عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۸۲۶۷۲
تاریخ انتشار : ۱۵ دی ۱۳۹۵ - ۰۵:۰۴
وقتی حضرت عبدالعظیم(ع) از امام هادی(ع) درخواست کرد تا اعتقادات خود را نزد امام، عرضه کند، نشان داد که اهل «جستجوگری و هدایت» است. به راستی چقدر دین و اعتقاداتمان را با امام خود منطبق کرده‎ایم؟ چقدر هم‌راستا با میل و خواست امام (ع) حرکت می‌‌کنیم؟
عقیق:ائمه اطهار (ع) به عنوان خلفای الهی، عالی‌ترین معیار سنجش ایمان آدمی هستند و قبولی طاعات و عبادات مشروط به اعتقاد به ائمه و تبعیت از آنهاست. از این رو بسیاری از محبان و شیعیان در طول تاریخ به امام مراجعه می‌کردند و اعتقادات خود را به آنان عرضه می‌داشتند تا از صحت اعتقادات خود مطمئن شوند.

به عنوان مثال، روزی حضرت عبدالعظیم(ع) به عنوان شاگرد مکتب اهل‌بیت (ع) ـ که محضر امام رضا، امام جواد و امام هادی (علیهم‎السلام) را هم درک کرده است ـ نزد امام جواد(ع) می‌آید و عرضه می‌دارد: میل دارم عقائد دینی خود را به شما عرضه بدارم تا اگر مورد پسند باشد، بر آن ثابت بمانم تا خداوند را ملاقات کنم.

ایشان در عرضۀ اعتقادات خود، به وحدانیت خداوند و به حقانیت فرستادۀ او حضرت محمد(ص) و جانشینان پس از ایشان تا امامت امام جواد(ع) اقرار کردند، سپس امام های(ع) فرمودند: امام پس از من، فرزندم حسن است، اما مردم دربارۀ امام بعد از او چه خواهند کرد؟

عبدالعظیم(ع) عرضه داشت: ای مولای من! مگر جریان زندگی امام بعد از او از چه قرار است؟

امام (ع) نیز فرمود: امام بعد از فرزندم حسن دیده نمی‌شود و اسمش در زبانها جایز نیست تا آنگاه که از پس پرده غیب بیرون شود و زمین را از عدل و داد پر کند، همانطور که از ظلم و ستم پر شده باشد.

عبدالعظیم(ع) عرضه داشت: به این امام غائب هم معتقد شدم و اکنون می‌گویم: دوست آنان دوست خدا و دشمن ایشان دشمنان خداست. طاعت آنان طاعت پروردگار و معصیت و نافرمانی از آنها موجب معصیت اوست.

در این هنگام امام هادی (ع) فرمودند: به خدا سوگند این اعتقادات شما دین خداست که برای بندگانش برگزیده است، بر این عقیده ثابت باش تا خداوند تو را به همین طریق در زندگی دنیا و آخرت پایدار بدارد.

(الامالی للصدوق 419، روضة الواعظین 31، کفایة الاثر 286)

گلواژه حدیث از آ‌ن لعل جان فزا
از محضر سه حجّت معصوم فیض برد
مثل کبوتران حرم‌خانۀ «رضــا»
شاگرد پاکباخته مکتب «جــواد»
از پرتو هدایت «هــادی» اهل‎بیت
ایمان خویش را به امامش ارائه کرد
با خاندان وحی پُل ارتباط بود
طور تجلّی سه امام هُمام را  (1)

درباره حدیث عرضه دین توسط حضرت عبدالعظیم(ع) نکاتی وجود دارد؛ حدیث عرضه دین، شروع و پایان زیبایی دارد؛ وقتی حضرت عبدالعظیم(ع) به محضر امام هادی(ع) می‌رود حضرت می‌فرماید: «مرحباً بکم» و در واقع با رویی گشاده‌ از ایشان استقبال می‌کند و خطاب به عبدالعظیم(ع) می‌فرمایند: تو از دوستان ما هستی و این شروعی زیباست. در پایان نیز شاهد بدرقه خوبی هستیم و حضرت می‌فرمایند: «یا ابا القاسم هذا والله دین الله الذی ارتضاه لعباده فاثبت علیه ثبتک الله بالقول الثابت فی الدنیا و الآخره».

به راستی چه خصوصیت و ویژگی‎ای باعث شد شخصی چون حضرت عبدالعظیم(ع) دینش را به امام زمان خود عرضه کند؟ بر اساس روایت فوق می‎توان گفت او با عرضۀ دین و اعتقاداتش به دنبال اصلاح عقاید و دستیابی به عالی‎ترین مقولات بود. این رفتار او در برابر امام(ع)، نشان داد او اهل «جستجوگری و هدایت» است، این روحیه و رفتاری است که شایسته است در پی آن باشیم، یعنی به دنبال اصلاح عقاید و رشدمان باشیم، اگر در عقایدمان ضعف و سستی احساس کردیم، به سرعت در پی اصلاح آن باشیم که این روحیه، بی‎تردید رشد آدمی را در پی خواهد داشت و به رضای خدا و خلیفۀ او نیز نزدیک‎تر است.

حال بر اساس همین روایت، بیاییم یکبار دیگر اعتقادات و دین خود را مورد سنجش و بررسی قرار دهیم، به راستی چقدر دین و اعتقاداتمان را با امام خود منطبق کرده‎ایم؟ چقدر هم‌راستا با میل و خواست امام (ع) حرکت می‌‌کنیم؟ چقدر به دنبال خواست امام خود هستیم؟ لذا شایسته است انسان دائماً عقاید خویش را با یک محور حق سنجیده و تطبیق دهد که بی‎تردید یکی از زمینه‎های رشد و آسمانی شدن همین است.


پی نوشت:

1ـ محمدجواد غفورزاده

منبع:تسنیم

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
مطالب مرتبط
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین