عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۷۵۶۹۸
تاریخ انتشار : ۰۶ تير ۱۳۹۵ - ۱۷:۳۳
شرح دعای روز بیستم ماه مبارک
وقتی می‌گوییم خدایا درهای بهشت را بر من باز کن، یعنی از همین جا در بهشت را باز می‌کنند نه اینکه خیال کنید، یعنی مثلاً بهشت دری دارد و می‌گویی در را باز کن که مثلاً ما شصت سال دیگر می‌خواهیم بیاییم، نه از الان باز می‌کنند!
عقیق:دعاهای هر روز ماه مبارک رمضان، دعاهایی لقمه شده، کوتاه و فشرده است. ادعیه ماه مبارک رمضان از حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی(ص) صادر شده و منبع آن کتاب زادالمعاد و بلدالامین است. علامه امینی(ره) در صفحه 214 کتاب زادالمعاد می‌نویسد: از ابن عباس روایت شده که رسول گرامی اسلام برای هر روز از ماه مبارک رمضان دعای مخصوص و با فضیلتی و پاداش فراوان ذکر کرده‌اند.


بر این دعاها شرح‌هایی نوشته شده است از جمله مرحوم حجت‌الاسلام سیدعلی نجفی که در نیمه‌های شب‌های ماه مبارک رمضان سال 1409 هجری قمری در مسجد قندی تهران ایراد شده است.

حجت‌الاسلام سیدمحمدعلی نجفی یزدی در سال 1326 هجری شمسی در شهر عارف‌پرور نجف اشرف به دنیا آمد. نامش را به نام مولایش امیرالمؤمنین (ع) علی گذاشتند. پدرش سیدمحمد باقر روحانی بزرگوار و اهل علم بود و جدش سیدعبدالحی در یزد صاحب کرامات بود. وی تحصیلات مقدماتی خود را در نجف گذراند و در 17 سالگی به ایران آمد، ابتدا در مجلس درس آیت‌الله مجتهدی شرکت کرد و سپس از درس اخلاق آیت‌الله حق‌شناس بهره جست و درس‌های اخلاقی پرشور و برنامه‌های سلوکی آیت‌‌الله حق‌شناس او را جذب کرد. پدرش مکرر به عتبات عالیات سفر می‌کرد در یکی از این سفرها سیدعلی که با پدر همراه بود در حرم حضرت علی (ع) در سن 19 سالگی به دست پدر، معمم شد.

سیدمحمدعلی نجفی یزدی مدتی را در تهران در بیت علامه امینی زندگی کرد. آیت‌الله امینی (ره) همیشه در مقابل این سید عظیم‌الشأن از جای خود برمی‌خواست و دست او را به احترام مقام سیادت می‌بوسید.

وی به زیارت جامعه، مناجات شعبانیه و مناجات خمسه عشر علاقه فراوانی داشت و آن روزها که هنوز خواندن دعای عرفه در فضای باز مرسوم نشده بود این مجلس را برگزار می‌‌کرد.

سیدمحمدعلی نجفی یزدی در سال 1371 هجری شمسی در حالی که بیش از 46 بهار از زندگی‌اش نگذشته بود به دیار باقی شتافت.

گزیده‌ای از شرح دعای روز بیستم ماه مبارک رمضان را در ادامه می‌خوانیم:

«اللهمّ افْتَحْ لی فیهِ أبوابَ الجِنانِ واغْلِقْ عَنّی فیهِ أبوابَ النّیرانِ وَوَفّقْنی فیهِ لِتِلاوَةِ القرآنِ یا مُنَزّلِ السّکینةِ فی قُلوبِ المؤمِنین»؛

خدایا، در این روز درهای بهشت را بر من باز کن و درهای نیران و آتش را بر من ببند و در این روز مرا به تلاوت قرآن موفق بدار، ای نازل‌کننده آرامش در قلوب مؤمنین.



تجسم بهشت و جهنم در قرآن

به نظر می‌رسد که این فقرات و فرازها با هم ارتباط دارد. ارتباط دو فقره اول واضح است چون همیشه بهشت و جهنم دو نقطه مقابل هم هستند لذا یا باب بهشت است یا باب جهنم و حالت سومی ندارد. بعد می‌گوید: مرا موفق به تلاوت قرآن کن. وقتی تلاوت قرآن، آن گونه که حق تلاوت قرآن است، ادا شود در آن صورت به بهشت و جهنم هم مربوط می‌شود زیرا بهشت و جهنم در قرآن مجسم شده است.

امیرالمؤمنین (ع) در خطبه همام در اوصاف متقین می‌فرمایند:

«اما در هنگام شب روی پای خود می‌ایستند و جزء جزء قرآن را به صورت ترتیل و با تأمل تلاوت می‌نمایند. با اندیشه در قرآن محزون می‌شوند و به وسیله آن دوای درد خویش را به دست می‌آورند. اگر به آیه‌ای برخورد کنند که تشویق و نویدی در آن باشد، از روی طمع به آن تکیه می‌کنند و آرامش می‌یابند و جان‌هایشان با اشتیاق به آن توجه می‌نماید و چنان فکری می‌‌کنند که آنچه به آن تشویق و نوید داده شده‌اند، هم اینک در برابرشان هست و اگر به آیه‌ای برخورد کنند که در آن بیم دادن و خوف است، آن را با گوش دل می‌شنوند و چنان می‌اندیشند که صدای شعله‌های آتش دوزخ را می‌شنوند».

مولا در فراز دیگری می‌فرمایند:

«فَهُمْ وَ الْجَنَّةُ کَمَنْ قَدْ رَآها فَهُمْ فِیها مُنَعَّمُونَ، وَ هُمْ وَ النَّارُ کَمَنْ قَدْ رَآها فَهُمْ فِیها مُعَذَّبُونَ».

بهشتی که در قرآن با الفاظ گفته می‌شود، چنان برایشان تجسم می‌یابد کأنه هم بهشت را می‌بینند، هم در آن قرار دارند و در آن متنعم هستند و آتش جهنم را هم کانه لمس می‌کنند و خود را در آن معذب می‌بینند.

آرامش بعد از درک حقیقت بهشت و جهنم

فقره بعدی دعا، «یا مُنَزّلِ السّکینةِ فی قُلوبِ المؤمِنین» است. این فقره هم با فقرات قبلی ارتباط دارد که بعد از آن سه تقاضای قبلی خدا را با این اسم صدا می‌زنند. چرا در آخرین فقره صحبت از آرامش شده است؟ برای اینکه اگر کسی حقیقت بهشت را درک کرد و به آن رسید و حقیقت جهنم را هم درک کرد و راه فرار از آن را هم فهمید، او در همان موقع وارد دالان آرامش می‌شود و همین آرامش است که منتهی به آرامش نهایی آخرت می‌شود. این آرامشی که در اثر ایمان در قلوب مؤمنین نازل می‌شود، هم سنخ و نمونه آرامش آخرت است. کم است ولی خدا به صورت نمونه همه چیز آخرت را به مؤمن نشان می‌دهد و مؤمن همه چیز را اینجا می‌بیند.

معراج جسمانی رسو‌ل‌الله (ص)

البته کسی مانند رسول‌الله (ص) نمی‌شود، چون ایشان در دار دنیا همه را می‌دیدند. در معراج جسمانی که برای ایشان دست داد - یعنی معراج با قید اینکه در جسم و بدن و در عالم ملک بودند - همه چیز برایشان آشکار شد و نکته مهم معراج هم این است که جسمانی بود و الا ممکن است معراج غیرجسمانی برای اولیای دیگر هم اتفاق بیفتد.

مهم این است که ایشان در قالب تن و با محدودیت بدن چندین بار بهشت و آتش را از نزدیک لمس کردند. فرمودند: تمام طبقات بهشت و تمام درکات جهنم را هم گشتم. اهل بهشت را در بهشت متنعم دیدم، انواع تنعم آن‌ها را لمس کردم و اهل جهنم را معذب دیدم و انواع عذاب‌هایشان را لمس کردم.

باز بودن در بهشت در همین دنیا

«اللهمّ افْتَحْ لی فیهِ أبوابَ الجِنانِ»، یعنی از همین جا در بهشت را باز می‌کنند نه اینکه خیال کنید که در بهشت را باز کنید، یعنی مثلاً بهشت دری دارد و می‌گویی در را باز کن که مثلاً ما شصت سال دیگر می‌خواهیم بیاییم. اگر این باشد، الان چرا باز کند؟ بعداً باز می‌کند. نه آقا! از الان باز می‌شود و احساس می‌کنی باز شده است و بوی بهشت هم به مشام جانت می‌رسد. اگر در بهشت را به رویت باز کردند، بوی بهشت را از پانصد هزار سال راه استشمام می‌کنی. چون فرمود: رایحه بهشت از پانصد هزار سال راه استشمام می‌شود، یعنی اگر کسی استشمام نمی‌کند، او هنوز بیشتر از پانصد هزار سال راه از بهشت دور است. خدایا، ما هم که بوی بهشت را استشمام نمی‌کنیم، شاید از این هم دورتر هستیم. ما در برزخ چه خاکی بر سرمان بریزیم؟ ما که مشام جانمان بوی بهشت را نمی‌شنود.

هر صفت حسنه، دری از درهای بهشت

محتوای دعا را بنگرید که چقدر عمیق است. خدایا، درهای بهشت را باز کن. اینکه می‌گوید درها را باز کن، به خاطر این است که درهای مختلفی است. درهای مختلفی داریم که آن درها اثر صفات حسنه در دار دنیا است. هر صفت حسنه یک دری از بهشت است که یک بو و حال مخصوصی دارد. آن کسی که از انفاق فی‌سبیل‌الله لذت می‌برد، دری از بهشت برایش باز است. آن کسی که از نماز لذت می‌برد دری از بهشت برایش باز می‌شود. کسی که از صوم لذت می‌برد، دری برایش باز است. آن کسی که از جهاد لذت می‌برد، در وسیعی برایش باز است و جهاد، آن درِ خاصی است که امیرالمؤمنین (ع) در نهج‌البلاغه می‌فرماید:

«أَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّ الجِهَادَ بَابٌ مِنْ أَبْوَابِ الجَنَّةِ، فَتَحَهُ اللهُ لِخَاصَّةِ أَوْلِیَائِهِ»؛

از این در هر کسی نمی‌تواند داخل شود. این در خاص اولیائش است و به گونه مخصوصی است که اصلاً ادراک نمی‌کنند که اینجا در است، قرآن می‌فرماید: (فضرب بینهم بسور له باب باطنه فیه‌الرحمه و ظاهر من قبله‌العذاب)، این بهشت اطرافش یک دیوار است، داخلش هم رحمت است ولی از بیرون همین دیوار عذاب را احساس می‌کنند لذا اصلاً باور نمی‌کنند که در پشت آن بهشت باشد. از بیرون که نگاه می‌کنی درد و رنج و محرومیت و بدبختی نصیب مؤمنین است ولی در باطن جور دیگری است. از این دیوار فرار نکنید. این دیوار بیرونش زحمت و رنج است اما داخل آن رحمت است.

منبع:فارس

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین