۰۶ دی ۱۴۰۳ ۲۵ جمادی الثانی ۱۴۴۶ - ۲۷ : ۰۶
عقیق: در عصر غیبت صغرا، امام زمان(عج)، 4 نفر را به عنوان نایبان خاص خود معین فرمود. این افراد، مسئول ارتباط بین امام و مردم بودند و بعد از سپری شدن آن زمان، هیچ فرد دیگری به طور ویژه برای این کار برگزیده نشده است. در عصر غیبت کبرا، تاکنون نیابت از امام معصوم(ع)، برعهده فقیه واجد شرایط بوده است. در این مورد، نشانه هایی ازسوی معصوم داده شده که با توجه به آنها، می توان کسانی را که واجد شرایط هستند، شناخت و در بین آنها بهترین را برگزید. بنابراین، فقیه جامع الشرایط نماینده امام عصر(عج) در میان مسلمانان است.
نائبان عمومی در غیبت کبری
در عصر غیبت صغرا، امام زمان(عج)، 4 نفر را به عنوان نایبان خاص خود معین فرمود. این افراد، مسئول ارتباط بین امام و مردم بودند و بعد از سپری شدن آن زمان، هیچ فرد دیگری به طور ویژه برای این کار برگزیده نشده است. در عصر غیبت کبرا، تاکنون نیابت از امام معصوم(ع)، برعهده فقیه واجد شرایط بوده است. در این مورد، نشانه هایی از سوی معصوم داده شده که با توجه به آنها، می توان کسانی را که واجد شرایط هستند، شناخت و در بین آنها بهترین را برگزید. بنابراین، فقیه جامع الشرایط نماینده امام عصر(عج) در میان مسلمانان است.
حکومت ولی فقیه، ضرورتی عقلی
محکم ترین دلیل بر ولایت فقیه این است که قانون الهی و شریعت اسلام، بدون گرداننده و ولی امر، بی اثر و بیهوده است. در یک نظام دینی اسلامی، هرگز نمی توان حکومت را به دست کسی داد که در فقه و فقاهت، این راهکار حیات فردی و جمعی جامعه اسلامی، متخصص نباشد یا به آن بی اعتنا باشد. در نظام های سیاسی دنیا هم همین گونه است. نمی شود حکومت را به دست کسی داد که به تمام یا بیشتر احکام مربوط به ساختار آن حکومت، آگاه یا معتقد نباشد. نیاز جامعه بشری به دین الهی، مطلبی ضروری است و به عصر حضور معصوم اختصاص ندارد. احکام سیاسی ـ اجتماعی اسلام همانند احکام عبادی آن، برای همیشه از گزند و زوال مصون است و از این رو، برای همیشه لازم الاجراست. لزوم زنده نگهداشتن و اجرای احکام سیاسی ـ اجتماعی اسلام، ایجاب می کند تا فردی اسلام شناس و متخصص، و در عین حال عادل و وارسته عهده دار آن شود
شناخت وجود مقدس آقا امام زمان (عج)
یکی از ویژگیهای منتظر، شناخت و معرفت به امام زمان است نه فقط یادگیری نامها و القاب و تاریخ ولادت و غیبت؛ بلکه معرفت داشتن به ویژگیها و ابعاد وجودی حضرت و اندیشیدن در کلمات و اوامر حضرت و تأمل در حکمت نامها و نشانهها و علائم ظهور و شگفتی ولادت و حیات او، همچنین دانستن سبب و حکمت غیبت پر رمز و راز حضرت که به یقین وقتی انسان معرفت به این موارد پیدا کرد و اهداف و آرمانهای او را فهمید خود را برای عملی کردن اهداف امام زمان آماده میسازد و خشنودی او را به خشنودی خودش ترجیح میدهد و سعی میکند سرباز خوبی برای آن حضرت باشد.
از رسول اکرم(ص) حکایت شده: "من مات و هو لایعرف امامَهُ ماتَ میتةً جاهلیةً.کسی که بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است."
از امام صادق(ع) نقل شده که میفرمایند: «اگر دوران او را درک میکردم همهی روزهای زندگیم را در خدمت به او میگذراندم.»
وقتی
پیامبران و امامان در خدمت به امام زمان پیشتاز هستند وقتی امام صادق(ع)
آرزوی خدمت به ایشان را دارد و حضرت عیسی"علی نبینا و علیه السلام" از
آسمان فرود میآید تا او را یاری کند وظیفهی شیعیان منتظر در خدمت به ساحت
مقدس او چقدر است؟
بیتردید خادمین دوران ظهور، همان خادمین دوران غیبتاند.
آنها
که پس از ظهور شایستگی خدمت مییابند، همانهایی هستند که در دوران غیبت،
بر خدمت به امام و امت امام همت گماشتهاند، و اهداف امام را سرلوحهی
زندگی خود قرار دادهاند
ارتباط با وجود مقدس ولی عصر (عج) فقط از
زاویه مسائل شخصی مطرح نیست. در عالم تکوینی، او واسطه فیض الهی و باب خدا
است. دعا و عنایت خاصّ حضرت به شیعیان، چه در رفع مشکلات، چه در دفع
بلایا و چه در قضای حوایج، گره گشا است و ...؛ اما همه اینها در قلمرو
ولایت تکوینیِ حضرت قرار دارد. برای حضرت افزون بر مقام ولایت تکوینی،
ولایت تشریعی نیز ثابت است. او در مقام ولی امر جامعه اسلامی است. هر چند
در این زمینه نیز مثل بسیاری از زمینه های دیگر کم کار کرده و حقش را ادا
نکرده ایم، در هر حال، اعتقاد اجمالیِ خامی داریم که براساس نظر اسلام، به
ویژه در دستگاه فکری شیعه، خداوند متعالی همان گونه که "رب تکوینی" است،
"رب تشریعی" نیز هست و قانون و مجری قانون را نیز باید همو تعیین کند.
خداوند
متعالی، امرِ قانونگذاری و تعیین مجریان قانون را در جامعه برعهده گرفته
است. قوانین اجتماعی اسلام را وضع کرده و مجریان آن را نیز پیامبر اکرم و
امامان (هم) قرار داده و کسی که هم اکنون از سوی خداوند، متصدی اصلی برای
اداره جامعة اسلامی است، وجود مقدس ولی عصر(عج) است. همة ما به ولایت
تشریعیِ امام زمان(عج) به طور کلی تا این اندازه اعتقاد داریم؛ اما پرسش
این است که آیا در طولِ زمانِ غیبت ظاهری حضرت، مقامِ سرپرستی جامعة اسلامی
و ولایت تشریعی او لغو شده است. آیا خداوند چنین خواسته است که جامعه
اسلامی در آن دوران 255 ساله 1 که جمعیت تمام مسلمانان به یک میلیون هم نمی
رسید، ولی امر و سرپرست داشته باشد، ولی در این زمان که جمعیت مسلمانان از
یک میلیارد هم گذشته است، سرپرستی نداشته باشد؟! آیا خداوند در زمانه
غیبت، مجریِ دستورهای خود را تعیین نکرده است؟! آیا در این دوران، مسلمانان
و به ویژه شیعیان که شمارشان بیش از یکصد میلیون نفر شده، به سرپرست و ولی
امر نیازی ندارند؟! آیا در زمان غیبت کبرا، هیچ راه ارتباطی بین شیعیان و
امام غایبشان نیست؟!
این مطالب، به طور اجمالی و ارتکازی در باور تمام
شیعیان وجود دارد که زمان غیبت امام زمان(عج)، اطاعت از دستور های مجتهد
جامعِ شرایط واجب است. امام زمان(عج) وظیفة شیعیان را در زمانة غیبت، رجوع
به عالمان و راویان حدیث جامع شرایط تعیین فرموده است:
و اما در حوادثی
که برایتان واقع می شود، به راویان حدیث ما مراجعه کنید؛ همانا که ایشان
حجت من بر شمایند و من، حجت خدا بر ایشانم. بنابراین حدیث شریف، در دوران
غیبت، فقیهای جامع شرایط و در صدر آن ها ولی فقیه که شبیه ترین مردم به
امام معصوم (ع) هستند، حجت های امام زمان(عج) بر شمرده می شوند
حکومت ولی فقیه از نگاه آیات و روایات
اندیشمندان اسلامی برای اثبات ولایت فقیه و مشروعیت حکومت ولایی، به دلایل نقلی، اعم از آیات و روایات متعددی تمسک جسته اند. یکی از این دلایل نقلی، روایتی از امام صادق علیه السلام است که در طول تاریخ، فقیهان شیعه به آن استناد کرده اند. امام صادق(ع) در این حدیث، از سویی مراجعه به سلطان ستمگر و قاضیان دولت نامشروع را حرام می شمرد و احکام صادره از سوی آنها را ـ اگرچه صحیح باشد ـ فاقد ارزش و باطل می داند، و از سوی دیگر، برای برطرف ساختن نیازهای اجتماعی و قضایی، شیعیان را به پیروی از فقیهان جامع الشرایط مکلف می سازد.
توقیع و نامه امام زمان(عج) به اسحاق بن یعقوب که در آن صریحا
دستور می دهد به فقها مراجعه کنیم، از دیگر دلایل نقلی است که فقها به آن
استناد می کنند.
نقش مردم در حکومت ولی فقیه
اتحاد آنان بر محور حق را می طلبد. مردم با پذیرش دین و نیز پذیرفتن ولایت حاکم اسلامی، دین خدارا حاکمیت دین حق و نظام اسلامی، همانند هر نظام دیگری با آرزوها تحقق نمی پذیرد، بلکه حضور مردم نظام ولایی اسلام، مشارکتی فعال و کارآمد است. نیست، بلکه براساس عشق و علاقه مردم به دین و حاکم اسلامی صورت می پذیرد. مشارکت مردم در حکومت های ستمگر، در همین است که حکومت اسلامی، حکومتی مردمی است و برپایه جبر و زور حکومت اسلامی هیچ گاه بدون خواست و اراده مردم پدید نمی آید و تفاوت اساسی حکومت اسلامی با در جامعه متحقق می سازند و چنین مردمی، اگرچه اندک باشند، خداوند یاری خود را به آنان می رساند.
منبع: شبستان
211008