرند از هیئت جدا شوند و هیئت‌های دیگری تاسیس کنند. البته همه این افراد همیشه احترام حاج مهدی فیضی را به عنوان استاد و بزگ‌تر نگه می‌داشتند.

تا قبل از انقلاب به دلیل اینکه هیئت‌ها مجبور بودند در بازار، شاه را دعا کنند دلریش به بازار نمی‌رفت اما بعد از انقلاب وقتی که متاسفانه برخی از هیئت‌های آذربایجانی به سمت فرقه‌های انحرافی مثل خلق مسلمان و جریان‌هاي ديگر کشیده شدند و این سعی داشتند که بازار تبریز را در عزاداری‌ها در دست خودشان بگیرند، در این شرایط هیئت دلریش احساس وظیفه کرده و با پرچم «الا ان حزب الله هم الغالبون» به بازار آمد و بگونه‌ای شد که آن دسته‌هایی که به نیت‌های دیگری آمده بودند جمعیت‌شان را از دست دادند و جمعیت دسته دلریش یک سرش بازار کفاش‌ها بود و یک سرش مسجد آذربایجانی‌ها.
 

حاج مهدی فیضی درخصوص برخی از این هیئت داران که چندان با انقلاب همراه نبودند و در سال‌های اول بعد از انقلاب از دنیا رفتند می‌گفتند که امام حسین عليه السلام این‌ها را خرید تا به مقابله با انقلاب نیایند و حرمتشان از بین نرود. اکنون نیز هیئت دلریش طبق‌‌ همان سیاست‌ها و برنامه‌های گذشته‌اش می‌چرخد و فرزندان مرحوم حاج مهدی فیضی جای خالی پدر خود را به خوبی پر کرده‌اند.

 

عزاداري با معرفت

یکی از مسائلی که در دامنگیر بسیاری ازهیئت‌ها شده است این است که قسمت سخنرانی و منبر در هیئت به حاشیه رفته است و در اعلامیه‌های هیئت‌ها نام سخنران کوچک‌تر از نام مداح و ذاکز نوشته می‌شود. این امر در اين هيئت بگونه دیگر است. دلریشی‌ها معتقدند عزارداری باید با معرفت باشد و اگر معرفت نباشد گریه سودی نمی‌بخشد و معمولاسخنران‌های بنام تهران را برای منبر دعوت می‌شوند و در اعلامیه‌های هیئت نام سخنرانان درشت‌تر دیده می‌شود و درکنار آن نوشته می‌شود با «مداحی ذاکران اهل بیت:...».
 

علاوه بر جلساتی که دراعیاد و عزاداری‌ها در اين هيئت برگزار می‌شود هر صبح جمعه درحسینیه هیئت بر پاست. درشب‌های ماه مبارک رمضان هم در کنار دیگر هیئت‌های تهران که ازبعد افطار تا سحر هرکدام درگوشه وکنار شهر برنامه‌های مختلف مناجات و روضه برپا می‌کنند، هیئت از نیمه شب پایگاه آن‌هایی می‌شود که می‌خواهند شبشان را با ذکر و روضه بگذرانند. شب زنده دارانی که خیلی‌هایشان آذری زبان نیستند و همین حضور باعث شده که ذاکران این هیئت کمتر شعرهای ترکی بخوانند. برنامه شب‌های ماه رمضان دلریش با قرائت قرآن شروع می‌شود با دعای افتتاح و سخنرانی ادامه پیدا می‌کند و در پایان هم با روضه اهل بیت سفره را جمع می‌کنند. رسم روضه خواندنشان هم هنوز مثل گذشته است، شعر می‌خوانند بدون اینکه روضه‌های مکشوفه باشد اما مستمعین با همین اشعار گریه می‌کنند طوری که اگر از بیرون وارد هیئت شوی فکر می‌کنی که لابد روضه گودال خوانده‌اند که این‌ها اینطور اشک می‌ریزند.


ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین